یاداشت ها

نوار غزه و وقایع آن؛ آزمونی برای سازمان های بین المللی

دکتر علی صادقی دبیر دپارتمان علمی مجمع جهانی صلح اسلامی در یادداشتی به مناسبت روز غزه ، بر این نکته تاکید نمود که: غزه بارزترین نماد قربانی شدن کرامت انسانی در اثر سیاست زدگی جامعه بین المللی و استثناگرایی حاکم بر قوانین بین المللی در سدۀ بیست و یکم است. به گونه ای که وقایع غزه و وضعیت ساکنان آن امروزه به آیینۀ تمام نمای ناسازگاری جامعه بین المللی در ابعاد مبنایی، فرآیندی، ساختاری و هنجاری مبدل شده است.

جغرافیای غزه
«غزه» که از آن با عنوان «نوار غزه» یا «باریکه غزه» یاد می‌شود در جنوب غربی سرزمین اشغالی (فلسطین) قرار  دارد. نوار غزه که طول آن به 41 کيلومتر و عرض آن بين 6 تا 12 کيلومتر است، بیش از یک و نیم میلیون نفر جمعیت دارد و یکی از پرتراکم‌ترین مناطق دنیاست. نوارغزه از شمال و شرق به سرزمين هاي اشغالي رژِيم اسرائيل و از شمال به شهرک صهیونیست‌نشین «عسقلان» منتهی می‌شود، از شرق به استان «بئر شبع» فلسطین اشغالی و از جنوب نیز به کشور مصر می‌رسد. در سمت غرب آن نیز، دریای مدیترانه قرار گرفته است. در منطقه غزه پنج شهر از شمال به ترتیب، جبالیا، غزه، دیرالبلح، خان یونس و رفح وجود دارد که بزرگترین آن‌ها شهر غزه است.

