گزارش ها

مداخلات نظامی آمریکا و نقض حقوق بشر در جهان

مداخلات نظامی آمریکا و نقض حقوق بشر در جهان

آمریکا بیشترین مداخله نظامی در جهان را تا کنون داشته است. این مساله برخلاف تصور رایج مسلط، تنها به دوره معاصر مربوط نمی شود بلکه این کشور از ابتدای تاسیس تا کنون با مداخلات نظامی متعدد خود در سایر کشورها به نقض حاکمیت ملی آنان و نقض گسترده حقوق بشر در این کشورها دست زده است

آمریکا بیشترین مداخله نظامی در جهان را تا کنون داشته است. این مساله برخلاف تصور رایج مسلط، تنها به دوره معاصر مربوط نمی شود بلکه این کشور از ابتدای تاسیس تا کنون با مداخلات نظامی متعدد خود در سایر کشورها به نقض حاکمیت ملی آنان و نقض گسترده حقوق بشر در این کشورها دست زده است. درواقع، اگرچه آمریکا براساس سیاست بنیانگذاران آن و سپس با تمرکز بر دکترین مونرو در سالهای پس از استقلال تا مداخله نظامی در جنگ اول جهانی و سپس در جنگ دوم جهانی به سنت انزواگرایی در سیاست خارجی خود متمایل بوده اما مداخلات گسترده آن در قاره آمریکا و سپس در آسیا در این دوره و پس از جنگ دوم جهانی در قلمروی جهانی نشان می دهد که این کشور در راستای منافع ملی خود، اولویت مداخله نظامی برای دستیابی به اهداف ملی و فراملی را همواره حفظ کرده است.

از سوی دیگر، امریکا فارغ از مداخلات نظامی، از طریق مداخلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی نیز پرونده گسترده ای در نقض حقوق بشر در سایر کشورها دارد. این کشور به عنوان بزرگترین فروشنده تسلیحات نظامی با فروش تسلیحات خود و همچنین نقض کنوانسونها و مقررات بین المللی و اقدامات مداخله و منفعت جویانه در سایر بحرانهای بین المللی به نقض حقوق بشر در جهان پرداخته است . در این گزارش، با توجه به اهمیت مداخلات نظامی آمریکا پس از جنگ دوم جهانی که این کشور به عنوان قدرت برتر جهانی درصدد بسط قدرت هژمونیک خود در جهان برآمده است، در ذیل در ابتدا به مداخلات نظامی آن در جهان در این دوره اشاره شده و سپس نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سایر کشورها مورد بررسی قرار گرفته است.

1- مداخلات نظامی آمریکا در جهان

1-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1945 ـ 1950

1945-1949: اشغال بخشی از آلمان.

1945- 19۵۵: اشغال بخشی از اتریش.

1945-1946: اشغال بخشی از ایتالیا.

1945-1952: اشغال ژاپن.

1945-1946: اشغال مجدد موقتی فیلیپین برای کمک به استقلال این سرزمین.

1945-1949: اشغال کره جنوبی.

۱۹۴۶: ایتالیا ـ در پی تیراندازی نیروهای یوگسلاو به سوی واحد ترابری غیرنظامی آمریکا‌، هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد نیروهای آمریکایی در خط اشغالی مرز مشترک ایتالیا و یوگسلاوی آمریکا افزایش یابد.

۱۹۴۸: فلسطین‌ـ گارد ساحلی برای حفاظت از کنسولگری آمریکا به بیت‌المقدس اعزام شد.

1948-1949: برلین‌ـ برقراری خط هوایی برلین برای کمک‌رسانی به بخش غربی برلین در پی برقراری محاصره این شهر ازسوی نیروهای ارتش سرخ اتحاد شوروی.

1948-1949: چین‌ـ اعزام نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به شهر پکن برای حفاظت از سفارت آمریکا در این شهر در پی وقوع انقلاب کمونیستی چین.

2-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1950-1959

1950-1953: جنگ کره‌ـ اعزام نیروهای آمریکایی در چارچوب نیروهای سازمان ملل متحد به‌منظور دفاع از بخش جنوبی شبه‌جزیره کره در مقابل نیروهای کمونیست کره شمالی و چین. در این جنگ بیش از ۳۶ هزار سرباز آمریکایی کشته شدند.

1950-1955: تایوان‌ـ در ژوئن ۱۹۵۰ هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد ناوگان هفتم آمریکا در میان جزیره تایوان و خاک اصلی چین مستقر شود تا از این طریق مانع حمله احتمالی کمونیست‌ها به این جزیره شوند.

1954-1955: چین‌ـ نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، شهروندان ونظامیان این کشور را از خاک چین تخلیه کردند.

