اخبار

انگیزه‌های عربستان از همگرایی با ایران/ اسرائیل بزرگترین بازنده توافق تهران و ریاض

جدا از انگیزه‌ها و اهداف توافق عربستان و ایران برای احیای مناسبات، بسیاری از ناظران و کارشناسان و حتی محافل صهیونیستی معتقدند که اسرائیل اولین و بزرگترین بازنده این توافق است.

در ادامه تحلیل رسانه‌ها و کارشناسان منطقه از ابعاد توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط، شبکه المیادین در مقاله‌ای به‌قلم «وسام ابوشماله» نویسنده و تحلیلگر سیاسی فلسطینی نوشت، کشورهای مختلف عربی و اسلامی و اعضای محور مقاومت منطقه همگی از توافق ریاض و تهران برای احیای مناسبات دیپلماتیک میان دو طرف استقبال کردند، اما واکنش رژیم اشغالگر صهیونیستی به این توافق بیانگر خشم و نگرانی اسرائیلی‌ها بود و شروع به اتهام‌زنی علیه یکدیگر کردند.

جناح مخالف بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، وی و کابینه‌ش را متهم به اهمال‌کاری سیاسی کرده آنها را مسئول غفلت از همگرایی ایران و عربستان دانستند؛ مسئله‌ای که آسیب جدی به پروژه عادی‌سازی اسرائیل با کشورهای عربی وارد می‌کند.

اما با تحلیل‌های متعددی که درباره توافق عربستان و ایران ارائه شده است، سؤالاتی به وجود می‌آید با این مضمون؛ انگیزه‌های دو طرف از انجام این توافق چیست؟ آیا عربستان بدون خواست آمریکا توافق با ایران را امضا کرد یا اینکه آمریکایی‌ها به ریاض چراغ سبز داده بودند؟ آیا این توافق پایدار خواهد بود؟ طرف‌های بازنده و برنده از توافق ایران و عربستان چه‌کسانی هستند؟ تأثیر این توافق بر پروژه عادی‌سازی اعراب و رژیم صهیونیستی و نیز بر جنگ یمن چیست؟ آیا توافق مذکور، شانس امضای توافق هسته‌ای را افزایش می‌دهد؟ آیا این توافق به‌معنای کاهش هژمونی آمریکا در منطقه و افزایش نفوذ چین است؟و…؟

انگیزه‌های عربستان از همگرایی با ایران

در اینجا مهمترین موضوعی که جای بحث دارد، انگیزه‌های اصلی از امضای توافق ایران و عربستان برای احیای روابط است؛ در وهله نخست این توافق موفقیت مهمی برای دیپلماسی چین و بیانگر افزایش نقش چین در منطقه در مرحله آینده و نیز آسیب رساندن به هژمونی آمریکا در سایه رقابت شدید بین پکن و واشنگتن در سطوح مختلف به‌ویژه حوزه اقتصادی در جهان است.

چین همچنین عمدتاً بنا به دلایل اقتصادی علاقه‌مند به تقویت روابط با عربستان است و از سوی دیگر ریاض نیز پکن را شریک مهمی در حوزه همکاری‌های نظامی و اقتصادی می‌داند، علاوه بر آن در شرایطی که آمریکا محدودیت‌هایی برای حمایت نظامی از عربستان در نظر گرفته است، چین در صدد همکاری نظامی با سعودی‌ها به‌دور از هرگونه ملاحظاتی است.

از طرف دیگر چین قصد دارد از دروازه عربستان و ایران، افق‌هایی را برای همکاری با جهان عربی و اسلامی باز کند. درباره انگیزه‌های عربستان برای امضای این قرارداد با ایران باید گفت که سعودی‌ها در وهله اول به این نتیجه رسیده‌اند که عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هزینه سنگینی در سطوح مختلف برای آنها دارد، همچنین از سوی دیگر عربستان می‌بیند که آمریکا حاضر نیست با ارائه تسلیحات پیشرفته به سعودی‌ها، به برتری نظامی اسرائیل آسیب بزند و این نحوه تعامل ایالات متحده با امارات در توافق عادی‌سازی این کشور با صهیونیست‌ها کاملاً مشهود است.

این درحالی است که عربستان پیشتر روی حمایت‌های نظامی آمریکا حساب زیادی باز کرده بود اما در مرحله اخیر اتفاقاتی که افتاد به‌عکس این تصورات ریاض بود. عربستان همچنین متوجه شد که توانایی رژیم صهیونیستی برای تقویت جایگاه عربستان نزد آمریکایی‌ها و رفع شکاف‌های موجود میان دو طرف اندک است و اسرائیلی‌ها حتی توان رسیدگی به بی‌ثباتی و شکاف‌های سیاسی خود را ندارند، به‌ویژه بعد از روی کار آمدن کابینه افراطی نتانیاهو که همه کارت‌های اسرائیلی‌ها را به هم ریخته و یک آشفته‌بازار بی‌سابقه در اراضی اشغالی به وجود آورده است.

