اخبار

چرا ملت‌های آفریقایی مخالف هژمونی غربی و موافق چندجانبه‌گرایی هستند؟

شبیر رضوی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی که در وبسایت پرس ‌تی‌وی منتشر شد، نوشت: حتی تا به امروز نیز کشورهای آفریقایی هدفِ اقدامات و رویه های استعمارگرایانه هستند. به عنوان مثال، فرانسه هنوز مالیات دوران استعماری خود در کشورهای مختلف این قاره را حفظ کرده است. مالیاتی که تضمین می‌کند آفریقایی‌ها یک زندگی و معیشت حداقلی داشته باشند. در عین حال، دولت فرانسه، شرکت‌های دولتی بزرگ کشورهای آفریقایی را به واسطه اعطای وام‌های سنگین به آنها، در “تله بدهی” گرفتار می کند.

ایلات متحده آمریکا نیز در رابطه با غارت آفریقا شدیدا فعال است. این کشور از صندوق بین المللی پول استفاده می‌کند تا بخش دولتی آفریقا را نابود کند و در عین حال، سعی دارد تا منابع قاره آفریقا را به سمت خصوصی‌شدن سوق هد. مساله‌ای که حامل منافع قابل ملاحظه‌ای برای سرمایه داران آمریکایی است. دولت‌ها و ملت‌های آفریقایی هر اقدامی را در نقطه مقابلِ آنچه مطلوب غرب است انجام دهند، با واکنش‌های تقابلی سرسختانه‌ای مخصوصا در حوزه تحمیل تحریم‌های ظالمانه علیه خود رو به رو می‌شوند.

جالب است که شهروندان کشورهای استعمارگر که بیشترین نفع را از استعمار قاره آفریقا می برند، اینطور تصور می‌کنند که قاره آفریقا قاره‌ای فقیر است. آن ها همچنین معتقدند که اگر غرب نبود، قاره آفریقا هنوز در قرن‌ها قبل سِیر می‌کرد. با این حال، باید به این افراد یادآور شد که هیچ چیز بالاتر از حق و حقیقت نیست. کشورهای استعمارگر اینطور وانمود می‌کنند که کشورهای دیگر نظیر کشورهای آفریقایی را استعمار نمی کنند.

آن ها معتقدند که سالانه میلیاردها دلار را در زمینه حراست و نگهداری از پایگاه‌های نظامی خود در کشورهای فقیر هزینه نمی‌کنند. آن ها اساسا اقدام به ایجاد ساختارهایی خاص جهت استعمار دیگر کشورها هم نمی کنند!

در میان همه این تصورات، آنچه از اهمیت برخوردار است این نکته می‌باشد که قاره آفریقا، ثروتمند و قدرتمند است و جهان غرب نیز این مساله را به خوبی می‌داند. درست به همین دلیل هم است که جهان غرب سعی دارد تا کشورهای این قاره را در انقیاد خود داشته باشد. در این فضا، هیچ عجیب نیست که می بینیم دولت‌ها و ملت‌های آفریقایی نگاه ویژه‌ای را به شرق جهان و توسعه روابط با آن دارند و نمی‌خواهند خود را اسیر سیاست‌های استعمارگرانه و غیرانسانی غرب کنند.

فقط در ماه جولای، ملت‌های آفریقایی یک گام مهم در حرکت به سمت توسعه بیشتر روابط خود با قدرت‌های شرقی برداشته‌اند. آن ها در عین حال که لفاظی‌ها و رویه‌های عملی ناعادلانه غرب را زیر سوال برده اند (آن ها به طور خاص رژیم تحریمی دولت آمریکا را محکوم کرده‌اند)، ملاقات‌هایی را نیز با مقام‌های چینی، ایرانی و روسی داشته‌اند. ملاقات‌هایی که همگی پالس‌های معناداری را در مورد گرایش کشورهای آفریقایی جهت برخورداری از خودمختاری بیشتر در حوزه سیاست خارجیشان صادر می‌کنند. گزاره‌ای که جهان غرب تاکنون میلیاردها دلار را هزینه کرده تا مانع از تحقق آن شود.

در ماه جولای سال جاری میلادی، شاهد برگزاری سومین اکسپوی تجاری و اقتصادی چین-آفریقا بودیم. رویدادی که با شعارِ “توسعه مشترک برای یک آینده مشترک” برگزار شد. نکته محوری و مهم برای این نشست، ابتکار مشهور دولت چین موسوم به “یک کمربند-یک جاده” است که 52 کشور از 54 کشور آفریقایی سند پیوستن به آن را امضا کرده‌اند.

در طی دهه گذشته، پروژه‌های چینی از ارزشی بالغ بر 700 میلیارد دلار در قاره آفریقا عبور کرده‌اند. این پروژه‌ها شامل مواردی نظیر نیروگاه‌های برق، راه سازی، و توسعه خطوط راه آهن می‌شوند که در همکاری و هماهنگی با رهبری محلی در کشورهای آفریقایی، ساخته شده و توسعه می یابند.

