آغاز به کار دولت سیزدهم، مصادف با شرایط خاصی از لحاظ سیاست خارجی برای جمهوری اسلامی ایران بود. از یک سو، مذاکرات احیای برجام به نتیجهای نرسیده بود و از سوی دیگر حلقه تحریمها به شدت در حال تنگ شدن بود، لذا سکانداری سیاست خارجی کشور باید برای توسعه روابط خارجی کشور، تلاشهای مضاعفی از خود نشان میداد. در این ارتباط میتوان در دو بعد منطقهای و بینالمللی نشانههایی را مورد توجه قرار داد.
در بعد منطقهای، شدت درگیریهای بین نیروهای ائتلاف عربی به رهبری عربستان یا یمن، شرایط ویژهای را در روابط بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی به وجود آورده بود و از سوی دیگر شروع جنگ اوکراین و روابط استراتژیک ایران با روسیه، کشورهای غربی را نسبت به ایران در حالت بدبینی قرار داده بود.
در چنین شرایطی دکتر حسین امیرعبداللهیان، هدایت و راهبری سیاست خارجی کشور ا در دست گرفت و با توجه به تمام مشکلات موجود که به اشارهای از آنها گذشتیم، تلاش کرد با یک رویکرد خردمندانه و عملگرایانه انقلابی، بسیاری از سدهای موجود را از سر راه برداشته و مسیر سیاست خارجی را در توسعه ارتباطات کشور، تا حدودی هموار سازد.
طبیعتاً قسمتی از سیاستهای اتخاذ شده و رویکرد وزارت امور خارجه کشور، از شرایط موجود و بازخوردهای مثبت یا منفی دولت پیشین در عرصه بین المللی نشأت میگرفت و به کارگیری رویکردهای جدید نیز حاصل نگاه دولت سیزدهم و مدیریت و تفکرات وزیر جدید امور خارجه در مقام تصمیم ساز و مجری سیاستهای کلان کشور در ارتباط با جهان قابل ارزیابی است که قبل از پرداختن به آنها، شایسته است به این نکته اذعان نماییم که با وجود شرایط دشوار پیش روی پیشبرد سیاستهای مد نظر جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی، نباید از کنار اثرگزاری شخصیت پیگیر، آرام و در عین حال مقتدر و اعتمادساز شهید امیرعبداللهیان گذشت.
شهید امیرعبداللهیان در شرایطی سکاندار وزارت امور خارجه شد که آمریکا و متحدان اروپاییاش، سیاست فشار حداکثری را در دستور کار قرار داده بودند که ایشان با تلاش و کوشش شبانه روزی توانست مسیر توسعه سیاست خارجی کشور را از بنبست خارج و دستاوردهای مهمی را کسب کند که به اختصار میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
ارتقاء سیاستهای همسایگی
یکی از رویکردهای مهم دولت سیزدهم، توجه به توسعه روابط دوستانه با همسایگان بود. در این ارتباط با وجود مواجه شدن کشور با تنشهایی در شمال غرب و همچنین شرق کشور به جهت وضعیت خاص کشور افغانستان، دستگاه دیپلماسی کشور توانست بحرانهای موجود را به خوبی مدیریت و از گسترش تنش با همسایگان جلوگیری و در نهایت سطح ارتباط با همسایگان را ارتقا دهد.
سیاست متوازن و نگاه به شرق
اگرچه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکند به عنوان یک کشور مستقل، بر اساس منافع ملی خود وسیاست متوازن وعادلانه با تمام کشورهای جهان ارتباط مسالمت آمیز داشته باشد، اما در این میان با خروج آمریکا از برجام، عملاً این قرارداد کارآمدی خود را از دست داد، لذا با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب که فرمودند همه جای جهان غرب نیست، ضمن تنظیم سیاست نگاه به شرق از دولت قبل با چین کلید خورد، اما هم اجرای این توافق نیازمند اعتمادسازی طرفین بود و هم اینکه لازم بود سیاست نگاه به شرق در کشور با رویکرد عملگراینه تقویت شود، لذا دولت سیزدهم به صورت جدی نگاه به شرق را به عنوان ثقل سیاست خارجی خود در عرصه بینالمللی در دستور کار قرار داد.
