جنگ تحمیلی رژیم جعلی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران در یازدهمین روز خود وضعیت جدیدی را در تحولات منطقه غرب آسیا به وجود آورده است. تداوم چنین جنگی به طور کلی منطقه غرب آسیا را با بحران عمیق مواجه خواهد کرد. بنابراین کشورهای منطقه غرب آسیا علی الخصوص اعراب منطقه خلیج فارس نباید بیتفاوت نسبت به این ماجراجوییهای رژیم صهیونیستی باشند.
لذا کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی، امارات و… برای برهم زدن معادلات غرب، علی الخصوص ایالات متحده آمریکا اینکه در کدام طرف ماجرا قرار بگیرند تکلیف خود را در حمایت از جمهوری اسلامی ایران و یا گرفتار در طرح آمریکایی(پیمان ابراهیم) ماندن مشخص نمایند. چرا که این ماجراجویی اسرائیل گریبان آنان را در آینده خواهد گرفت. بنابراین راهبرد ائتلاف علیه اسرائیل طرحی است که جهان اسلام را میتواند متحد نماید و در شرایط کنونی افکار عمومی جهان علیه سیاستهای ایالات متحده آمریکا بوده است. تا زمانی که نیروی نیابتی ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا حضور دارد و به افول و اضحلال نرسد تهدید وجودی برای بشریت محسوب میشود.
رفتار جنگ طلبانه و خشونت علیه بشریت و هژمونی گرایانه رژیم جعلی نتانیاهو علیه ایران و احتمال گسترش جنگ به حوزههای دیگر به نفع کشورهای جهان جنوب و منطقه غرب آسیا در بلند مدت نیست. چرا که رژیم صهیونیستی اعلام داشته که دو هدف اساسی از آغاز جنگ با ایران داشته است: اول نابودی برنامه هستهای ایران دوم تضعیف یا نابودی توان موشکی ایران؛ اما در روند پیدایش بحران و تبدیل شدن به منازعه و منازعه در جنگ راهبرد دیگری را به دو هدف قبلی اضافه نمود و آن تغییر حکومت در ایران که مورد توجه ترامپ رئیس جمهور ساده اندیش و رویا پرداز ایالات متحده آمریکا هم قرار گرفت.
اما اشتباه استراتژیک نتانیاهو و ترامپ در همین طراحی هدف جدید قرار دارد که جنگ را از حالت منازعه به حالت منازعه در جنگ و حالت دیگری یعنی جنگ نظامی صرف به جنگ سرزمینی با شبکه سازی که در داخل ایران انجام داده بودند بقای ملی و تمامیت ارضی ایران سوق دهند. تا زمینه برای تقویت بحران اجتماعی و کودتای نظامی و… را در ایران رقم بزنند. این اندیشه مخرب در رویای ترامپ و نتانیاهو نتیجه عکس را برای این هدف رقم زد چرا که آنان ریشه تمدنی ایران اسلامی را نشناخته بودند و تحت تاثیر تحلیلها قرار گرفتند که در آینده جرقه بحرانی که آنان در غرب آسیا ایجاد کردند خودشان در این بحران گرفتار خواهند شد که در همین دهمین روز از جنگ توان دفاعی اسرائیل به هم ریخته شده است و تهدید در منازعه و منازعه جنگ سرزمین های اشغالی را دچار آشوب افسارگسیخته نموده است اما دفاع مشروع ایران براساس ماده 51 منشور ملل متحد در جنگی که تحمیل شده است، شرایط رژیم جعلی صهیونیستی را با بحران جدید و عمیق مواجه خواهد ساخت. لذا هزینههایی که غرب برای اسرائیل تا کنون نموده است اهداف منافع غرب را برآورده نخواهد کرد و تصاعد بحران در جنگ فراگیر آسیبهای بنیادین را برای غرب علی الخصوص ایالات متحده بوجود می آورد. اما تحولات جدی در نظام بینالملل و سیاست بینالملل به وجود خواهد آمد و جهان جدید با مؤلفهها و آرایش جدید جابجایی قدرت در عرصه جهان را نظارهگر خواهیم بود و این روند یعنی مرگ تدریجی قدرت هژمون جهانی ایالات متحده آمریکا خواهد بود. اگر ترامپ با بیتدبیری در تصمیم گیری برای تصاعد بحران در جنگ و فراگیری آن اهتمام ورزد، آتش جرقههای جنگ کل جهان را خواهد گرفت و آشوب افسار گسیخته اجتماعی در سرزمینهای آمریکا علیه حاکمان ایالات متحده (ترامپ) تجزیه و افول آمریکا را زودتر از موعد رقم خواهد زد پس ورود ایالات متحده به جنگ با ایران به ضرر ترامپ و دولت او تمام خواهد شدو با تشدید بحران، آمریکا گرفتار بحران عمیق خواهد شد. اما شرایط ایران به دلیل ریشههای تمدنی باز تولید همگرایی و انسجام وحدت بخش درونی در بستر جامعه خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران با هم پیمانان منطقه و جهانی خود شرایط اتمام جنگ را تعیین خواهند نمود.
