دکتر محسن پاک آیین عضو شورای راهبری مجمع جهانی صلح اسلامی در یادداشت اختصاصی به مناسبت روز افشای حقو ق بشر امریکایی بیان داشتند که:
حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ ۰۱/۰۵/۱۳۹۳ در دیدار دانشجویان، جمله ای درمورد لیبرال دموکراسی بیان کردند که با مصادیق حقوق بشر آمریکایی و بخصوص رویکرد امروز آمریکا در قبال جنایات جنگی علیه مردم غزه همخوانی دارد.
ایشان گفتند:
«امروز منطق لیبرالدموکراسی – این منطق و نظام فکری که امروز کشورهای غربی بر اساس آن دارند هدایت و اداره میشوند – از کمترین ارزش اخلاقی برخوردار نیست. هیچ ارزش اخلاقی در آن وجود ندارد، احساس انسانیت در آن وجود ندارد؛ در واقع دارند خودشان را رسوا میکنند، دارند خودشان را در مقابل نگاه قضاوتگرِ امروز ملتهای دنیا و فردای تاریخ، رسوا میکنند.»
این ایام که قریب به ده سال از ایراد بیانات رهبر معظم انقلاب می گذرد و در آستانه هفته حقوق بشر آمریکایی هستیم،اکثر شاخص های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان از سیر نزولی لیبرال دموکراسی در جهان غرب و بی اعتنایی آمریکا به حقوق انسانها دارد. حمایت از جنایات اخیر اسرائیل و نسل کشی در غزه، بارزترین شاخصه حقوق بشر آمریکایی است.آنچه طی ماه گذشته در فلسطین گذشت نشان داد که آمریکا و کشورهای منفعت طلب اروپائی مثل انگلیس، فرانسه و آلمان که به دروغ خود را حامی حقوق انسان ها می دانند، شریک اصلی جنایات غیرانسانی رژیم صهیونیستی هستند و در قتل عام مردم بی دفاع غزه و کرانه باختری مشارکت فعال دارند.در واقع غزه و فلسطین به عرصهی رسوائی غرب تبدیل شد و یک رخنهی فرسایشی در بنای لیبرال دموکراسی غرب ایجاد کرد که کماکان در حال گسترش است.اگرچه در دو ده گذشته آثار زوال لیبرال دموکراسی در ابعاد نظری و رفتاری ظاهر شده بود اما امروز دولت های آمریکایی و اروپائی با حمایت از جنایات اسرائیل،در مسیر تنزل از یک نظام متمدن به نظامی متوحش قرار دارند.یکی از ارزش های لیبرال دموکراسی،توجه به اکثریت آرا و نظر مردم بود؛ این روزها اکثر مردم جهان حتی در آمریکا و اروپا،بطور بی سابقه برای محکومیت جنایات اسرائیل و حمایت از آزادی فلسطین به میدان آمده و با برپایی راهپیمائی و تظاهرات،دولت های به اصطلاح لیبرال دموکرات را به تحرک برای برقراری آتش بس در غزه دعوت می کنند. اما این کشورها که خود را تابع آرای اکثریت مردم قلمداد کرده اند، پشتیبان بزرگترین و فجیعترین جنایت علیه حقوق بشر در سرزمین های اشغالی هستند. در اغلب نظرسنجیها در اروپای غربی و آمریکا، افزون بر ۵۰ درصد مردم با فروش سلاح به اسرائیل مخالفند و افزون بر ۷۰ درصد با کمکهای بشردوستانه به غزه موافق هستند اما در عمل، دولتهای غربی، درست برعکس نظر اکثریت عمل میکنند و با عملکرد خود،مبانی و ادعاهای چند صد ساله لیبرال دمکراسی را دچار تزلزل کرده اند.
یکی از دلایل تزلزل لیبرال دموکراسی،وجود معیارهای دوگانه در رفتار کشورهای غربی است؛از منظر این کشورها، جنایت و کودککشی اگر توسط اسرائیل صورت بگیرد، بلااشکال و مصداق دفاع از خود است اما دفاع مشروع برای رفع اشغال از فلسطین،اقدامی تروریستی خوانده می شود.آنچه امروز تمدن سکولار ــ لیبرال غربی با آن مواجه است،ستیز با موازین بین المللی و معیارهایی اس که خود آنها با تمسک به آموزه های لیبرال دموکراسی ساخته اند.بسیاری از نهادهای بین المللی توسط آمریکا و اروپا برای باصطلاح دفاع از صلح بنا شده اند اما اینک برای حمایت از جنگ و جنایت مورد سوء استفاده قرار می گیرند. برای مثال در زمانی که جنایات رژیم صهیونیستی بخصوص کشتار کودکان و زنان و حمله به مدارس و بیمارستان های غزه، حتی مورد اعتراض مکرر،گوترش دبیرکل سازمانملل واقع شده،آمریکا و تروئیکای اروپا بی اعتنا به موازین بین المللی از جنایات اسرائیل حمایت می کنند.صدور قطعنامه های پیشنهادی علیه رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا وتو می شود و چند کشور غربی نسبت به آرای صد و بیست کشور در مجمع عمومی سازمان ملل برای برقراری آتش بس در فلسطین اشغالی،بی تفاوت هستند. گویا لیبرال دموکراسی پدیده ای به نام «دیکتاتوری جهانی آمریکا» را خلق کرده است.
امروز جنایت اسرائیل در غزه و کرانه باختری که یادآور وحشیگری های نازیسم و فاشیسم در جنگ جهانی دوم است، آمریکا و اروپا را در دنیای اسلام رسوا و منفور کرده است و همانگونه که سوسیالیزم و کمونیزمِ در شرق به زوال کشیده شدند،غزه نیز گورستان لیبرال دموکراسی خواهد شد.
در این مقطع که جهان اسلام ودنیای غرب در یک چالش جدی تمدنی قرار دارند، بدون تردید افشای کاستی های نظری و زشتی های رفتاری لیبرال دموکراسی، فرصت بسیار مناسبی برای جهان اسلام و اندیشمندان دینی است که ارزش های حقوقی اسلام را به دنیا عرضه کنند. معرفی عدالت،آزادی،مردمسالاری و حقوق بشراسلامی از دید اسلام که موجب کرامت انسانی خواهد شد،می تواند موجب آشنایی مردم جهان با سیره نبوی و تعالیم قران به عنوان یک تفکر انسان ساز و عدالت گستر برای آینده جهان باشد.