اخبار

شلیک آمریکا به دلار با تحریم ایران و روسیه؛ هشدارهایی که واشنگتن نادیده گرفت

شلیک آمریکا به دلار با تحریم ایران و روسیه؛ هشدارهایی که واشنگتن نادیده گرفت

سهم دلار از ذخائر ارز جهانی به ۵۹ درصد رسیده که پایین‌ترین رقم در ۲۵ سال اخیر است و این در حالی است که مقامات آمریکایی به طور آشکار فروپاشی هژمونی دلار را اعتراف می‌کنند. 

– گروه بین‌الملل: ژانت یلن، وزیر امور خزانه‌داری آمریکا روز یکشنبه در مصاحبه‌ای گفته که تحریم‌های اعمال‌شده علیه روسیه و سایر کشورها سلطه ایالات متحده و آمریکا را در معرض خطر قرار داده است زیرا کشورها در جست‌وجوی راه‌هایی جایگزین در برابر نظام مالی آمریکا هستند.

یلن روز یکشنبه در مصاحبه‌ای با شبکه خبری سی.ان.ان. گفت: «استفاده ما از تحریم‌های مالی که به نقش دلار مربوط می‌شوند خطراتی ایجاد می‌کند و این می‌تواند با گذشت زمان هژمونی دلار را تضعیف کند.»

زیر خزانه‌داری آمریکا که با فرید زکریا، مجری سی‌ان‌ان گفت‌وگو می‌کرد گفت: «البته، تحریم‌ها باعث می‌شود چین، روسیه و ایران تمایل به پیدا کردن راه‌های جایگزین داشته باشند، اما دلار بنا به دلایلی که کشورها نمی‌توانند جایگزینی با همان ویژگی‌ها پیدا کنند به‌عنوان ارز ذخیره‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد.»

شلیک به پای خود

از زمانی که آمریکا روند سلاح کردن نظام مالی خود برای وادار کردن کشورها به انجام رفتارهای مطابق خواسته‌های واشنگتن را در پیش گرفته بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دادند که استفاده مفرط از تحریم‌ها خطر از بین رفتن نظام هژمونی امریکا را در پی خواهد داشت.

نخستین بار احتمالاً این «ریچارد نفیو»، معمار شبکه تحریم‌های آمریکا علیه ایران بود که 8 سال پیش در اوج اعتیاد واشنگتن به تحریم ایران در مقاله‌ای هشدار داد که این تحریم‌ها می‌توانند به زودی از کارآیی بیفتند و حتی به سلاحی علیه خود آمریکا تبدیل شوند.

بحث محوری در استدلال کارشناسانی مانند نفیو این است که استفاده بیش از حد از این تحریم‌ها سرانجام باعث خواهد شد هم کشورهای هدف و هم کشورهای دیگر (حتی متحدان آمریکا) نظام مالی آمریکا را ناامن احساس نکرده و به دنبال نظام‌های جایگزین دیگری بگردند.

از نگاه نفیو، تحریم‌های اقتصادی اگر قرار است در هدفشان برای ایجاد تغییرات رفتاری در کشور تحریم‌شونده موفق عمل کنند بایستی این تصور را در ذهنِ کشورِ هدف پدید بیاورند که هر لحظه قابل افزایش هستند و طرف تحریم‌کننده چنانچه با مقاومت در برابر خواسته‌هایش روبرو شود، حاضر است به سیم آخر بزند و با توسل به فشار حداکثری، اقتصاد کشور تحت تحریم را تا لبه پرتگاه فروپاشی پیش ببرد.

این مقام سابق دولت آمریکا در کتاب معروفش به نام «هنر تحریم‌ها: نگاهی از درون» یکی از دلایل عدم موفقیت سیاست‌های تحریمی علیه حکومت «صدام»، دیکتاتور معدوم عراق را بی‌توجهی به همین قابلیت «تشدیدشوندگی تدریجی» دانسته و نوشته این موضوع در نهایت به «استهلاک تحریم‌ها» و شکست سیاست‌گذاری‌ها در قبال عراق منجر شده است.

