روزنامه فایننشال تایمز در مطلبی از ظهور عصر جدیدی از خشونت سیاسی در جامعه آمریکا خبر داد که در آن جانیان و قاتلان، قهرمانند و هنجارهای انسانی از هم گسیخته و فروپاشیدهاند.
به گزارش روز یکشنبه ایرنا، در ادامه گزارش این روزنامه انگلیسی آمده است: پوپولیسم خشونتبار همراه با ازهم گسیختگی و فروپاشی هنجارها در جامعه آمریکا رو به افزایش است.
به نوشته این روزنامه، قتل هفته گذشته برایان تامپسون مدیر اجرایی شرکت بیمهای United Healthcare در نیویورک، که به نظر میرسد انگیزه پشت آن بدخواهی و نیت شوم نسبت به این شرکت آمریکایی بوده، تازه ترین نشانه از وقوع دوران جدیدی از خشونت در آمریکا است.
نویسنده، موضوع مورد توجه در مورد خشونت سیاسی جاری در جامعه امروز آمریکا را، میزان حمایت عمومی چشمگیر از آن می داند. از جمله قهرمان سازی از لوئیجی مانجیونه مرد متهم به قتل تامپسون، در برخی رسانههای اجتماعی از نمونه های این دست حمایت ها عنوان شده است.
نگارنده با استناد به نتایج یک نظرسنجی ملی که به تازگی از سوی دانشگاه شیکاگو انجام گرفته، می افزاید: از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ میلادی، ۱۰ تا ۱۵ درصد آمریکاییها بهطور مداوم از خشونت برای اهداف سیاسی خود حمایت کرده اند.
در این گزارش آمده است: خشونت سیاسی در آمریکا طی دههها اگرچه فروکش کرده اما در لایههای زیرین جامعه جریان داشته است. به عنوان مثال، در اوایل دهه ۱۹۲۰، آمریکا شاهد افزایش چشمگیر عضویت در گروه «کو کلاکس کلن» (KKK) بود؛ گروهی خشونت طلب و حامی برتری نژاد سفید. در این دوره کشور شاهد خشونتهای گسترده در سراسر ایالتها علیه سیاهپوستان، یهودیان و کاتولیکها بود.
در دهه ۱۹۶۰، خشونت سیاسی به شکل ترورهای بزرگ، شورش در بزرگترین شهرهای آمریکا و ظهور گروههای تروریستی داخلی مانند Organization Weather Underground بود. (یک گروه چپ که در دانشگاه میشیگان پایه گذاری شد و هدفش انقلاب علیه دولت آمریکا با هدف نابودی امپریالیسم بود ).
اما امروز شاهد ظهور دوران جدیدی از پوپولیسم خشونت بار در آمریکا هستیم؛ دوره ای که شمار بسیاری از رفتارها و اقدامات خشونت آمیز با انگیزه سیاسی صورت می گیرد.
به باور نویسنده، در طول ۶ سال گذشته، آمریکا همچنین شاهد رشد تیراندازیهای دسته جمعی با الهام از نظریه توطئه راست افراطی «جایگزینی بزرگ» بوده است؛ نظریه ای که براساس آن دولت آمریکا به جایگزینی جمعیت سفیدپوست آمریکایی با تعداد فزاینده ای از اقلیت ها متهم است.
در این میان شاهد افزایش سوءقصد به جان مقامات نیز بوده ایم؛ از جمله تلاش برای آسیب رساندن به نانسی پلوسی رئیس وقت مجلس نمایندگان در سال ۲۰۲۲. در ژوئن سال بعد، مردی در واشنگتن هنگام زیر نظر گرفتن خانه باراک اوباما رئیسجمهوری سابق آمریکا با سلاح و مواد منفجره دستگیر شد. در سال ۲۰۲۲ نیز مردی به تلاش برای قتل برت کاوانا قاضی دادگاه عالی متهم شد. در سال جاری نیز شاهد دو بار سوءقصد به جان دونالد ترامپ بودیم.
در این میان تظاهرات خشونت آمیز به دلیل قتل جوروج فلوید مرد سیاهپوستی که در نتیجه شیوه برخورد پلیس ایالتی جان سپرد شاید از بزرگترین اعتراضات در آمریکا به خشونت حاکم بود.
شورش ۶ ژانویه از دیگر نقاط عطف خشونت در تاریخ آمریکا قلمداد شده که در نتیجه فراخوان ترامپ پس از شکست در انتخابات مقابل رقیب خود جو بایدن برای حمله به ساختمان کنگره صورت گرفت.
پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس نیز شاهد موجی از اعتراضات حامیان فلسطین و اسرائیل و تقابل این گروه ها در شهرها و دانشگاههای مختلف آمریکا بودیم.
نگارنده با برشمردن موارد بالا، استدلال می کند که این حجم از خشونت در جامعه کنونی آمریکا عمیقا نگران کننده است. چراکه ما نه تنها شاهد عادی سازی خشونت سیاسی، بلکه رشد حمایت عمومی قابل توجه از چنین اقداماتی هستیم. به باور نویسنده، هر چه هنجارهای ضد خشونت بیشتر از بین برود، پذیرش ان در جامعه نیز بهتر تسهیل می شود.
اما اینکه چرا شاهد اوج گیری دوباره خشونت در جامعه امریکا هستیم، ریشه در تغییر شکل مداوم آمریکا از اکثریت سفیدپوست به اقلیت سفیدپوست و دموکراسی چند نژادی دارد.
نویسنده با بررسی موارد یاد شده و نتایج نظرسنجیهای انجام گرفته، نتیجه گیری می کند: مادامی که آمریکاییها فکر کنند کشورشان به نوعی یک دولت نژادپرست سیستماتیک علیه افراد غیرسفیدپوست است، دو برابر بیشتر احتمال دارد از خشونتهای حاکی از جناح چپ حمایت کنند و برعکس، هنگامی که دریابند حزب دموکرات در تلاش برای جایگزینی رای دهندگان فعلی با افراد جدید و رای دهندگان مطیع تر از جهان سوم است، پنج برابر بیشتر احتمال دارد که از خشونت های ناشی از جناح راست پشتیبانی کنند.
از همین رو، نویسنده تاکید دارد با توجه به دوران دوقطبی شده کنونی، ظهور پوپولیسم خشونت بار و نبرد بر سر هویت آمریکایی به این زودی ها پایان نمییابد.