1955-1964: ویتنام‌ـ نخستین مشاوران نظامی آمریکا در ۱۲ فوریه ۱۹۵۵ راهی ویتنام شدند. تا ۱۹۶۴، تعداد نظامیان آمریکایی در ویتنام به ۲۱ هزار تن رسید. در ۷ اوت ۱۹۶۴ کنگره آمریکا قطعنامه خلیج تونکن را به تصویب رساند که رئیس‌جمهوری آمریکا اجازه داد در صورت لزوم اقدامات ضروری را برای حفاظت از کشورهای عضو سیتو به‌عمل آورد.

۱۹۵۶ مصرـ یک ناو نیروی دریایی آمریکا، شهروندان آمریکایی را درخلال جنــــگ سوئز از شهر اسکندریه تخلیه کرد.

۱۹۵۸ لبنان ـ در جریان بحران ۱۹۵۸ لبنان، نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به بهانه دعوت کامل شمعون از آنان وارد این کشور شدند. کنگره ایالات متحده آمریکا از این اقدام حمایت کرد واین الگو بعدها در دیگر مناطق جهان نیز به مرحله اجرا گذاشته شد.

3-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1960-1969

1959-1960: کارائیب‌ـ نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به بهانه حفاظت از شهروندان آمریکایی در جریان انقلاب کوبا در این کشور علمیات انجام دادند.

۱۹۶۲ تایلند ـ در ۱۷ مه ۱۹۶۲، واحد ویژه نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به بهانه حمایت از این کشور در مقابل تهدید کمونیست‌ها از خارج، وارد تایلند شدند.

۱۹۶۲ کوباـ در ۲۲ اکتبر، در جریان بحران موشکی کوبا، جان کندی رئیس‌جمهور آمریکا فرمان محاصره دریایی کوبا برای جلوگیری از حرکت کشتی‌های اتحاد شوروی به سوی این کشور را صادر کرد.

1962-1975: لائوس ـ از اکتبر ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۵، آمریکا از دولت ضد کمونیست لائوس حمایت نظامی کرد.

۱۹۶۴ کنگو (زئیر)ـ آمریکا ۴ فروند هواپیمای حمل‌ونقل را برای جابجایی نیروهای کنگویی در جریان شورش‌ها در این کشور اعزام کرد.

1959-1975: جنگ ویتنام ـ تعداد مشاوران نظامی آمریکا در ویتنام جنوبی افزایش یافت. در اوت ۱۹۶۴ در جریان ماجرای خلیج تونکن، آمریکا وارد جنگ رسمی با نیروهای ویتنام شمالی شد. تا سال ۱۹۶۹، تعداد نظامیان آمریکایی در ویتنام به ۵۴۳ هزار نفر رسید.

۱۹۶۹: جمهوری دومینیکن‌ـ آمریکا به بهانه حفاظت از جان شهروندان آمریکایی در جمهوری دومینیکن، ۲۰ هزار نیروی نظامی را گسیل داشت تا از فروافتادن این کشور به دامان کمونیسم جلوگیری کند.

۱۹۶۹: کنگو (زئیر)ـ آمریکا ۳ هواپیمای حمل‌ونقل نظامی را برای جابجایی نیروهای عمل‌کننده علیه شورشیان به این کشور اعزام کرد.

۱۹۶۸: لائوس و کامبوج ـ آمریکا بمباران مخفیانه این دو کشور را برای نابودی نیروهای ویتنام شمالی آغاز کرد. این عملیات دو سال ادامه یافت.

4-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1970-1979

۱۹۷۰: کامبوج ـ نیروهای آمریکایی برای پاکسازی مناطق شرقی کامبوج از حضور نیروهای ویتنام شمالی وارد این کشور شدند.

۱۹۷۱: شبه‌قاره هندـ اعزام ناو هواپیمابر اینترپرایز به اقیانوس هند با هدف حمایت از جنگ استقلال بنگلادش.

۱۹۷۴: قبرس‌ـ آمریکا، شهروندان آمریکایی را در جریان درگیری ترک‌ها و یونانیان قبرس از این جزیره خارج کردند.

۱۹۷۵: ویتنام‌ـ در ۳ آوریل ۱۹۷۵، جرالد فورد رئیس‌جمهور آمریکا به نیروی دریایی آمریکا دستور داد آوارگان و شهروندان آمریکایی را از ویتنام خارج کنند.

۱۹۷۵: ویتنام جنوبی‌ـ در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵، جرالد فورد رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد ۱۴۰۰ شهروند آمریکایی و ۵۵۰۰ شهروند ویتنامی را به همراه خانواده‌هایشان از فراز سفارت آمریکا در سایگون خارج کنند.

۱۹۷۵: کامبوج‌ـ در ۱۵ مه، جرالد فورد رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که به نیروهای نظامی آمریکا دستور داده قایق آمریکایی را که توسط کامبوجی‌ها تصرف شده بود، بازپس گیرند.