منتقدان و مقام‌های مختلف در جهان غرب، این قبیل تحرکات و فعالیت‌های چین در قاره آفریقا را به مثابه نمودهایی از امپریالیسمِ چینی محکوم می‌کنند. با این حال، این قِسم از ادعاها نمودهایی عینی از نفاق جهان غرب را به نمایش می‌گذارند. برای فهم این مساله کافی است یک کار ساده انجام دهیم و آن هم این است که به روند تحولات نگاه کنیم و ببینیم آیا واقعا مردم آفریقا از حضور اقتصادی چین درکشورهای آفریقایی در مقایسه با فعالیت های غرب، سود می برند؟

زمانی که غرب، آفریقا را به سلطه خود درآورد، اقدام به ساختِ خطوط راه آهن کرد که عملا منابع طبیعی و ثروت‌های خدادادی کشورهای آفریقایی نظیر آهن را به بنادر آفریقایی منتقل می‌کردند و این منابع از آنجا عازم مثلا کشورهای اروپایی می‌شدند. این خطوط راه آهن نفع چندانی را به مردم آفریقا نمی‌رساندند زیرا هدف اصلی از ساخت آنها، فقط و فقط استعمار آسان تر و تدریجی قاره آفریقا بود.

با این حال، ابتکار یک کمربند یک راهِ چین، عملا کشورهای مختلف آفریقایی را به یکدیگر متصل می‌سازد و موانع موجود بر سر راهِ تجارت کشورهای آفریقایی را به ویژه از حیث حمل و نقل رفع می‌کند. در عین حال، این ابتکار، کشورهای افریقایی را به آسیا و اروپا متصل می سازد. موضوعی که خود تسهیل کننده تجارت خارجی کشورهای آفریقایی و البته از چشم اندازی کلان، تجارت جهانی است.

این مساله سبب می‌شود تا آفریقایی‌ها گزینه‌های بهتر و مستقل تری از رویه‌های تحمیلی جهان غرب در حوزه تجاری داشته باشند. موضوعی که البته ضربه‌ای سنگین به منافع اقتصادی غرب در قبال کشورهای آفریقایی به حساب می آید.

در این راستا، ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران نیز از کشورهای آفریقاییِ اوگاندا، کنیا، و زیمبابوه، در اوایل ماه جولای سال جاری میلادی بازدید کرد. سفری که در قالب آن ایران و کشورهای آفریقاییِ مذکور اقدام به امضای مجموعه ای از توافقات و قراردادها نیز کردند.

جمهوری اسلامی ایران گام‌های قابل توجهی را به سمت رشد و توسعه اقتصادی، در سال جاری برداشته است. این در حالی است که این کشور با تحریم‌های گسترده‌ای از سوی کشورهای غربی به سرکردگی ایالات متحده آمریکا نیز رو به رو است. نباید چندان شوکه کننده باشد که می‌بینیم کشورهای آفریقایی مایل هستند تا پیوندها و روابط خود را با کشوری که علی رغم سرازیر شدن سیل قابل توجهی از تحریم ها علیه آن(ایران)، توانسته رشد کند و پیشرفت‌های قابل توجهی را کسب کنند، توسعه می بخشند.

قبل از سفر رئیس جمهور ایران به آفریقا، حجم تجارت میان ایران و کشورهای آفریقایی(از چشم اندازی کلی)، ماهیتی راکد داشت. با این حال اکنون، انتظار می رود که حجم تجارت میان دو طرف تا 10 میلیارد دلار ظرف 3 سال آینده افزایش یابد. در این میان، هیچ خبری هم از رویه‌ها و اقدامات یک جانبه و تحمیلی و غارتگرانه جهان غرب در مراوده با کشورهای آفریقایی نیست و ایران و ملل آفریقایی، روابطی برابر و منطقی که هر دو از آن سود می‌برند را در دستورکار دارند.

همکاری ایران با ملت های آفریقایی در عین حال که بهبود وضعیت اقتصادی و تجاری قاره آفریقا را دنبال می‌کند، موجبِ توانمندسازی و برخورداری کشورهای آفریقایی از فناوری های جدید نظیر پهپادها(برای استفاده در حوزه کشاورزی) نیز می شود. مساله ای که از چشم اندازی کلان به کشورهای آفریقایی کمک می کند تا با فشارهای اقتصادیِ مکانیسم های طراحی شده از سوی جهان غرب مقابله کنند.

“حسین امیر عبداللهیان” وزیر خارجه ایران در پی سفر رئیس جمهور ایران به سه کشور آفریقایی که با دستاوردهای قابل ملاحظه ای نیز همراه بود، گفت: “با کمک آفریقا، ما باید از استفاده مرگبار از ابزار تحریم از سوی دولت آمریکا و برخی دولت‌های دیگر که هنوز ذهنیتی استعماری دارند(علیه دیگر ملت ها) جلوگیری کنیم”.

