تجاوزات شدید علیه مردم غزه فراتر از خطوط قرمز و حتی وضعیت عادی ای رفته که به نسل کشی بی سابقه در تاریخ جنگ های قبلی رسیده است و اشغالگری و جنایتهای پی در پی صهیونیستها علیه نوار غزه همچنان ادامه دارد و حتی افزایش یافته است. بهنظر میآید هدف صهیونیستها دراختیار گرفتن سرزمینی بدون مردم بهوسیله پاکسازی قومی و کاملاً سیستماتیک است.
صهیونیستها مردم فلسطین را از نوار غزه راندند، زمینهای آباد را سوزاندند و ناموس فلسطینیان را هتک حرمت کردند. آخرین جنایت آنها تجاوز جنسی به زنان و دختران و حملات غیرانسانی علیه زنان در نوار غزه است که ماجراهای واقعی و تلخ آن بهوسیله تعدادی از زنان روایت می شود؛ زنانی که مقابل چشمان اعضای خانواده، فرزندان و بستگانشان بدون هیچ ملاحظهای مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند. صهیونیستها درواقع حرمت یا حریم اقدامات غیر اخلاقی را وقیحانه زیر پا گذاشته اند.
موضوع تجاوز جنسی یکی از سخت ترین انواع خشونت و بدترین تخلف اشغالگران صهیونیست است و سرقت و تخریب زمینها ممکن است آسانتر از نقض حریم خصوصی یک زن یا دختر باشد. تجاوز جنسی بهوسیله اشغالگران صهیونیست هدفی جز لکهدار کردن حیثیت زنان فلسطینی و درهم شکستن فضای مبارزه بانوان فلسطینی برای آزادی و زندگی در مواجهه با «جنایتکاران بی مجازات» ندارد.
ابزار تجاوز نوعی رفتار تحقیرآمیز برای ارعاب فلسطینیان است که ستم مبتنی بر نژادپرستی فاشیستی را رد می کنند. زبان تجاوز اسلحه رژیم اشغالگر و الگوی جدیدی است که در دوران اشغالگری هرگز درباره آن نشنیده بودیم و ممکن است در مقایسه با آنچه از روایت زنانی که نمی خواهند داستانشان را فاش کنند، منحصر به فرد باشند.
فریاد خاموش این دسته از زنان که از ترس حیا و رسوایی یا ترس از به یاد آوردن حادثه دردناکی که آنها را دچار افسردگی روانی کرده است، شنیده نمیشود؛ آنها می خواهند بدون بازگشت به نوار غزه از آنجا مهاجرت کنند تا دردی را که در موقعیتی دردناک و ظالمانه تحمل کردند، فراموش کنند.
ناگفته نماند، در هتک حرمتها برخی زنان مجبور به برداشتن روبنده و لباس زیر خود شدند که این امر وضعیت روحی و روانی آنها را بدتر می کند. درواقع شاهد قانون جنگلی فراتر از عدالت و حقوق بشردوستانه هستیم که برای نخستین بار و سیستماتیک از سوی رژیم اشغالگر در حال گسترش است. در این قانون هنجارشکنانه زنان زمانی با پدیده تجاوز آشنا میشوند و البته به موضوعی نگران کننده تبدیل شده است که بازداشت میشوند و زیر دست و پای صهیونیستها مورد آزار و اذیت قرار می گیرند.
تجاوز جنسی که اکنون یکی از عناصر طبقه بندی شده و مؤلفه های شکنجه صهیونیستهاست، طبق ادبیات سازمان ملل متحد، در زمره نسل کشی تلقی میشود. از ابزار خشونت جنسی برای تحقیر دیگران استفاده می شود، زیرا تجاوز عنصری تعیین کننده در دامن زدن به حالت انتقام جویی و به زبان معیار اشغالگران در راستای کشتار غیرنظامیان تبدیل شده است.
اثرات ابزار خشونت جنسی شدیدتر از بمباران هوایی و سیاست گرسنگی دادن است، زیرا اثرات مسری دارد و حتی بدون مشاهده عوارض جسمی میتواند باعث مرگ شود؛ هرچند در برخی موارد گزارش شده پارگی در اندام تناسلی و کبودی ران ها قابل مشاهده بود. بیتردید اگر نظامی صهیونیست به بیماری مقاربتی مبتلا باشد، تجاوز جنسی میتواند تأثیرات روانی سختی در زنان فلسطینی داشته باشد و به ناامیدی، ترس، سردرگمی، تنش و گریه مداوم و حتی خودکشی منجر شود؛ موضوعی که بیشتر زنان درباره آن تمایلی ندارند سخن بگویند و از حالات روانی مشخص میشود.
یکی از زنانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و نوار غزه را ترک کرده بود، نمی خواست آنجا برگردد و نشان می داد از شوک بزرگی که به او وارد شده است، رنج میبرد. وی مدتی تقریباً جیغ می زد، بعد گریه و سپس سکوت می کرد. نمیدانست چه باید بکند، چگونه یا چرا چنین بلایی به سرش آمده است. وی به دلیل حساسیت شرایط به چنین گفتوگویی بسنده کرد، بدون اینکه بیشتر از شرایط تجاوز بگوید.
در جنگها و درگیریها، تجاوز و خشونت جنسی در قامت سلاحهایی ظاهر میشود که زنان را قربانی میکند. این ابزار غیرانسانی یکی دیگر از روشهای فشار بر مقاومت فلسطین است تا اسلحهها و گروگانها را بدون کسب منافع سیاسی تسلیم کنند و تحویل دهند تا آوارگان به شمال و مناطق اشغال شده بازگردند.
با ادامه ایده آوارگی داوطلبانه و اجباری و تثبیت نظریه 1 میلیون نفر در نوار غزه و اخراج بقیه با بمباران، گرسنگی دادن و پیروی از زبان خشونت مانند خشونت جنسی به روشی شدیدتر برای فراری دادن اهالی نوار غزه تبدیل شده است.
مقابله با پدیده خشونت جنسی مستلزم موضعگیری بین المللی، منطقه ای و حقوق بشری و مجازات عاملان این جنایت است؛ آن هم بهوسیله کسانی که از این ابزار غیراخلاقی بهعنوان راهبرد جنگی جدید استفاده میکنند.
نویسنده: تمارا حداد، تحلیلگر فلسطینی؛