۱۹۷۶: لبنان‌ـ در ۲۲ و ۲۳ ژوئیه، هلیکوپترهای آمریکایی حدود ۲۵۰ آمریکایی و اروپایی را درجریان نیروهای داخلی در این کشور تخلیه کردند.

۱۹۷۶: کره‌ـ نیروهای بیشتری در پی کشته شدن ۲ سرباز آمریکایی توسط نظامیان کره شمالی به کره جنوبی اعزام شدند. این دو سرباز به‌دلیل قطع درخت در منطقه غیرنظامی میان دو کره کشته شدند.

۱۹۷۸: زئیر (کنگو)ـ از ۱۹ مه تا اواسط ژوئن‌، هواپیماهای نظامی حمل‌ونقل آمریکایی برای کمک به نیروهای بلژیکی و فرانسوی عمل‌کننده در زئیر به این کشور اعزام شدند.

5-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1980-1990

۱۹۸۰‌: ایران ـ در ۲۶ آوریل، جیمی کارتر رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد با اجرای عملیات نظامی، گروگان‌های آمریکایی در تهران آزاد شوند . این علمیات در طبس شکست خورد.

۱۹۸۱: السالوادور ـ در پی تشدید حملات چریک‌های ضد دولتی، مشاوران نظامی آمریکا برای آموزش ارتش السالوادور به این کشور اعزام شدند.

۱۹۸۱: لیبی ـ در ۱۹ اوت ۱۹۸۱، هواپیماهای آمریکایی که از ناو هواپیمابر نیمیتس به پرواز درآمــــده بودند، به سوی ۲ فروند هواپیمای جنگنده لیبی شلیک کردند . این ماجرا تحت عنوان «‌حادثه نخست خلیج سیدرت» معروف شد.

۱۹۸۲: لبنان ـ در ۲۱ اوت رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد ۸۰ تفنگدار دریایی برای کمک به نیروهای چندملیتی در لبنان به این کشور اعزام شده‌اند.

1982-1983: لبنان ـ در ۲۹ سپتامبر، رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد ۱۲۰۰ تفنگدار دریایی برای کمک به نیروهای چندملیتی در لبنان به این کشور اعزام شده‌اند. در ۲۹ سپتامبر سال ۱۹۸۳، کنگره آمریکا قطعنامه نیروهای چندملیتی در لبنان را به تصویب رساند که براساس آن فعالیت این نیروها برای ۱۸ ماه بعد تمدید شد.

۱۹۸۳: مصرـ در پی بمباران هوایی مناطقی از خاک سودان توسط هواپیماهای لیبی، آمریکا امکانات الکترونیکی هواپیمای آواکس را در اختیار مصر و سودان قرار داد.

۱۹۸۳: گرانادا ـ با هدف جلوگیری از روی کارآمدن حکومت کمونیستی در گرانادا، آمریکا عملیات کودتا و اشغال این کشور را به مورد اجرا گذاشت.

1983-1989: هندوراس ـ در ژوئیه ۱۹۸۳، آمریکا، آموزش نظامیان هندوراس را برای جنگ با دولت نیکاراگوئه آغاز کرد. در ۲۵ مارس ۱۹۸۶، هلیکوپترهای نظامی آمریکا، نظامیان هندوراسی را به مرز این کشور با نیکاراگوئه منتقل کردند.

۱۹۸۳: چاد ـ در ۸ اوت، رونالد ریگان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا گزارش داد که هواپیماهای آواکس و ۸ فروند هواپیمای F-۱۵ به همراه نیروهای لجستیکی زمینی به دولت چاد در مقابل حمله ارتش لیبی کمک کرده‌اند.

۱۹۸۴: خلیج فارس ـ در ۵ ژوئن هواپیماهای آواکس آمریکا به هواپیماهای جنگی عربستان سعودی کمک کردند تا به هواپیماهای ایرانی شلیک کنند.

۱۹۸۵: ایتالیا ـ در ۱۰ اکتبر، هواپیماهای نیروی دریایی آمریکا یک فروند هواپیمای مسافربری ربوده شد مصر را در جزیره سیسیل مجبور به فرود کرد.

۱۹۸۶: لیبی ـ در ۱۶ آوریل، رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که نیروی هوایی و دریایی آمریکا، مراکز آموزش‌های تروریستی را در تریپولی، پایتخت لیبی بمباران کردند. این عملیات در پاسخ به انفجار در یک کلوپ شبانه آلمانی صورت گرفت که طی آن ۲ سرباز آمریکایی کشته شدند

۱۹۸۶: بولیوی ـ هواپیماها و سربازان آمریکایی در عملیات مبارزه با مواد مخدر در بولیوی شرکت کردند.

