اخبار

فقدان عمق استراتژیک چگونه اسرائیل را زمین‌گیر کرده است؟

فقدان عمق راهبردی یکی از معضلاتی است که صهیونیست‌ها با وجود علم به آسیب‌پذیری خود در این زمینه طی دهه‌های گذشته اما هنوز نتوانسته‌اند راهکاری برای مقابله با آن پیدا کنند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از آنجایی که اسرائیل با ماهیتی جعلی در یک سرزمین اشغالی موجودیت خود را اعلام کرده، با وجود تلاش‌های فراوان و حمایت‌های بی حد آمریکا و کشورهای غربی هنوز بعد از گذشته 7 دهه نتوانسته از ویژگی‌های لازم برای تبدیل شدن به یک «دولت» یا «کشور» عادی برخوردار گردد. گذشته از اینکه ملت‌های منطقه و بسیاری از مردم جهان چیزی به نام اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسند و معتقدند فلسطین متعلق به صاحبان اصلی و عربِ این سرزمین است، صهیونیست‌ها همواره با چالش‌های متعددی در سطوح مختلف از جمله عرصه نظامی دست و پنجه نرم می‌کنند.

همانطور که اشاره شد اسرائیل یک حاکمیت طبیعی و رسمی نیست و بنابراین استراتژی آن از ابتدای شکل‌گیری، بر مبنای جنگ برای بقا بوده است؛ برخلاف کشورها و دولت‌های عادی جهان که برای حمایت از مرزها و تمامیت ارضی خود می‌جنگند. علت این امر به ماهیت اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین برمی‌گردد که موجب شده اسرائیلی‌ها در هیچ‌کجای فلسطین احساس امنیت واقعی نداشته باشند.

همین غیرقانونی بودن ماهیت اسرائیل موجب شده تا صهیونیست‌ها برای بقای خود و مقابله با تهدیدات موجودیتی از روش‌های غیرمعمول استفاده کنند و همواره برای مواجهه با شرایط اضطراری و غیرقابل پیش‌بینی در حالت آماده باش قرار بگیرند. صهیونیست‌ها موجودیت خود را بر مبنای زور و جنگ تشکیل دادند و برای بقای آن نیز از همین روش استفاده می‌کنند.

حتی امنیت نیز برای صهیونیست‌ها مفهومی متفاوت‌تر از سایر مردم جهان دارد. «امنیت داخلی یا ملی» در همه کشورهای عادی جهان به معنای توانایی دولت جهت دفاع از کشور و مردم و منافع ملی در برابر تهدیدات است. اما مفهوم امنیت برای اسرائیلی‌ها همانطور که «دیوید بن گوریون» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی گفت «دفاع از موجودیت» است.

بنابراین نظریه نظامی و امنیتی اسرائیل حتی سال‌ها قبل از تشکیل این رژیم جعلی توسط سران جنبش صهیونیسم ترسیم شده بود. اما یکی از چالش‌هایی که صهیونیست‌ها در مراحل مختلف در نظریه امنیتی خود با آن مواجه بوده‌اند، معضل جغرافیایی و «فقدان عمق استراتژیک» در فلسطین است.

از نظر ژئوپلیتیکی، اسرائیلی‌ها رژیم جعلی خود را در منطقه‌ای بنا کرده‌اند که در محاصره کشورهای عربی و مسلمان قرار دارد. با وجود اینکه بسیاری از رژیم‌های عربی منطقه یا روابط خود را با تل‌آویو عادی کرده‌اند یا تمایل به سازش با این رژیم دارند، اما ملت‌های عربی و مسلمان هنوز اسرائیل را دشمن واقعی خود می‌دانند. از آن گذشته محور مقاومت به رهبری ایران که تا سوریه، یمن، عراق، لبنان و حتی میان فلسطینیان کشیده شده، بزرگترین تهدیدی است که صهیونیست‌ها اطراف خود می‌بینند.

در مواجهه با این خطرات، نداشتن عمق استراتژیک شاید بزرگترین معضلی باشد که پیش روی اسرائیلی‌ها قرار دارد. عمق استراتژیک یک اصطلاح در ادبیات نظامی است که به فاصله بین مرزها با مواضع اصلی یک کشور شامل پایتخت، حوزه های صنعتی، مراکز جمعیتی و .. گفته می‌شود. اکثر کشورها از عمق استراتژیک برخوردارند و همین امر موجب می‌گردد تا هنگام جنگ خطر کمتری متوجه جبهه داخلی باشد.