در وهله بعدی، به‌نظر می‌رسد که عربستان متوجه اشتباه محاسباتی خود در اتخاذ مواضع خصمانه در منطقه و اقداماتی چون به‌راه انداختن جنگ ویرانگر و بیهوده یمن شده و اکنون در تلاش جدی برای خروج از این باتلاق است، همچنین سعودی‌ها احساس می‌کنند که برای گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای منطقه‌ای و بین‌المللی نیاز به تغییر رویکرد قبلی خود دارند و باید مناسبات خود را با شرق و ائتلاف روسیه و چین و ایران تقویت کنند و ضمن آن، از ائتلاف راهبردی با غرب و آمریکا نیز محافظت نمایند.

همچنین بعد از ارتقای نقش و جایگاه ایران و تبدیل شدن این کشور به یک قدرت منطقه‌ای که رهبری محور بزرگی به‌نام محور مقاومت را به‌عهده گرفته است، عربستان به این نتیجه رسیده است که برای ایفای نقش مؤثر در منطقه و تحقق اهداف سیاسی و اقتصادی و امنیتی خود، به تعامل سازنده با تهران نیاز دارد.

در یک سطح دیگر، سعودی‌ها حتی قبل از توافق با ایران و طی 7 سال گذشته که روابط میان دو کشور فضای متشنجی داشت، هرگز اقدام عملی برای پیوستن به ائتلاف صهیونیستی علیه تهران انجام ندادند و در مرحله فعلی نیز تلاش داشتند از تحرکات خصمانه ائتلاف صهیونیستی ـ آمریکایی ضدایران دور بمانند و وارد درگیری مستقیم با این کشور نشوند.

انگیزه بعدی عربستان را شاید بتوان در پرونده یمن جست‌وجو کرد، همان‌طور که اشاره شد سعودی‌ها مدت‌هاست که متوجه شده‌اند نمی‌توانند جنگ فرسایشی یمن را ادامه دهند؛ زیرا هیچ چشم‌اندازی برای کسب هیچ‌گونه دستاوردی از این جنگ نمی‌بینند و از سوی دیگر آمریکا نیز ریاض را برای پایان جنگ یمن تحت فشار قرار داده است تا بتواند خود را وقف تهدیدهای روسیه و چین کند، بنابراین عربستان توافق با ایران را برای آرام شدن فضای منطقه جهت رسیدگی به بحران‌هایی چون جنگ یمن ضروری می‌داند.

اسرائیل بزرگترین بازنده توافق تهران و ریاض

به‌طور کلی توافق ایران و عربستان، منافع طرف‌های مختلف را در منطقه و جهان تأمین می‌کند و به همان اندازه به منافع طرف‌هایی چون رژیم صهیونیستی و آمریکا آسیب جدی وارد می‌کند. سیگنال‌های موجود حاکی از آن است که چین می‌تواند به‌لطف میانجیگری در انعقاد توافق ایران و عربستان، به اهداف اقتصادی و سیاسی خود در منطقه دست یابد و در مقابل شاهد کاهش هژمونی ایالات متحده خواهیم بود.

با وجود اینکه توافق تهران و ریاض ارتباط مستقیم با پرونده یمن ندارد اما نمی‌توان تأثیر مثبت آن را بر حل این بحران نادیده گرفت و شاید بتوان گفت به‌زودی به‌ویژه در سایه مذاکرات اخیر طرف‌های مربوطه در صنعا و ورود مستقیم روسیه به عرصه میانجیگری بین عربستان و یمن، شاهد پایان این جنگ خواهیم بود.

اما همه طرف‌های آشنا با فضای توافق ایران و عربستان و حتی خودِ محافل و مسئولان و کارشناسان صهیونیستی اتفاق نظر دارند که اسرائیل اولین و بزرگترین بازنده این توافق است، به‌ویژه اینکه نتانیاهو مقابله با پروژه هسته‌ای ایران و نیز انعقاد قرارداد عادی‌سازی با عربستان را در رأس اولویت‌های خود قرار داده بود اما احیای مناسبات تهران و ریاض تبدیل به یک دست‌انداز بزرگ در مسیر این برنامه‌های تل‌آویو شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


− یک = 2