1987-1988: خلیج فارس ـ در پی اوج گیری جنگ میان ایران و عراق، آمریکا برنامه انتقال نفتکش‌ها تحت پرچم این کشور را آغاز کرد . نام این عملیات، عملیات اراده جدی بود. رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که کشتی‌های آمریکایی به‌سوی قایق‌های ایرانی در ۲۱ سپتامبر و در روزهای ۸ اکتبر، ۱۹ اکتبر ۱۹۸۶ شلیک نمود و در ۱۸ آوریل ۱۹۸۷ ناوچه سهند را غرق کردند

1987-1988: خلیج فارس ـ در جریان عملیاتی ناوگان دریایی آمریکا، کار حفاظت از تانکرهای نفتکش کویتی را آغاز کردند. این عملیات، بزرگ‌ترین عملیات کاروان نیروی دریایی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بود.

۱۹۸۸: هندوراس ـ عملیات امدادرسانی اضطراری به دولت هندوراس برای مقابله با حملات ارتش نیکاراگوئه به کشور هندوراس آغاز شد.

۱۹۸۸: خلیج فارس‌ـ ناو آمریکایی وینسنس . هواپیمای مسافربری خط هوایی ۶۵۵ ایران را با ۲۹۰ مسافر و خدمه پرواز سرنگون کرد.

۱۹۸۸: پاناما ـ از اواسط مارس و آوریل ۱۹۸۸، نظامیان آمریکایی برای فشار بر مانوئل نوریگا، رئیس‌جمهوری پاناما وارد این کشور شدند. هزار نظامی آمریکا از پشتیبانی ۱۰ هزار نظامی دیگر مستقر در منطقه کانال پاناما، برخوردار شدند.

۱۹۸۹: لیبی‌ـ در ۴ ژانویه، ۲ فروند هواپیمایی ۱۴- fکه از فراز ناو هواپیمابر جان اف کندی به پــرواز در آمده بودند، ۲ فروند هواپیمای جنگی لیبی را سرنگون کردند، این حادثه به نام «دومین حادثه خلیج سیدرت» لقب گرفت.

۱۹۸۹: پاناما ـ در ۱۱ مه، در پی مخالفت مانوئل نوریگا با نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری در پاناما، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا دستور داد ۱۹۰۰ سرباز دیگر به تعداد ۱۱ هزار نظامی آمریکا در منطقه اضافه شود.

۱۹۸۹: کلمبیا، بولیوی و پرو ـ در ۱۵ سپتامبر، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که نظامیان آمریکایی در جنگ کشورهای حوزه آند با قاچاقچیان مواد مخدر شرکت می‌کنند. تا اواسط سپتامبر، ۵۰ تا ۱۰۰ مشاور نظامی آمریکا راهی کلمبیا شدند.

۱۹۸۹: فیلیپین ـ در ۲ دسامبر، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا گزارش داد که نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه هوایی کلارک در روز اول دسامبر به دولت آکینو در شکست یک کودتا کمک کرده‌اند . همزمان ۱۰۰ سرباز نیروی دریایی از پایگاه دریایی سویک برای حفاظت از سفارت آمریکا در مانیل به این مقر اعزام شدند.

1989-1990: پاناما ـ در ۲۱ دسامبر، عملیات اشغال پاناما شروع شد. در پی این اقدام مانوئل نوریگا رئیس‌جمهور پاناما سرنگون شد تا ۱۳ فوریه ۱۹۹۰، نظامیان آمریکایی از پاناما خارج شدند.

۱۹۹۰: لیبریا ـ در ۶ اوت، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که تعدادی از نظامیان آمریکایی برای حفاظت از سفارت آمریکا، راهی مونرویا شده‌اند.

۱۹۹۰: عربستان سعودی ـ در ۹ اوت، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد دستور داده‌است تا نظامیان آمریکایی برای حفاظت از عربستان در پی حمله عراق به کویت (اشغال کویت)، به عربستان نیرو اعزام کرده‌است.

6-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌های 1991-2000

۱۹۹۱: خلیج فارس ـ در ۱۶ ژانویه، عملیات توفان صحرا با حمله به عراق و با هدف آزادسازی کویت آغاز شد. این عملیات در ۲۸ فوریه پایان یافت.

۱۹۹۱: عراق ـ در ۱۷ مه، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد که برای نجات کردهای عراقی، عملیات امدادرسانی به این منطقه را آغاز کرده ‌است.

۱۹۹۱: زئیر ـ در 25-27 سپتامبر، درپی هرج و مرج و غارت در کینشازا، هواپیماهای ترابری نظامی آمریکا، ۱۰۰ نیروی بلژیکی را به کینشازا منتقل کردند. هواپیماهای آمریکایی همچنین نیروهای فرانسوی به جمهوری آفریقای مرکزی منتقل و شهروندان آمریکایی را از این کشور تخلیه کردند.

