هنگامی که یک کودک فلسطینی با چشمانی اشکآلود، عروسکش را از زیر آوار بیرون میکشد، دوربین موبایل یک شهروند این لحظه را ثبت میکند. در کسری از ثانیه، این تصویر در شبکههای اجتماعی منتشر میشود و میلیونها قلب را در سراسر جهان به درد میآورد. امروز، هر شهروند در غزه یک خبرنگار است. موبایلها به سلاحی در برابر سکوت تبدیل شدهاند. داستانهای واقعی که از دل ویرانهها روایت میشوند، دیوار سانسور خبری را شکسته و جهان را با واقعیت تلخ نسلکشی روبرو کردهاند. قدرت رسانههای اجتماعی به حدی است که حتی سیاستمداران مجبور به موضعگیری شدهاند. هشتگهای حمایت از غزه به ترند جهانی تبدیل شده و موجی از همبستگی بینالمللی را برانگیخته است. اکنون دیگر نمیتوان حقیقت را پنهان کرد؛ چرا که هر گوشی موبایل، پنجرهای است که جهان از آن به درون غزه مینگرد. این روایت نشان میدهد که در عصر دیجیتال، قدرت رسانه میتواند صدای مظلوم را به گوش جهانیان برساند و افکار عمومی را برای تغییر بسیج کند. آنچه امروز در غزه شاهد آن هستیم، نقطه عطفی در تاریخ رسانه و منازعات است. نه تنها نبرد در میدان نظامی، بلکه جنگی تمام عیار در فضای رسانهای جریان دارد. این پدیده که از آن به عنوان “جنگ روایتها” یاد میشود، ماهیت درگیریهای معاصر را دگرگون ساخته است. در بحران غزه، رسانههای اجتماعی به عنوان ابزاری قدرتمند، توازن قوا را در عرصه روایتگری تغییر دادهاند. پوشش لحظهبهلحظه وقایع توسط شهروند-خبرنگاران و انتشار مستندات جنایات جنگی، معادلات سنتی رسانهای را برهم زده است. این تحول به حدی است که سازمانهای بینالمللی برای اولین بار به طور مستقیم از شواهد و مستندات شبکههای اجتماعی در پروندههای حقوقی استفاده میکنند. مطالعه موردی غزه نشان میدهد که رسانههای نوین، علاوه بر نقش اطلاعرسانی، به ابزاری برای دادخواهی و اقامه دعاوی حقوقی تبدیل شدهاند. تصاویر و مستندات منتشر شده در پلتفرمهای اجتماعی، نه تنها افکار عمومی را بسیج کرده، بلکه به عنوان شواهد معتبر در دادگاههای بینالمللی مورد استناد قرار میگیرند. این تحول پارادایمی در عرصه رسانه و منازعات، ضرورت بازتعریف استراتژیهای رسانهای و حقوقی را در سطح بینالمللی آشکار ساخته است. تجربه غزه نشان میدهد که در عصر حاضر، پیروزی در میدان رسانه به اندازه موفقیت در میدان نبرد اهمیت دارد. از منظر تحلیلی، رسانههای نوین با توانمندسازی افکار عمومی، نقش بازدارندگی در برابر جنایات جنگی ایفا میکنند. پوشش مستمر فجایع انسانی در غزه موجب شده تا حتی کشورهای حامی رژیم صهیونیستی نتوانند در برابر فشار افکار عمومی سکوت کنند. این تحول در عرصه رسانه، چالشهای جدیدی را نیز پدید آورده است. از یک سو، انتشار گسترده اطلاعات و تصاویر خشونتبار میتواند به عادیسازی فاجعه منجر شود. از سوی دیگر، جنگ روایتها و انتشار اخبار جعلی، تشخیص حقیقت را برای مخاطب دشوار میسازد.