البته اشتباه استراتژیک نتانیاهو و ترامپ در همین دست برتری که در اندیشه خود میپروراندند بر ملتها و دولتهای ضعیف منطقه غرب آسیا تسلط و سیطره پیدا کردند، محاسبه دقیق بر کشور ایران نداشتند.
در جنگ تحمیلی که شروع شده کنترل جنگ در شرایط کنونی برتریت با جمهوری اسلامی را دارد و کشورهای غربی تقاضای مبتنی بر صلح تحمیلی هستند جمهوری اسلامی ایران دنبال صلح تحمیلی نخواهد رفت و تنبیه متجاوز یک اصل کلیدی برای بقای امنیت ملی محسوب میشود اگر چنانچه به سمت صلح تحمیلی یا آتش بس خواسته یا ناخواسته برود و به ظاهر فروکش بحران به سمت سوی کاهش بحران بینجامد.
در کاهش تصاعد بحران البته شکنندگی در راهبرد آتش بس ناپایدار وجود دارد. در این شرایط با فروکش بحران جنگ در ۱۲ روز و آتش بس مسلح، هر آنی احتمال نقض تشدید بحران و شروع جنگ متصور میباشد. این آتش بس تاکتیکی برای جمهوری اسلامی ایران استراتژی کنترل و مهار و قالب شدن در جنگ را مکانیزهها و ابزارهای در اختیار میتواند تعیین کننده آینده روندهای جاری جهان آغاز جهان جدید با بلوک بندیهای جدید باشد. در آن صورت شخصیت مستقل ایران، توزیعگر موازنه جدید با رویکرد و آرایش جدید در منطقه غرب آسیا و جهان را نظارهگر خواهیم بود.
زیرا جنگ امروز ایران با محور آمریکایی-صهیونیستی معادلات آینده روندهای جهانی جدید را تعیین مینماید. جنگ ایران-اسرائیل جنگ گسترده و تصاعدی به خود خواهد گرفت و در تصاعد بحران دامنه منازعه در جنگ فراگیر نوید یک پیروزی برای جهان آینده است.
اما نتیجه این بحران به ۱۲ روز جنگ محدود نخواهد شد و در فرایند و پیدایش بحران تا منازعه و منازعه در جنگ فراگیر میتواند پایه گذار نظام سازی جدید در نظام بینالملل و تغییر پارادیمی و شکلگیری بلوک جدیدی از قدرتها باشد. پس جمهوری اسلامی ایران در این جنگ تحمیلی پایهگذار بلامنازع تغییرات بنیادین در سیاست بین الملل و روابط بینالملل خواهد بود. بنابراین جمهوری اسلامی با ابزارهای راهبردی که در اختیار دارد میتواند دست به این مهم تاریخی بزند و جهان معاصر جدیدی را شکل بدهد.
دکتر حبیب اله گل محمدی
دکتری روابط بین الملل و کارشناس مسایل بین الملل