1991-1996: عراق ـ ارسال کمک‌های بشردوستانه به کردهای عراقی

۱۹۹۲: سیرالئون ـ در ۳ مه، هواپیماهای آمریکایی، شهروندان این کشور را از سیرالئون خارج کردند.

۱۹۹۲: کویت‌ـ در ۳ اوت، ایالات متحده برپایی دوره‌های آموزش نظامی را در کویت آغاز کرد تا عراق را به همکاری با سازمان ملل متحد و به رسمیت شناختن مرز کویت وادار نماید.

1992-2004: عراق ـ آمریکا عملیات منطقه پرواز ممنوع را در عراق آغاز کرد. هدف از این عملیات، بازداشتن صدام حسین از حمله مجدد به مناطق کردنشین شمال بود.

1992-1995: سومالی ـ در ۱۰ دسامبر ۱۹۹۲، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که دستور داده‌است نیروهای آمریکایی برای کمک به امور خدمات‌رسانی در جریان بحران داخلی سومالی از کاروان‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد حفاظت نمایند. عملیات بازگشت امید در ۴ مه، ۱۹۹۳ پایان یافت.

1993: بوسنی هرزگوین ـ حضور در نیروهای حافظ صلح بین‌المللی.

۱۹۹۳: مقدونیه‌ـ در ۹ ژوئیه، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که ۳۵۰ سرباز آمریکایی برای کمک به برقراری ثبات در جمهوری مقدونیه، به این کشور اعزام شده‌اند.

1993-1995: هائیتی ـ کشتی‌های آمریکایی به همراه ۲۰ هزار سرباز به آب‌های هائیتی اعزام شدند تا بر تحریم این کشور نظارت کنند.

۱۹۹۴: مقدونیه ـ در ۱۹ آوریل، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که نیروهای آمریکایی مستقر در مقدونیه با ۲۰۰ سرباز دیگر تقویت می‌شوند.

۱۹۹۵: بوسنی هرزگوین ـ ناتو در عملیاتی بمباران صرب‌های بوسنی را آغاز کرد.

۱۹۹۶: لیبریا ـ در ۱۱ آوریل، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که در ۹ آوریل دستور خارج کردن شهروندان آمریکایی از لیبریا را به ارتش آمریکا صادر کرده‌است.

۱۹۹۶: جمهوری آفریقای مرکزی ـ در ۲۳ مه، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که ارتش کار خروج شهروندان آمریکایی از بانگویی و حفاظت از سفارت آمریکا در این شهر (پایتخت جمهوری آفریقای مرکزی) را آغاز کرده‌است.

۱۹۹۷: آلبانی ـ در ۱۳ مارس نظامیان آمریکایی، کار تخلیه شهروندان آمریکایی از تیرانا را آغاز کردند.

۱۹۹۷: کنگو و گامبیا ـ در ۲۷ مارس، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد در ۲۵ مارس، نیروهای آمریکایی، شهروندان این کشور در کنگو و گامبیا را خارج کرده‌است.

۱۹۹۷: سیرالئون ـ در ۲۹ و ۳۰ مه، نظامیان آمریکایی وارد فری‌تاون پایتخت سیرالئون شدند که بر روند تخلیه شهروندان آمریکایی نظارت کنند.

۱۹۹۷: ‌کامبوج ـ در ۱۱ ژوئن، نیروهای ویژه برای نظارت بر خروج اتباع آمریکایی از کامبوج، در پایگاه هوایی یوتاپو در تایلند مستقر شدند.

۱۹۹۸: عراق ـ بمباران هوایی عراق.

۱۹۹۸: گینه بیسائو ـ در ۱۰ ژوئن، در پی بروز جنگ داخلی، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد نیروهای آمریکایی در داکا پایتخت سنگال مستقر شدند و برای تخلیه اتباع آمریکایی درحالت آماده باش قرار گیرند.

1998-1999: کنیا و تانزانیا ـ نیروهای آمریکایی به نایروبی در کنیا اعزام شدند که به درمان مجروحان حادثه انفجار سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا کمک کنند.

۱۹۹۸: افغانستان و سودان ـ در ۲۰ اوت، حملات موشکی آمریکا به افغانستان و سودان آغاز شد.

۱۹۹۸: لیبریا ـ در ۲۷ سپتامبر، نظامیان آمریکایی برای تخلیه ۳۰ تبعه آمریکا در لیبریا به‌حال آماده‌ باش درآمدند.

1999-2001: ‌تیمور شرقی ـ تعدادی از نظامیان آمریکایی در قالب نیروهای سازمان ملل متحد به تیمور شرقی اعزام شدند.

۱۹۹۹: کوزوو ـ بمباران صربستان توسط نیروهای ناتو آغاز شد.