او در همین باره می‌نویسد: «به خاطر اینکه تحریم‌ها [علیه عراق] در شش ماه اول به نقطه حداکثری خود رسید، فرصتی برای افزایش تدریجی و موثر فشار در یک بازه زمانی طولانی‌تر وجود نداشت. به عبارت دیگر، بخش اعظم و حداکثری فشارها در سال 1991 اعمال شد که معنای این مسئله آن بود که دیگر امکان تشدید تدریجی تحریم‌ها وجود نداشت.»

با این حال، طراحان تحریم می‌دانند که قابلیت «تشدید تدریجی» با یکی دیگر از ویژگی‌های تحریم‌ها در تضاد بنیادین است و آن اینکه فشارهای برون‌زاد اقتصادی با گذشت زمان به مرور وارد سیر نزولی می‌شوند و اثرگذاری‌شان را از دست می‌دهند، زیرا هم کشورهایِ هدف به مرور راه همزیستی با تحریم‌ها و غلبه بر آنها را یاد می‌گیرند و هم آنکه اراده طرف‌های ثالث برای پایبندی به آنها به تدریج کاهش می‌یابد.

مخلص کلام اینکه تحریم‌ها از یک طرف باید قابلیت تشدیدشوندگی داشته باشند اما از طرف دیگر، اگر در یک بازه زمانی مشخص که دوران اوج اثرگذاری آنها است نتایج مطلوب تحریم‌کننده را تولید نکنند، آثارشان رو به افول خواهد گذاشت و به جای ایجاد ترس از تشدید تحریم‌ها در کشور تحریم‌شونده، ممکن است میل به استقامت را در او بیدار کنند.

طراحان تحریم‌ها بر مبنای همین ویژگی‌ها توصیه می‌کنند که تحریم‌ها اولاً به صورت اندک اندک علیه کشور هدف اعمال شوند تا با هر ضربه بتوانند شوک وارد کنند و ثانیاً در بازه زمانی که باعث وارد آمدن شوک به اقتصاد کشور هدف شده‌اند به نتایج ملموس و تغییر رفتار منجر شوند، زیرا در غیر این صورت آثارشان را از دست خواهند داد. نفیو بر مبنای همین ویژگی‌ها استفاده بیش از حد از تحریم‌ها را در حکم «شلیک به پای خود» توصیف می‌کند.

با این حال، چنانکه خواهیم داد این دو اصل در اعمال تحریم‌ها به هیچ عنوان مورد توجه قرار نگرفته و اعتیاد سیاست‌گذاران در واشنگتن موجب شده که این ابزار سیاست خارجی آمریکا به مرور اثرش را دست داده و هژمونی دلار را نیز در معرض خطر قرار دهد.

ضربه کاری ترامپ به تحریم‌ها

بی‌توجهی به ضرورت تشدیدشوندگی تحریم‌ها در هیچ دوره‌ای به اندازه دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ مورد بی‌توجهی قرار نگرفت. او با نوعی رفتار وسواسی-جبری اصرار داشت که واشنگتن همه توان تحریمی خود را برای اعمال فشار علیه ایران به کار بگیرد.

نحوه استفاده ترامپ از تحریم‌ها علیه ایران به گونه‌ای بود که در پایان دوران ریاست‌جمهوری‌اش، مشاور امنیت ملی وقت کاخ سفید گفت دیگر هیچ تحریمی نمانده که علیه ایران اعمال نشود و همین موضوع آمریکا را با مشکلی در خصوص سیاست‌گذاری در قبال این کشور مواجه کرده.

آمارهای موجود توصیف بهتری از رفتار تحریمی دولت آمریکا در آن زمان به دست می‌دهد. موسسه حقوقی «گیبسون دان» که در لس‌آنجلس مستقر است سال 2021 گزارش داد که طبق داده‌های گردآوری‌شده توسط این موسسه، دولت ترامپ در دوران 4 ساله خود در کاخ سفید بیش از 3900 اقدام تحریمی مجزا علیه طرف‌های مختلف اعمال کرده.

