حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی اخیر خود، به بیان نکات مهمی پرداختند که سرفصل آن نیتخوانی ایشان از هدف راهبردی و ریشهدار آمریکا نسبت به ملت ایران بود.بیان مهم ایشان مبتنی بر این بود که مسئله هستهای بهانه است و هدف واقعی آمریکا چیزی جز تسلیم کامل جمهوری اسلامی نیست.در تجاوز اخیر نیزآمریکا و رژیم صهیونیستی، جنگ ۱۲روزه را با امید به شکست و تسلیم ایران آغاز کردند که با هدایتهای رهبر انقلاب، پروژه شکست خورد و بار دیگر، ایران پیروز میدان شد. تجاوز آمریکا برای ملت ایران و نخبگان کشور از تمامی سلایق مشخص کرد که دشمن از بدو پیروزی انقلاب تاکنون، یک هدف واحد را دنبال کرده و آن هم بازگرداندن ایران به دوران پهلوی استٰ؛کشوری که ژاندارم منطقه بود،سیاست خارجیاش را واشنگتن دیکته میکرد و منابع اقتصادیاش صرف تأمین منافع کاخ سفید میشد.در نگاه دشمن، ایران ایدهآل، همان ایران پیش از انقلاب است؛ کشوری تابع، بدون اراده مستقل، بدون تمدن اسلامی و ذوب شده در فرهنگ لیبرال دموکراسی غربی.با مروری بر گذشته می توان دریافت که برای رسیدن به این هدف، ایالات متحده یک روز به بهانه تهدید امنیتی در خلیج فارس، اعراب را علیه ایران تحریک کرد، ناوگان نظامیاش را به منطقه فرستاد و سپس جنگ هشت ساله را با تحریک صدام حسین به ایران تحمیل کرد.اما وقتی جمهوری اسلامی از این آزمونها مقاوم و سربلند بیرون آمد، نوبت به پروژه هراس هستهای رسید. تهمتها درباره تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب هستهای در نهایت مقدمهای برای تهاجم اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی بود. اما همه این اقدامها، چه حمله نظامی و چه دعوت به مذاکره، در یک مسیر مشترک تعریف میشوند و آن هم تسلیم ایران در برابر اراده غرب است؛ همان نقشهای که پیشتر در لیبی پیاده شد. باید به عمق معنای پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب توجه کرد چرا که اگر دشمن را درست بشناسیم میتوانیم حول محور ولایت، وحدت داخلی را تقویت کنیم. این همان نکتهای است که در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر به خوبی دیده شد. مردم ایران فارغ از هر گرایش سیاسی دریافتند دشمن هیچ کاری به سلایق ندارد؛ بلکه هدف او تسلیم ملت ایران است. اما به خواست خدا این نقشه شوم با حمله به پایگاه العدید که نقطه ضعف آمریکا بود، خنثی شد و اراده قوی و شجاعت بی مثال نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در حمایت از تمامیت سرزمینی ایران به سرعت آمریکا و ترامپ که حامی و مشوق اصلی رژیم صهیونیستی برای تجاوز به ایران بودند را مقهور ساخت و سراسیمه با طرح آتش بس،پایان ماجراجویی خود را اعلام کردند.
مهمترین مشخصه عملیات «بشارت فتح» برملا کردن «چشم اسفندیار»آمریکا یعنی پایگاه های نظامی این کشور در منطقه بود.آمریکایی ها معمولا از دو عامل مهم برای برتری جویی خود یعنی قدرت دلار در حوزه اقتصادی و ایجاد پایگاه های نظامی در نقاط مختلف جهان،صحبت می کردند.در واقع تصور آمریکا این بود که با ایجاد پایگاه های نظامی «روئین تن» می شود و از طریق این پایگاهها می تواند از منافع ملی و امنیت آمریکا دفاع کرده، از صهیونیسم و تروریسم حمایت نماید و آسیبی هم نبیند.عملیت بشارت فتح ثابت کرد که وجود پایگاه های نظامی آمریکا که برای تحقق اهداف شوم این کشور تاسیس شده اند به یک نقطه ضعف بزرگ تبدیل شده است.
از این پس کشورهای مستقل و چندجانبه گرا و همچنین جبهه های ضد استکباری، می توانند در صورتی که مورد تجاوز آمریکا قرار گرفتند،با شناخت این نقطه ضعف،پایگاه های نظامی این کشور در سراسر جهان را نشان کرده و در عین حال کشورهایی که پذیرنده پایگاه های نظامی آمریکا هستند در صورت قدری تفکر،متوجه خواهند شد که این پایگاه ها نه تنها قادر نیستند امنیت آنها را تامین کنند بلکه می توانند به یک نقطه ضعف امنیتی تبدیل شوند.
دکتر محسن پاک آیین
عضو شورای راهبری مجمع جهانی صلح اسلامی