متن زیر یادداشتی است که مصطفی دلشاد ، استاد دانشگاه در مورد اصالت صلح در اندیشه و رفتار امام علی(ع) نگاشته است ؛
امیرمؤمنان علی (ع) با بیانِ استواری بر پیمان صلح حتی در بدترین شرایط جنگی نشان داده است که تا چه اندازه صلحگرا و معتقد بدان بوده است و برخلاف آنچه نشان داده میشود جز در موارد خاص حضرت همواره به دنبال برقراری راهی برای گفتگو با دیگر ملل و ایجاد زمینه برای صلح و دوستی و تشویق دیگران به اسلام بودند: «وَ لاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحًا دَعَاکَ إِلَیْهِ عَدُوُّکَ وَ لِلّهِ فِیهِ رِضًی.» (نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳)
و از صلحی که دشمن تو را بدان خوانَد، و رضای خدا در آن بُود، روی متاب که صلح و آشتی، سربازان تو را آسایش رسانَد، و از اندوههایت برهانَد، و شهرهایت ایمن مانَد.
«وَ إِنْ عَقَدْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ، وَ ارْعَ ذِمَّتَکَ بِالاَْمَانَةِ، وَ اجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَیْتَ.» (همان) و اگر پیمانی نهادی و در ذمّه خود دیگری را امان دادی، به سخن خویش وفا کن و آنچه را بر ذمّه داری ادا کن. و خود را چون سپری برابر پیمانت برپا دار.
صلحگرایی و اصالت صلح در اندیشهی علی(ع) چنان راسخ بود که آن حضرت در تمام مشکلات و در رویارویی با جنگها جز به اصلاح امور نمیاندیشید و تمام توان خود را در راه حفظ صلح و جلوگیری از ادامه جنگ به کار گرفت و در این راه ایستادگی کرد و دستگاهها و فشار مخالفان در اصرار بر ایجاد جنگ و خونریزی با برخی قبایل، و همراهی دوستان و اصرار یاران در مقابله به مثل، آن حضرت را از راه و رسم صلحگرایانه اش به نفع مردم و دین جدا نساخت ، مگر آن گاه که جنگ افروزان با همه تلاش وی در پرهیز از جنگ، آن را تحمیل کردند و امام (ع) به دفاع برخاست.