7-1- مداخلات نظامی از سال ۲۰۰۰ تاکنون

۲۰۰۰: سیرالئون ـ در ۱۲ مه، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که به نیروی دریایی آمریکا دستور داده به سواحل سیرالئون نزدیک شوند و در صورت لزوم برای تخلیه اتباع آمریکایی وارد این کشور شوند.

۲۰۰۰: یمن ـ در ۱۴ اکتبر . بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که در پی وقوع انفجار در ناو کول در ۱۲ اکتبر، مقامات یمنی به ارتش آمریکا اجازه داده‌اند که در عدن عملیاتی انجام دهند.

۲۰۰۱: افغانستان ـ در پی وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر . آمریکا حمله به افغانستان را در ۷ اکتبر آغاز کردند، ۲۰۰۲: یمن ـ در ۳ نوامبر، هواپیمای آمریکایی به سوی کاروان حامل رهبر القاعده در یمن
شلیک کردند. گفته می‌شود که وی رهبری انفجار در ناو کول را برعهده داشته ‌است.

۲۰۰۲: ساحل عاج ـ در ۲۵ سپتامبر، در پی اوج‌گیری جنگ داخلی در ساحل عاج، نیروهای آمریکایی برای کمک به تخلیه اتباع آمریکایی وارد این کشور شدند.

۲۰۰۳: عراق ـ در ۲۰ مارس، حمله آمریکا به عراق برای سرنگونی صدام حسین آغاز شد.

۲۰۰۳: لیبریا ـ در ۹ ژوئن، جرج واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد نظامیان آمریکایی را در ۸ ژوئن به مونرویا اعزام کرده تا شهروندان آمریکایی نظارت کنند.

۲۰۰۳: گرجستان و جیبوتی ـ نیروهای آمریکایی برای کمک به عملیات جنگ علیه تروریسم وارد گرجستان و جیبوتی شدند.

۲۰۰۴: هائیتی ـ نیروهای آمریکایی برای بازگرداندن دموکراسی و سرنگونی رئس‌جمهور هائیتی برتراند آریستید، به این کشور اعزام شدند.

۲۰۰۶: پاکستان ـ در پی حمله هوایی آمریکا به منطقه‌ای در نزدیکی مرز پاکستان و افغانستان، ۱۷ نفر کشته شدند.

۲۰۰۶: لبنان ـ یگان‌های دریایی آمریکا، تخلیه اتباع آمریکایی در لبنان، در جریان جنگ ۳۳ روزه این کشور آغاز کردند.

۲۰۰۶: سومالی ـ در ۸ ژانویه هواپیماهای آمریکایی مواضع اسلامگرایان سومالیایی را که درحال جنگ با نظامیان اتیوپی بودند، بمباران کردند.

2002-2011: افغانستان و پاکستان ـ در خلال سال‌هاي 2002 تا 2011 آمريكا با استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين با ادعاي حمله عليه القاعده به مداخله نظامي در افغانستان و پاكستان پرداخته و غيرنظاميان بيشماري را هدف قرار داده است.

2011: لیبی ـ در مارس 2011 و در پی بروز انقلاب‌های مردمی در خاورمیانه بر ضد حکام دیکتاتور عرب، ایالات متحده با همکاری فرانسه و انگلیس حمله نظامی گسترده‌ای را از هوا بر ضد لیبی آغاز کردند. اگرچه قطعنامه 1973 سازمان ملل تنها مجوز استفاده از قوه قهریه برای دفاع از شهروندان لیبی را صادر کرده بود، اما این مداخله نظامی عملاً فراتر از این مجوز بود[1].

 

8-1- اعتبارات و هزينه هاي مداخلات نظامي آمريكا

ـ آمریکا بالاترین سهم در هزینه نظامی جهان را برعهده دارد.

ـ سهم آمریکا از کل هزینه های نظامی جهان 41 درصد یعنی دو پنجم(حدود نصف)کل هزینه های نظامی است

– هزینه‌های نظامی آمریکا 5برابر بیشتر از چین، 10برابر بیشتر از روسیه و 95برابر بیشتر از ایران است.

ـ هزینه‌های نظامی آمریکا 63برابر بیشتر از هزینه‌های 6 کشور کوبا، ایران، لیبی‌، کره شمالی، سودان و سوریه است که آمریکا آنها را خطر و تهدید علیه صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی می‌داند. هزینه نظامی این کشورها در کل حدود 11 میلیارد دلار است(در حالی که لیبی درگیر تحولات پس از سقوط قذافی بوده و سودان به دو کشور تقسیم شده است)

ـ هزینه‌های نظامی آمریکا حداقل بیش از 14 کشور برتری است که به لحاظ هزینه نظامی پس از آن در جهان قرار دارند.

