پنجشنبه گذشته کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت بایدن در سفری رسمی برای دیدار با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی راهی جده شد. این دیدار در حالی انجام شد که در دو سال اخیر بارها مقام های مختلف آمریکایی برای کاهش تنشها و مدیریت اختلافات با سران سعودی به ریاض یا جده سفر کرده اند.
به گزارش رسانههای غربی، به فاصله یک سال مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بایدن و تیم سیاست خارجی وی امیدوارند بتوانند با اعمال فشار بر سران سعودی زمینه عادیسازی روابط ریاض- تلآویو را فراهم کنند. این پروژه در حالی از سوی مقام های کاخ سفید دنبال میشود که متغیرهایی همچون توافق پکن، اقدامات تهاجمی دولت راست گرای نتانیاهو، نپذیرفتن شروط چهارگانه ولیعهد سعودی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز اختلافات ریاض و واشنگتن در دوران حکمرانی دموکراتها، سبب کاهش شانس عادیسازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی در کوتاه مدت شده است.
طبق گزارش آسوشیتدپرس، پایان یافتن جنگ یمن، کنترل بازارهای انرژی و عادی سازی روابط پادشاهی سعودی و رژیم صهیونیستی ازجمله موضوعات رایزنی میان ولیعهد عربستان و مشاور امنیت ملی آمریکا بود.
جمعه گذشته یک روز پس از سفر سالیوان به پادشاهی سعودی، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در اظهارنظری کوتاه، اما معنادار از پیشرفت روند مذاکرات عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی خبر داد، ولی از دادن اطلاعات بیشتر یا جژئیات پیشرفت به دست آمده خودداری کرد. به گفته تام فریدمن ستوننویس روزنامه نیویورک تایمز، برت مکگورک شخصیت کلیدی در مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن نیز در این سفر سالیوان را همراهی میکرد.
با وجود برنامهریزی و اراده دولت بایدن برای سرعت بخشیدن به روند عادیسازی روابط ریاض و تلآویو، برخی موانع و شروط امکان تحقق این پروژه را به حداقل کاهش میدهد. بن سلمان پس از سلسله سفرهای مقام های آمریکایی به این کشور عربی، پنج شرط کلیدی را به عنوان بهای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی اعلام کرد.
اجرایی شدن توافق نظامی سعودی با دولت ترامپ، دریافت حق غنیسازی اورانیوم زیر نظر آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، توسعه روابط اقتصادی- فناوری میان پادشاهی سعودی و آمریکا، پایان انتقادات از ولیعهد سعودی به دلیل ماجرای قتل جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی و تمکین رژیم صهیونیستی به راه حل دو دولتی بر مبنای طرح ملک عبدالله، پادشاه فقید عربستان ازجمله شروط سعودی برای آشکارسازی روابط با صهیونیستها اعلام شده است.
به گزارش تایمز رژیم صهیونیستی، آمریکاییها انتظار دارند ریاض علاوه بر پذیرش آغاز روابط با تل آویو، کمک مالی قابل توجهی به تشکیلات خودگردان در کرانه باختری، روند روبه رشد روابط با چین را متوقف کند و به جنگ یمن پایان دهد.
شاید در میان شروط فوق بزرگترین مانع بر سر راه عادیسازی روابط تلآویو- ریاض، طرحهای الحاقی کابینه راستگرای نتانیاهو علیه کرانه باختری باشد. اعضای تندروی کابینه «بیبی» مانند بنگویر و اصموطریچ برخلاف توافق تلآویو- ابوظبی برای توقف روند شهرک سازی، به دنبال توسعه مناطق صهیونیست نشین و درنهایت الحاق کامل و غیرقانونی کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی هستند.
برهمین اساس کارشناسان بر این عقیدهاند، اگر نتانیاهو قصد دارد قفل عادی سازی روابط با پادشاهی سعودی را باز کند، باید در آینده نزدیک اعضای افراطی کابینه را کنار بگذارد و به سمت تعامل با افراد میانهرو و حتی افراد موافق عادی سازی روابط در میان مخالفان برود. به عبارت دیگر، اگر نخست وزیر رژیم صهیونیستی قصد دارد یکی از اصلیترین اهداف کابینه اش را محقق کند، باید ابتدا دست از ادامه سیاستهای رادیکالی همچون تجاوز به کرانه باختری یا دنبال کردن لوایح اصلاحات قضایی بردارد تا فضای لازم برای سوار شدن ریاض بر قطار عادی سازی روابط فراهم شود.
دیگر مانع جدی در این مسیر طولانی پذیرش شروط ولیعهد سعودی از سوی کنگره آمریکاست. محمد بن سلمان خواستار تعهد امنیتی واشنگتن (مانند ناتو) به پادشاهی سعودی است تا در صورت تجاوز کشور خارجی به ریاض، ماشین جنگی آمریکا برای دفاع از عربستان اعزام شود. ولیعهد جوان سعودی خواستار دریافت حق غنیسازی از واشنگتن است، بیآنکه با رژیم تحریمی وزارت خزانه داری آمریکا مواجه شود. همچنین به گزارش برخی منابع، ریاض نیز همانند امارات و ترکیه خواستار دریافت جنگندههای نسل پنج و پهپادهای پیشرفته برای افزایش برتری هوایی در غرب آسیاست.
چالش اصلی در مسیر تحقق خواستههای شاهزاده جوان دو ملاحظه امنیتی سران کاخ سفید در زمینه منطقه غرب آسیاست. نخست، آنکه دولتهای آمریکا (دموکرات یا جمهوری خواه) همواره خود را ضامن حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا میدانند. به عبارت دیگر، سران کاخ سفید هیچ گاه برای ایجاد صلح میان اعراب و رژیم صهیونیستی تسلیحات راهبردی خود را در اختیار دولتهای عربی قرار نمیدهند. دومین ملاحظه راهبردی دولتمردان آمریکایی، جلوگیری از وقوع رقابت تسلیحاتی در منطقه است. بیشک تجهیز سعودی به انواع سلاحهای پیشرفته آفندی- پدافندی انگیزه سایر قطبهای منطقهای را برای توسعه برنامههای دفاعی افزایش خواهد. نتیجه طبیعی چنین سیاستی ظهور نوعی «معمای امنیت» در میان دولتهای منطقه است.
بهره سخن
با وجود حرکت قطار عادیسازی روابط ریاض- تلآویو، موانع موجود نمی گذارد این مهم در کوتاه مدت (پایان سال 2024) محقق شود. برای سران پادشاهی سعودی بیش از آنکه موضوع فلسطین یا صلح اعراب و رژیم صهیونیستی حائز اهمیت باشد، حفظ حداکثری منافع ریاض در اولویت قرار دارد. برخی کارشناسان بر این عقیده اند، سیاست گردش به شرق یا عادی سازی روابط عربستان با ترکیه و ایران با هدف افزایش فشارها بر واشنگتن برای پذیرش خواستههای نظامی- امنیتی- اقتصادی ولیعهد جوان سعودی دنبال میشود.
به عبارت دیگر، سعودیها با ایجاد تنوع در سبد شرکای سیاست خارجی میخواهند این پیام را به واشنگتن منتقل کنند ریاض نیاز حیاتی به عادی سازی روابط با تلآویو ندارد. حال باید منتظر ماند و دید آیا دولت بایدن برای دریافت امتیاز عادیسازی روابط ریاض و تلآویو تن به خواستههای بنسلمان خواهد داد یا خیر؟