مروری بر تحولات غزه
در سال 1948 پس از استیلای رژیم صهیونیستی بر بخش اعظم سرزمین فلسطین، نوار غزه به دلیل همجواری با کشور مصر توسط این کشور اداره می شد. این وضعیت ادامه یافت تا سال 1967 که اسرائیل در جنگ 6 روزه این منطقه را به تصرف خود درآورد. منطقه غزه در سال 1993 بعد از امضاي توافقنامه اسلو به مناطق فلسطيني پيوست و دولت خودگردان فلسطین بر این منطقه مسلط شد.
در ادامه نیز شارون نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در اوایل سال 2004 برنامه خروج یکجانبه از غزه را اعلام کرد. عقب نشینی کامل از نوار غزه که در آن 7500 شهرک نشین زندگی می کردند، سرانجام در 25 آگوست 2005 عملی شد و پس از 38 سال اشغالگری، این منطقه به طور کامل به فلسطینی ها واگذار شد.
علیرغم عقب نشینی رژیم صهیونیستی از نوار غزه در سال 2005، حریم هوایی و دریایی نوار غزه همچنان تحت کنترل رژیم صهیونیستی است و علاوه بر آن، گذرگاه رفح در مرز با کشور مصر که تنها معبر مسافرت و راه دسترسی ساکنان نوار غزه به کشور مصر و جهان است از ژوئن 2007 بسته شده و کنترل آن به طور مشترک به عهدۀ مأموران این رژیم و هیأت ناظر اروپایی و فلسطینی ها قرار گرفت. در ادامه و به دنبال اجرای طرح ضربتی حماس  در غزه در هفدهم ژوئن 2007، این گذرگاه به طور کامل بسته شد. به عبارت دیگر، با تسلط یافتن حماس بر نوار غزه تحربم گسترده این منطقه از سوی رژیم صهیونیستی و بستن گذرگاه های مرزی آن شده است.
این رژیم از اوایل سال 2007 غزه را به محاصره همه جانبه درآورده و با بستن گذرگاه ها و جلوگیری از ورود سوخت، مواد غذایی و دارویی این محاصره را تشدید نموده است. این در حالی است که «بان کی مون» دبیر کل وقت سازمان ملل نیز محاصره غزه را فاجعه بار خواند و ضمن محکوم کردن آن، خواستار پایان این محاصره شد. با این وجود همچنان نوار غزه در محاصره رژیم صهیونیستی قرار گرفته و علیرغم توافق نامه ها و آتش بس هایی، این منطقه هنوز تحت شدیدترین کنترل های زمینی، هوایی و دریایی قرار دارد.
بهرحال ذکر این نکته مهم است که، رژیم صهیونیستی طبق حقوق بين الملل اشـغال و از جمله كنوانسيون چهارم ژنو 1949، وظايفي را در خصوص تأمين امنيت و نيازهاي مـردم ايـن سرزمين بر عهده دارد. مادة 33 كنوانسيون چهارم، مجازات دسته جمعي غيرنظاميان توسـط رژيـم صهیونیستی را ممنوع كرده، «تحريم هاي اقتـصادي» صهيونيست ها بـر سـاكنان نـوار غـزه، شكلي از مجازات دسته  جمعي و بنابراين نقض حقوق بين الملل تلقي مي-شود.
آنچه در این جا اهمیت می باید و انجام آن بسیار ضروری است، اجراری وظایف سازمان هایی بین المللی از جمله مهمترین نهاد بین المللی یعنی سازمان ملل است. این سازمان بر اساس اهداف اساسی و منشور آن وظیفۀ برقراری صلح و امنیت در جهان را بر عهده دارد. از این رو، همواره ضمن رصد اوضاع و وقایع مختلف در جهان باید نسبت به این رویدادها حساس بوده و در برابر وقایع و عواملی که صلح، عدالت و امنیت جهان را به مخاطره می-اندازند، واکنش های لازم را نشان داده و تصمیمات مقتضی را اتخاذ نماید.
با توجه به تحولات مختلف در غزه، به طور ویژه در مورد آن می توانیم اذعان کنیم که این مهمترین نهاد بین-المللی وظایف خود را به خوبی انجام نداده و تحت تأثیر قدرت های سلطه گر و یکجانبه گرایی و استثناگرایی ناشی از تأثیرپذیری از این قدرت ها، نوار غزه همچنان در بدترین شرایط از لحاظ اوضاع انسانی، اجتماعی و اقتصادی به سر می برد.
آنچه امروز جهانیان در غزه شاهد آن هستند گویای این واقعیت است که گرچه صلح، عدالت، امنیت عمومی و حفظ کرامت انسانی از جمله اشتراکات همه ادیان، مذاهب و فرقه های دینی و مذهبی در دنیاست، اما هیچ گاه این انتظار آرمان گونه تحقق نیافته است و علت آن بدون تردید در فاصله گرفتن از ارزش های بنیادین مبتنی بر منطق و فطرت بشر، فاصله گرفتن از آموزه های دینی و سیاست زده شدن روابط بین المللی در پی موج های گوناگون ناشی از تحولات جهانی و نقش قدرت های سلطه گر که همواره برای تحقق اهداف مادی و دنیوی خود را مجاز به هر گونه عمل و رفتار در برابر ملت ها و دولت ها می دانند، می باشد.
به نظر می رسد آیندگان که وقایع قرن بیستم و بیست و یکم را مرور خواهند کرد، حداقل در این نکته اندکی درنگ نمایند و اشتراک نظر داشته باشند که: چرا جمعیتی یک و نیم میلیون نفری به ویژه زنان، کودکان و سالخوردگان در منطقۀ کوچکی از جهان، چندین سال تحت شدیدترین محاصره های غذایی و دارویی قرار داشتند و چرا سازمان های مدافع حقوق بشر وظیفه خود را در برابر این رویداد مهم انسانی به خوبی انجام ندادند؟ چرا که حمله به مناطق مسکونی، مساجد و مدارس، بیمارستان ها و تحریم ساکنان غیرنظامی و زنان و کودکان به هیچ دلیلی قابل توجیه و دفاع نیست.
سکوت مجامع بین المللی و سازمان ملل از این رو، به نظر می رسد وقایع باریکۀ غزه و تحولات آن، آزمونی مهم برای سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل در انجام صحیح وظایف آن باشد.
علی صادقی، استادیار گروه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان

نویسنده:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


− پنج = 1