– شش کشور و روسیه و چین که دشمنان بالقوه آمریکا محسوب می شوند 226 میلیارد دلار یعنی 30 درصد از بودجه نظامی آمریکا را دارند.

 

ـ بحران مالی جهان در سال 2008 و مشکلات اقتصادی در جهان و به‌ویژه در آمریکا اگرچه سبب کاهش هزینه‌های سایر بخش‌های سیاسی و اقتصادی در بودجه آمریکا شد، اما در هزینه نظامی آمریکا همچنان افزایش رشد وجود داشت.

ـ جنگ با تروریسم و مداخلات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق سبب افزایش هزینه‌های نظامی آمریکا شده است، اما باید توجه داشت که بودجه نظامی آمریکا از سال 1998 با افزایش سالیانه مضاعف مواجه بوده است.

ـ اگرچه جنگ سرد نزدیک به دو دهه قبل به پایان رسیده، اما دستور کار جدید مبارزه با تروریسم سبب شده است که در سال‌های اخیر هزینه‌های نظامی آمریکا به‌شدت افزایش یابد.

ـ جنگ‌های افغانستان و عراق که به بهانه مبارزه با تروریسم شکل گرفته جایگاه مهمی در افزایش بودجه نظامی آمریکا داشته‌اند و در این میان براساس آمارهای موجود مجموع هزینه‌های مداخلات نظامی آمریکا در عراق و افغانستان و هزینه‌هایی که به‌منظور گسترش امنیت پس از 11 سپتامبر 2001 تا سال 2010 انجام داده است بالغ بر 121/1 میلیارد دلار است که در این میان، 751 میلیارد دلار آن برای عراق و 336 میلیارد دلار آن برای افغانستان بوده است.

 

2- نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سایر کشورها

ایالات متحده سابقه‌ای طولانی در زیر پا گذاشتن حاکمیت و نقض حقوق بشر در کشور‌های دیگر دارد.درواقع، جاه‌طلبی آمریکا منجر به تشدید بی‌ثباتی در جهان و بالتبع نقض حقوق بشر در سایر کشورها شده است. در این زمینه تنها تهاجم نظامی آمریکا در کشور عراق بیش از 2 میلیون کشته، 1 میلیون زن بیوه، 4 میلیون کودک یتیم، بیش از 1 میلیون نفر مفقودالاثر بخشی از پیامد حضور نظامیان مدافع حقوق بشر آمریکا در عرصه تلفات انسانی است.[7]

1-2- بزرگ‌ترین فروشنده تسلیحات نظامی جهان

ـ آمریکا بزرگ‌ترین ارتش را در جهان در اختیار دارد و به‌عنوان بزرگ‌ترین فروشنده تسلیحات نظامی، بی‌ثباتی و ناامنی در سراسر جهان را بسیار تشدید کرده و حقوق ملت‌های خارجی را به‌شدت نقض کرده است[8].این کشور با افزایش سه برابری صادرات تسلیحاتی در سال ۲۰۱۱ به بیش از شصت و شش میلیارد دلار یعنی بیش از سه چهارم بازار اسلحه درجهان، نقش مهمی در تشدید درگیری و منازعه در نظام بین الملل را دارد.[9]

ـ ایالات متحده آمریکا به‌واسطه توان نظامی بالایی که در اختیار دارد همواره به‌دنبال تسلط بر تمامی نقاط جهان بوده و برای دستیابی به این هدف به سایر کشورها به دیده تحقیر نگریسته است و حق حاکمیت مستقل و حقوق بشر در این کشورها را نادیده گرفته است.

2-2- نقض کنوانسیون‌های ژنو و شکنجه زندانیان در افغانستان و عراق

ـ آمريكا كنوانسيون‌‌هاي ژنو را به شكل سيستماتيك نقض كرده و رفتار وحشيانه‌اي با اسراي جنگي در عراق و افغانستان دارد.

ـ ویکی‌لیکس با انتشار ۴۰۰ هزار سند در مورد جنگ عراق با پرده برداشتن از زوایای جنایت‌های آمریکا در جریان اشغال این کشور گزارش داده است که از زمان حمله آمریکا به عراق از سال‪۲۰۰۳تا اواخر سال‪۲۰۰۹حدود‪۲۸۵هزار نفر کشته و زخمی شده‌اند که ۶۳ درصد از آنها افراد غیرنظامی بوده‌اند. این آمار، شمار قربانیان حملات آمریکا را‪۱۰۹هزار نفر و مجروحان را ‪۱۷۶هزار نفر برشمرده است. براساس این اسناد، در بین غیرنظامیان کشته شده عراقی، زنان باردار، افراد سالخورده، کودکان و حتی بیماران روانی نیز وجود داشته‌اند که به شکل‌های مختلف ازجمله تیراندازی در مراکز ایست و بازرسی، حملات جنگنده‌های آمریکایی در عراق و یا در شلیک‌های بی‌دلیل نظامیان این کشور به‌سوی مردم کشته شده‌اند[10]شرکت‌های امنیتی خصوصی حدود 6000 مأمور امنیتی خصوصی در عراق اجیر کردند. قربانیان فعالیت‌های این شرکت‌ها همواره از غیرنظامیان عراقی بودند.[11]