رهبر معظم انقلاب هم فرموده بودند:« در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه، ترجیح ملتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویتهای امروز ما است.»
این بیانات رهبر معظم انقلاب به مثابه یک سیاست کلی، در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفت که نتیجه آن اتخاذ سیاست متوازن سازی روابط خارجی و توسعه سیاستهای آسیا محوری، توجه به همسایگان و جهان اسلام، اولویت ویژهای یافت که از نتایج آن میتوان به کاهش تنشهای حادث شده با کشور آذربایجان، فروکش کردن روابط نه چندان دوستانه با عربستان و سایر کشورهای عضو اتحادیه عربی و … اشاره کرد که بیگمان اعلام عزای عمومی و تسلیت کشورهای فراوانی درمنطقه و جهان، به مناسبت شهادت ریاست محترم جمهور و وزیر محترم امور خارجه و هیئت همراه را میتوان در این راستا مورد توجه قرار داد.
توسعه روابط با سازمانهای بین المللی
از نتایج دیگر سیاست نگاه به شرق میتوان به عضویت ایران در پیمان شانگهای و همچنین عضویت ایران در بریکس اشاره کرد که از دستاوردهای مهم دستگاه دیپلماسی کشور با هدایت و راهبری شهید حسین امیرعبداللهیان بود.
توسعه ارتباطات با جهان شرق و عضویت ایران در دو پیمان مهم ذکر شده، باعث شکسته شدن نگاه فشار حداکثری آمریکا و همپیمانان اروپایی آن گردد و این کشورها نیز به جهت شکست سیاستهای خصمانه خود، سیر مذاکره و گفتگو را با ایران در پیش گرفتند که نتیجه نهایی آن کاهش فشار تحریمها و فاصله گرفتن بسیاری از کشورهای اروپایی از سیاستهای آمریکا در قبال ایران اسلامی بود.
حمایت از دیپلماسی مقاومت
اتخاذ سیاستهای اصولی و به دور از حواشی و هیجان دولت سیزدهم، سیاستهای مقابله با ایران هراسی را نیز در منطقه و جهان که از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران به راه افتاده بود، تا حدود زیادی خنثی و ناکارآمد ساخت و در نهایت با تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و جنایات خارج از تصور و وحشیگری عریان این رژیم در خصوص زنان و کودکان، جهانیان ضمن آنکه به سیاستهای اصولی جبهه مقاومت پی بردند، شرایط به گونهای در افکار عمومی جهانیان عوض شد که همگان متوجه منطق جمهوری اسلامی ایران در حمایت از جبهه مقاومت و خوی وحشیگری رژیم صهیونیستی شدند، به طوری که این رژیم در آستانه انزوای جهانی قرار گرفته است و دستاورد های دیگر که برسی آن را به زمانی دیگر می سپاریم.
و اما به عنوان نکته پایانی، باید خاطرنشان کرد که متاسفانه ملاحظه میگردد که در کشور ما با تغییر دولت، برنامهها و زحمات دولتها و مدیران قبلی نادیده گرفته شده و به جای ادامه مسیر با انعطاف پذیری نسبت به شرایط جدید، هر کسی تلاش میکند از نو شروع کند که این از یک سو آسیبی جدی به سرمایهگذاریهای مادی و معنوی انجام شده میزند و از دیگر سو نشان میدهد که درک درستی از سیاست های کلی نظام مصوب رهبر معظم انقلاب و منافع ملی وجود ندارد، لذا امید آن داریم که کاندیده های محترم و دولت جدید بتواند بر مبنای سیاست های کلی نظام و منافع ملی برنامهریزی و حرکت کند که مسیر پیشرفت کشور استمرار داشته باشد.