اخبار, اسلاید شو

ترور، اصلی‌ترین ابزار سیاست خارجی آمریکاست

استفاده از ترور و تروریسم را می شود «گناه نخستین» دولت آمریکا لقب داد؛ کشوری که 3 رئیس جمهور خودش را قربانی ترور داخلی کرده است مشخص است که در خارج از مرزهای آمریکا چه رفتاری دارد.

برای اینکه درک کنیم بهره گیری تروریسم در تار و پود سیاست خارجی آمریکا قرار دارد 2 اعتراف مشهور وجود دارد؛ اولی مربوط به هیلاری کلینتون است که در جلسه استماع سنا شرح می دهد که کشورش چگونه به بهانه مقابله با شوروی اقدام به ایجاد هسته ی اولیه تروریست و آموزش و تسلیح آن ها در افغانستان کردند. طالبان، القاعده و النصره و بعد از آن داعش همگی گروه هایی بودند که از دل همین هسته ی اولیه سربراورده و در مناطق مختلف جهان گسترش یافتند. دومین اعتراف صریح هم مربوط به دوانلد ترامپ است که در کارزار انتخاباتی سال 2016 گفت داعش را هیلاری کلینتون و اوباما به وجود آورده اند

سال گذشته رسانه های آمریکایی گزارشی تکان دهنده از نقش آمریکا در ترور ژوونیل مویس، رئیس‌جمهور هائیتی منتشر کردند. تعدادی از کسانی که در این ترور شرکت داشتند به ‌عنوان مخبر سازمان‌های اجرایی آمریکا از جمله سازمان مبارزه با مواد مخدر ایالات‌ متحده و اف بی آی همکاری می‌کردند.

اما پیگیری سیاست ترور هم نتوانسته از افول تدریجی سیاست خارجی آمریکا جلوگیری کند و همانطور که استفن والت نظریه پرداز آمریکایی چند سال قبل گفت روزهایی که در آن آمریکا همزمان می‌توانست قسمت اعظم جهان را مدیریت کند، تمام شده است.» از سایگون تا کابل در یک فاصله چند ده ساله به عنوان دو خروج تحقیرآمیز نظامی از ویتنام و افغانستان؛ سیاست خارجی آمریکا جز برخی وقایع که از آن به «لحظه تک قطبی» یاد می شود، با شکست کامل مواجه شده است.

ترکیب دو دهه شکست در منطقه، تمایل آشکار ایالات متحده به عدم تاکید بر منطقه و رفتن به سمت آسیا، و ناکارآمدی مداوم سیاسی داخلی ایالات متحده، سوالاتی را در میان قدرتمندان منطقه در مورد تعهد واشنگتن به ثبات و امنیت آن‌ها ایجاد می‌کند. نتایج ناچیز سفر اخیر بایدن به منطقه حاکی از آن بود که هیچ یک از بازیگران منطقه‌ای، به‌ویژه در حوزه خلیج‌فارس، مایل به دست کشیدن از ارتباطات خود با روسیه یا چین نیستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


9 − هفت =