این موسسه با مقایسه میانگین تعداد اشخاص‌ها و نهادهای تحریم‌شده در دوره‌های جورج بوش، باراک اوباما و ترامپ نشان داده که او رکورد همه روسای جمهور ماقبل خودش را شکسته. در حالی که بوش و اوباما به طور میانگین در هر سال اسامی 435 و 533 شخص یا نهاد را به فهرست تحریم‌ها اضافه کرده‌اند این رقم برای ترامپ 1027.5 مورد بوده است.

بخش زیادی از اقدامات تحریمی دولت ترامپ بعد از خروج آمریکا از برجام، علیه ایران انجام شده است. «مایک پامپئو»، وزیر خارجه سابق آمریکا در روزهای پایانی حضورش در این سمت در توییتر گفت که دولت ترامپ بیش از 1500 شخص و نهاد را در ایران هدف تحریم قرار داده و ایران را از 70 میلیارد دلار محروم کرده است.

این اقدامات ترامپ موجب شده بود نشریه اکونومیست در تحلیل مفصلی به تاریخ 18 ژانویه 2020 هشدار دهد که بسیاری از متحدان آمریکا از جمله بریتانیا و فرانسه نگرانند که ترامپ با استفاده بی‌جا از تحریم‌ها جایگاه آمریکا به عنوان ضامن نظم فعلی تجارت جهانی را به خطر انداخته و این «ممکن است در نهایت به افول هژمونی مالی آمریکا منجر شود».

شاید تنها اشاره به تسریع روند دلارزدایی از اقتصاد روسیه از سال 2018 به این سو مثال خوبی باشد برای توضیح درباره نقشی که دولت ترامپ در تضعیف جایگاه نظام مالی آمریکا داشته.

گزارش اکونومیست در ژانویه 2020 حاکی است بانک مرکزی روسیه از سال 2018 دارایی‌های خودش از اوراق قرضه خزانه‌‌داری آمریکا را از نزدیک به 100 میلیارد دلار به زیر 10 میلیارد دلار رساند این روند از آن زمان به بعد هم با همین سرعت ادامه پیدا کرده است.

مکانیسم اثر تحریم‌ها

تحریم‌های غرب اثرگذاری بالقوه‌شان را مدیون این اصل هستند که بیشتر تجارت بین ‌المللی با دلار آمریکا انجام می‌‌شود، نقل و انتقال پرداخت‌ها از طریق سیستم تراکنش سوئیفت صورت می گیرد که آمریکا در آن نفوذ بی‌اندازه‌ای دارد، در عین حال، تامین مالی از سوی بانک‌‌های سرمایه‌ گذاری تحت رهبری آمریکا انجام می‌شود، بدهی‌‌ها توسط آژانس‌های این کشور رتبه‌ بندی می ‌شوند و حتی متولی کارهای اعتباری مهم و اصلی آمریکایی هستند.

واقعیت مشخص این است که در بستر جهانی‌سازی، تحریم‌ها یکی از تبعات نظم جهانی اقتصاد به شمار می‌روند؛ نظمی که کشورهای غربی خودشان را دروازه‌بان‌های مشروع و صاحبان آن می‌دانند. تبعات این نظام هم این بوده که نهادهای بزرگ مالی را اکنون نمی‌توان شرکت‌های غیرسیاسی که انتفاع اقتصادی خودشان را دنبال کنند در نظر گرفت بلکه آنها اکنون به اصلی‌ترین پیشران‌های قدرت‌افکنی غرب (و حتی می‌توان گفت فقط واشنگتن) تبدیل شده‌اند.

اما استفاده مفرط از تحریم‌ها در سال‌های گذشته موجب شده که استفاده از این نظام مالی برای تاجران خطرناک شود و آنها به دنبال نظام‌های جایگزین دیگری باشند، همان‌طور که چین و روسیه در حال حاضر سامانه‌های پیام‌رسان مالی جایگزینی طراحی کرده‌اند و علاقه‌شان برای استفاده از ارزهای دیجیتال را افزایش داده‌اند.