رهبریِ روسیه نیز با رهبران آفریقایی در ماه جولای در قالب دعوت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از 6 ملت آفریقایی جهت شرکت در نشست روسیه و آفریقا در مسکو، دیدار و ملاقات کرد. پوتین تاکید کرد که روسیه و کشورهای آفریقایی اراده‌ای مشترک جهت مقابله با استعمارگراییِ جدید دارند. در عین حال آن ها با رویه نامشروع اعمال تحریم های یکجانبه نیز مشکل دارند. البته که رئیس جمهور روسیه وعده تحویل غلات به کشورهای آفریقایی و کاهش بخش قابل ملاحظه ای از بدهی های آنها به روسیه را نیز داد.

رئیس جمهور بورکینافاسو، ابراهیم ترائوره کسی که روابط کشورش با روسیه را افزایش داده است، به شدت از رویه‌های استعمارگرانه غرب در رابطه با قاره آفریقا انتقاد کرد و گفت: “رهبران آفریقایی نباید همچون بازیچه‌هایی در دستانِ امپریالیسم غربی رفتار کنند. ما باید مطمئن شویم که کشورهایمان خودبسنده هستند(به ویژه در زمینه کالاهایی نظیر مواد غذایی)..”

در این چهارچوب، مفهوم خودبسندگی و خودکفایی مفهومی بسیار مهم است. پروژه های توسعه‌ای غرب برای مدت‌ها و سال‌هاست که عملا کشورهای آفریقایی را به دام انداخته‌اند. برای مثال، زمانی که ملت‌های آفریقایی به درخواست های سیاسی ایالات متحده آمریکا گردن ننهند و به این کشور تعظیم نکنند، با سیلی از تحریم ها رو به رو می شوند. تحریم‌هایی که می‌توانند اقتصاد کشورهای آفریقایی را نابود سازند.

ایسایاس آفورکی رئیس جمهور اریتره با این مساله کاملا موافق است. در نشست روسیه و کشورهای آفریقایی، وی تحریم های آمریکا علیه اریتره را که این کشور به صورت جدی با آن ها مقابله می‌کند، محکوم کرد.

وی می گوید: “این تحریم‌ها هیچ دستارودی ندارند. آنها یه یک سلاح از سوی آمریکا در سطح جهانی تبدیل شده‌اند که در هر جایی می‌توان نمودهای آن ها را دید…ما نیاز داریم که یک نظام و سازوکار مالی جدید را در جهان ایجاد کنیم”.

بدون تردید تغییر جهت و رویکرد کشورهای آفریقایی در حوزه مراودات خارجی و تجاریشان، عاری از هزینه و چالش‌های مختلف نخواهد بود. کشورهایی که به دنبال استقلال از ساختارهای استعمارگراییِ جدید هستند باید انتظار ترفندهای همیشگی جهان غرب نظیر انجام کودتا، شورش و ناامنی، و انجام عملیا‌ ها و اقدامات خرابکارانه را علیه خود داشته باشند.

ملت‌های آفریقایی باید آماده این سناریو باشند. سرمایه گذاری در حوزه های امنیتی و اطلاعاتی بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز است و البته که در این رابطه مولفه مهمتر، نیاز به شرکا و متحدان قابل اعتماد است. در این راستا، همبستگی و همکاری میان ملت‌هایی که به دنبال سواستفاده از یکدیگر نیستند، بسیار ضروری است. درست به همین دلیل است که می بینیم چرا غرب همواره تلاش داشته تا کشورهای آفریقایی، منزوی باشند. در عین حال، غرب به دنبال آن بوده تا با جداسازی و دور نگه داشتن کشورهای آفریقایی از یکدیگر، از هرگونه شکل‌گیری اتحاد میان آن ها نیز جلوگیری کند.

همکاری‌های اخیر میان آفریقا و قدرت های شرقی، از اهمیت زیادی برای شکل گیری یک نظام اقتصادی جهانی جدید برخوردار است. نظام اقتصادی که تحت تسلط و غلبه هژمونی دلار قرار ندارد. نفع متقابل و احترام به استقلال، راه را برای نابودسازی نظمِ به اصطلاح قاعده و قانون محوِر غرب که صرفا به دنبال نفع رساندن به سرمایه‌داران آمریکایی است، هموار می کند.

رهبر سابق بورکینافاسو توماس سانکارا، کسی که توسط شبه نظامیان مورد حمایت فرانسه به قتل رسید، زمانی به بهترین نحو گفت: “امپریالیسم، نظام و سیستمی از بهره برداری و بهره کشی است که صرفا در شکل و ظاهرِ وحشیانه استفاده از سلاح و قوه قهریه برای فتح دیگر سرزمین ها ظاهر نمی‌شود. امپریالیسم اغلب به شکل‌های ظریف‌ترِ دیگری نیز رخ می دهد. مثلا در قالب اعطای وام، کمک‌های غذایی و یا باج گیری نیز خود را نشان می‌دهد. ما با این سیستم می جنگیم. سیستمی که به افرادی انگشت‌شمار اجازه می‌دهد بر کلِ بشریت حکم برانند و هر چه می‌خواهند انجام دهند”.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


سه × 5 =