اندیشکده بروکینگز در گزارشی راهبردی به نحوه تعامل آمریکا با کشورهایی پرداخته است که در رقابت آمریکا و چین تمایلی به انتخاب یکی از این دو ندارند و رویکردی میانه و مبتنی بر عدم تعهد اتخاذ میکنند.
در این گزارش آمده است: جو بایدن رئیسجمهور آمریکا در سند استراتژی امنیت ملی، نگاهش به رقابت جهانی با چین و تمایل آمریکا به کار با متحدان و شرکایی را که منافع مشترک با آمریکا دارند ابراز کرد. اما این تمایل به همکاری با یک مشکل آشکار مواجه است: بسیاری از کشورها ترجیح میدهند که هیچ یک از طرفها را انتخاب نکنند و در رقابت قدرتهای بزرگ، برای خود اهرم فشار جمعآوری کنند.
این مشکل به خصوص در مناطقی که اصرار آمریکا بر لیبرال دموکراسی با منافع دولتهای منطقه در تناقض است وخیمتر میباشد. به نوشته بروکینگز، پاکستان شاید بهترین نمونه برای نشاندادن مدل چین در مواجهه با چنین کشورهایی باشد اما مهم است که توجه شود چین در رقابت «قدرت بزرگ»، رویکردی مناسب برای همه ندارد همانطور که آمریکا نیز ندارد.
چین در بسیاری از کشورها از تعامل گسترده اقتصادی برای نفوذ سیاسی و استراتژیک استفاده کرده است تا با قدرت اقتصادی، از مزیت استراتژیک بهره ببرد. مدل چین به راستی جهانی است. همانطور که یک مقام ارشد غربی گفته است آنها تمام ابزار خود را به صحنه آوردهاند. این مدل به نیازهای کشورهای منطقهای که به دنبال تنوعبخشی به روابط خود در یک جهانِ به طور فزاینده چندقطبی هستند توجه میکند.
بروکینگز برای دولت آمریکا در مناطقی که نمیتوان روی ترجیح نظم جهانی آمریکامحور توسط کشورها حساب باز کرد توصیههایی دارد:
پذیرش رویکردی منعطف، اجتناب از اتخاذ یک موضع برای تمام موارد و اولویت به راهحلهای خاص هر رابطه و خاص هر منطقه.
تمرکز بر موضوعاتی که بیشترین اهمیت را برای اهداف آمریکا دارند و اجتناب از اتخاذ رویکرد «با ما یا علیه ما» که ممکن است توسط رقبا مورد استفاده قرار گیرد.
استفاده از فشار دوجانبه و چندجانبه در حوزههای سیاسی که از بیشترین اهمیت برای منافع و ارزشهای آمریکا برخوردار است.
باز کردن فضا برای استفاده از تزلزل مدل چینی در آینده.
توجه به اهمیت دیپلماسی از جمله دیپلماسی بازرگانی و تقویت مزیتهای آمریکا و متحدانش در تعاملات اقتصادی.