نخستین بار، اخراج بانک‌های ایران از سوئیفت بود که علاقه‌مندی به ایجاد نظام‌های مالی موازی با این سامانه را ایجاد کرد. اما در آن زمان اندازه اقتصاد ایران و همچنین موفقیت طرف‌های غربی در توجیه آن تصمیم به عنوان یک وضعیت استثنایی و خاص موجب می‌شد که اقدامی جدی در جهت حرکت به سمت سامانه‌های رقیب و جایگزین انجام نشود.

تحریم‌هایی که بعد از حمله روسیه به اوکراین علیه مسکو اعمال شده، اما وضع را تغییر داده است. بعد از این حمله آمریکا و متحدانش نزدیک به نیمی از 640 میلیارد دلار ذخیره ارز خارجی این کشور را مسدود کرد.

اما چنین اقداماتی موجب شد این واقعیت که تحریم‌های جامع اقتصادی قرار نیست فقط به عنوان ابزاری علیه کشورهای جهان جنوب به کار گرفته شود در میان کشورهای دیگر احساس شود و احساس اضطرار بیشتری برای تضعیف سلاح تحریم‌ها در میان مجموعه‌ای از کشورهای ثروتمندتر و حتی متحدان آمریکا ایجاد شود.

نگاهی به آینده: پایان دلار؟

علاوه بر این، در شرایطی که آمریکا «رقابت قدرت‌های بزرگ» را به عنوان یکی از اصلی‌ترین چالش‌های پیش روی خود تعریف کرده، احتمالاً در آینده بیشتر از هر زمان دیگر به ابزار تحریم برای رقابت با چین و روسیه متوسل شود و می‌دانیم که تحریم، ابزاری است که هر چه بیشتر مورد استفاده شود کهنه‌تر و فرسوده‌تر می‌شود و زودتر از دور خارج می‌شود.

علی‌رغم همه این هشدارها و مخاطرات درباره تحریم‌ها شهوت تحریم در واشنگتن فروکش نکرده است. تحریم شدید کشورها و طرف‌ها راهکاری است که اعضای کنگره و تحلیلگران شاغل در اندیشکده‌های آمریکا برای حل و فصل هر مشکلی در سیاست خارجی پیشنهاد می‌دهند. تحریم‌ها، صرفنظر از اینکه اثرگذار باشند یا نه، به جهت سهولت در اعمال و توانایی‌شان برای ضربه زدن به اقتصاد کشورهای هدف به اصلی‌ترین پیشنهاد برای سیاست‌گذاران در آمریکا تبدیل شده‌اند. «دیوید سنگر»، تحلیلگر روزنامه نیویورک‌تایمز در تحلیلی در سال 2014 از وزارت خزانه‌داری به عنوان «فرماندهی رزمی مورد علاقه» باراک اوباما یاد کرده بود.

احتمالاً سخت‌ترین بخش نظام مالی غرب محور که در برابر روند فروپاشی تحریم‌ها مقاوم‌تر خواهد بود دلار آمریکا است. همان‌طور که تحلیلگران خاطرنشان کرده‌اند ارز ذخیره جهانی تنها یک بار در تاریخ جهان جایگزین شده است. هنگامی که بحران مالی سال 2008 اتفاق افتاد بسیاری از کارشناسان از جمله «جورج سوروس» پیش‌بینی می‌کردند که جایگاه مرکزی آمریکا در تجارت جهانی رو به زوال خواهد بود.

اکنون نشانه‌هایی وجود دارند که اثبات می‌کنند جایگاه دلار هم مصون از آسیب نیست. طبق گزارش صندوق بین‌المللی پول سهم دلار از ذخائر ارز جهانی به 59 درصد رسیده که پایین‌ترین رقم در 25 سال اخیر است. بر همین اساس است که برخی از تحلیلگران معتقدند که ارز ذخیره جهانی ممکن است به سرعت اتفاق بیفتد. چنین اتفاقی هم اقتصاد آمریکا و هم تحریم‌ها را تضعیف خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


6 × = دوازده