هرچه فاصله بین مرزها و مواضع اصلی داخلی یک کشور بیشتر باشد یعنی عمق استراتژیک آن زیاد است و راحت‌تر می‌توان هنگام وقوع جنگ، امنیت داخلی را تامین کرد. اما جغرافیای فلسطین اشغالی به گونه‌ای است که مناطق تحت اشغال صهیونیست‌ها اساسا از عمق استراتژیک محروم هستند و ابعاد مرزهای آن در بیشترین حالت 137 کیلومتر و در کمترین حالت 14 کیلومتر است.

صهیونیست‌ها به منظور افزایش این مساحت، از سال 1967 مناطقی از کرانه باختری را اشغال کردند و اکنون نیز در صدد الحاق همه این باریکه به اراضی تحت اشغال خود هستند. اما هیچ یک از این تلاش‌ها نتوانست نقطه ضعف اسرائیل در سطح عمق استراتژیک را حل کند. فقدان عمق راهبردی به نوعی پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی در هر جنگی نیز محسوب می‌گردد. علاوه بر آن جغرافیای مناطق تحت اشغال اسرائیلی‌ها در فلسطین فاقد هرگونه کوه یا ناهمواری است و همین مسئله سبب می‌گردد در هرگونه درگیری نظامی گستره وسیعی از این مناطق مورد هدف موشک‌ها قرار بگیرد.

این امر در جنگ 33 روزه جولای 2006 با حزب‌الله لبنان یا جنگ 50 روزه غزه در 2014 و جنگ 12 روزه نوار غزه در مه 2021 کاملا مشهود بود. در سال 2006 با وجود اینکه حزب‌الله هنوز توسعه پروژه موشکی خود را آغاز نکرده بود اما توانست دورترین نقاط جبهه داخلی رژیم صهیونیستی که سران این رژیم همواره ادعا می‌کردند، امن است را هدف حملات موشکی پی در پی قرار دهد؛ تا جایی که اسرائیلی‌ها از ترس افزایش تلفات جمعیتی که بزرگترین نقطه ضعف اسرائیل است، از جنگ عقب‌نشینی کردند.

همین سناریو در جنگ 2014 ارتش صهیونیستی با نوار غزه نیز تکرار شد و گروه‌های فلسطینی توانستند تل‌آویو در 70 کیلومتری و حیفا در 155 کیلومتری نوار غزه را هدف قرار دهند که به معنای عبور از خطوط قرمز اسرائیل در جبهه داخلی این رژیم بود. اما اوج ضعف صهیونیست‌ها در فقدان عمق راهبردی در جنگ مه 2021 با نوار غزه بود؛ جایی که هیچ یک از شهرک‌های صهیونیست‌نشین از آماج موشک‌های مقاومت فلسطین در امان نمانده و به اعتراف محافل صهیونیستی 6 میلیون شهرک‌نشین اسرائیلی مجبور شدند 12 روز جنگ را در پناهگاه بمانند.

اطلاعات منابع اسرائیلی نشان می‌دهد که بیش از 80 درصد اسرائیلی‌ها در منطقه‌ای به فاصله 120 کیلومتری از سواحل حیفا و اسدود سکونت دارند؛ یعنی مناطقی که در جنگ‌های اخیر ارتش صهیونیستی هدف موشک‌های حزب‌الله و مقاومت فلسطین قرار گرفته‌اند و اسرائیلی‌ها نگران تکرار این کابوس در جنگ‌های بعدی هستند.

علاوه بر آن گذشته از تکمیل پروژه موشک‌های دقیق حزب‌الله، گروه‌های مقاومت فلسطین نیز گام‌های بلندی در پیشرفت و افزایش برد موشک‌های خود برداشته‌اند؛ تا جایی که سامانه معروف گنبد آهنین ارتش رژیم اشغالگر بارها ثابت کرده که برای رهگیری موشک‌های مقاومت، کارآیی ندارد.

محافل و کارشناسان نظامی امور منطقه و حتی خودِ تحلیلگران صهیونیست معتقدند حتی اگر اسرائیل بتواند بسیاری از ضعف‌های خود را در نظریه امنیتی و نظامی حل کند اما موقعیت خطرناک ژئوپلیتیکی و جغرافیایی چیزی نیست که اسرائیلی‌ها قادر به مقابله با آن باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


− 5 = هیچ