با این حال، تجربه غزه نشان داده که قدرت جمعی رسانههای مردمی در افشای حقیقت، بر تلاشهای سازمانیافته برای پنهانسازی واقعیت غلبه میکند. امروز دیگر نمیتوان فاجعهای به این گستردگی را از چشم جهانیان پنهان کرد. این تغییر پارادایم در عرصه رسانه و منازعات، ضرورت تدوین قوانین و مقررات بینالمللی جدید برای حمایت از شهروند-خبرنگاران و تضمین دسترسی آزاد به اطلاعات در مناطق درگیری را آشکار ساخته است. تجربه غزه میتواند به عنوان نقطه عطفی در تکامل حقوق بینالملل بشردوستانه در عصر دیجیتال مورد توجه قرار گیرد. در عرصه بینالمللی، رسانههای نوین نقش استراتژیک در شکلدهی به افکار عمومی و سیاستهای جهانی ایفا میکنند. سازمانهای بینالمللی و نهادهای حقوق بشری با استناد به مستندات رسانهای، اقدامات قانونی علیه ناقضان حقوق بشر را آغاز کردهاند. برای اولین بار در تاریخ، دیوان بینالمللی دادگستری با استناد به شواهد منتشر شده در رسانههای اجتماعی، پرونده نسلکشی را مورد رسیدگی قرار داده است. این رویه جدید، چشمانداز تازهای در عرصه حقوق بینالملل گشوده و نقش رسانهها را از ناظر صرف به بازیگری فعال در عرصه عدالتخواهی ارتقا داده است. تجربه غزه همچنین نشان داده که رسانههای مردمی میتوانند در خنثیسازی عملیات روانی و جنگ رسانهای طرف مقابل نقش مؤثری ایفا کنند. این مهم از طریق مستندسازی دقیق وقایع، انتشار گسترده شواهد و بسیج افکار عمومی جهانی محقق شده است. در جمعبندی، تحول عمیق در ماهیت منازعات معاصر را میتوان در نبرد روایتها مشاهده کرد. آنچه در غزه میگذرد، نقطه عطفی در تاریخ رسانه و مناقشات بینالمللی است. دیگر پیروزی در میدان نبرد به تنهایی تعیینکننده نیست؛ بلکه غلبه در عرصه روایت و افکار عمومی است که سرنوشت منازعات را رقم میزند. رسانههای نوین با دموکراتیزه کردن تولید و انتشار محتوا، قدرت روایتگری را از انحصار رسانههای سنتی خارج کردهاند. امروز هر شهروند میتواند به عنوان خبرنگار و مستندساز عمل کند و روایت خود را به گوش جهانیان برساند. این تحول بنیادین، معادلات قدرت در عرصه اطلاعرسانی را دگرگون ساخته است. آنچه تجربه غزه به ما میآموزد این است که در عصر دیجیتال، حقیقت را نمیتوان پنهان کرد. قدرت جمعی رسانههای مردمی، هر تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر جنایات جنگی را خنثی میکند. این واقعیت، چشمانداز جدیدی را در عرصه عدالتخواهی بینالمللی و حقوق بشر گشوده است. اما آینده روشن است؛ زیرا برای نخستین بار در تاریخ، قدرت رسانه و افکار عمومی توانسته معادلات سنتی قدرت را به چالش بکشد. ائتلاف جهانی برای صلح و عدالت که امروز شکل گرفته، نویدبخش جهانی است که در آن صدای حقطلبی ملتها خاموش نخواهد شد. جنبشهای مردمی حامی صلح که با قدرت رسانههای اجتماعی تقویت شدهاند، نشان دادهاند که راه صلح از مسیر آگاهیبخشی و همبستگی جهانی میگذرد. امروز دیگر هیچ قدرتی نمیتواند بدون توجه به افکار عمومی جهانی به اقدامات ضد انسانی خود ادامه دهد. این تحول عمیق در عرصه رسانه و ارتباطات، زمینهساز شکلگیری گفتمان جدیدی در روابط بینالملل شده است؛ گفتمانی که در آن صلح نه به عنوان یک آرمان دستنیافتنی، بلکه به عنوان یک ضرورت اجتنابناپذیر برای بقای بشریت شناخته میشود. در پایان باید گفت، تجربه غزه به ما آموخته که رسانهها میتوانند پیشگام صلح و عدالت باشند. این تجربه گرانبها، راه را برای آیندهای روشنتر که در آن صدای حقیقت رساتر از صدای جنگ است، هموار کرده است.
سجاد شریف عسگری دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه تهران و عضو کمیته جوانان مجمع جهانی صلح اسلامی