ـ طبق گزارش دیده‌بان حقوق بشر در 19 می 2008، ایالات متحده از سال 2003 به بعد حدود 2400 کودک را در عراق بازداشت کرده است که در میان آنها کودکان 10‌ساله نیز به چشم می‌خورند. نیرو‌های آمریکایی همچنین 513 کودک عراقی را تحت عنوان «تهدید‌های ضروری برای امنیت» بازداشت کرده‌اند. کودکان در زندان عراق در معرض خطر سوء‌استفاده جسمی هستند.[12]

ـ اسناد منتشر شده توسط پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که ارتش آمریکا شواهد مربوط به شکنجه و آزار و اذیت غیرنظامیان را نادیده گرفته است. زندانیان در یک بازداشتگاه مخفی در پایگاه اصلی آمریکاییها در افغانستان مورد شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفتهاند، ازجمله ادعاهای زندانیان، «نگهداری در مکان سرد، تحقیر، کتک خوردن مکرر، محرومیت از خواب و برهنه شدن» بوده است. این افراد در فاصله زمانی 2009 ـ 2010 در این زندان به سر برده‌اند. اين مسئله در مورد زندان‌های مخفی آمریکا در پایگاه هوایی بگرام هم مورد تأیید قرار داده است.[13]

ـ در زندان‌های آمریکایی در عراق، افغانستان و گوانتانامو شرایط و اوضاعی برقرار است که شکنجه، رفتار وحشیانه و غیرانسانی و برخوردهای تحقیرآمیز اقدامات زشت را به‌راحتی قابل اجرا می‌سازد و کرامت انسانی، قربانی جنگ آمریکا علیه تروریسم و نیز نظم تحقیقاتی این کشور شده، زیرا دولت آمریکا نه تنها قوانین بین‌المللی و حقوق بشر، بلکه به عمد و از سر اراده قوانین انسانی جامعه جهانی را زیر پا گذاشته شده است.انتشار اسناد جنگ افغانستان و عراق توسط پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس، اعتبار آمریکا را به‌عنوان یک کشور مدعی حمایت از حقوق بشر مخدوش کرده است. اسناد منتشر شده توسط پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که ارتش آمریکا شواهد مربوط به شکنجه و آزار و اذیت غیرنظامیان را نادیده گرفته است. بنابراین علاوه‌بر نقض گسترده حقوق بشر در داخل آمریکا سازمان‌های بین‌المللی و رسانه‌ها از نقض گسترده و رسوایی‌های نظامیان آمریکایی در کشورهای مختلف و زندان‌هایی تحت نظر دولت واشنگتن خبر داده‌اند که رسوایی زندان ابوغریب در عراق و پایگاه دریایی ارتش آمریکا در گوانتانامو واقع در خلیج کوبا از پرسروصداترین آنها بوده است.

ـ عکس‌های منتشر نشده از زندان ابوغریب بغداد، سربازان آمریکایی را هنگام کتک به قصد کشت یک زندانی عراقی، تجاوز به یک زن زندانی، رفتاری غیراخلاقی با جنازه یکی از زندانیان و تشویق زندانبانان بعثی به تجاوز به پسربچه‌ها نشان می‌دهد. بر پایه همین گزارش، زندانبانان در مقابل دیدگان این مادران عراقی و دوربین‌های خود به بچه‌های آنان تجاوز کرده‌اند و بدتر از همه در آن فیلم‌ها که در معرض دید عموم قرار نگرفته صدای جیغ کودکانی است که از درد به خود می‌پیچند[14]. با اینکه زندانبانان ابوغریب اعتراف کردند دستور شکنجه و قتل زندانیان را از مقامات بالا در ارتش آمریکا دریافت کرده‌اند، در جریان محاکمات نمایشی متهمان، تنها تعدادی از سربازان و افسران جزء، به مجازات‌های خفیفی محکوم شدند.

ـ براساس گزارشی که در شصت‌و‌چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل ارائه شد، آمریکا و پیمانکاران خصوصی‌اش مردان مسلمانی را که در عراق و سایر کشورها بازداشت کرده بودند مجبور می‌کردند که به یکدیگر تجاوز کنند.

ـ بازجوهای ایالات متحده در جریان بازجویی از بازداشت‌شدگان در زندان نظامی گوانتانامو به روش‌هایی مثل بازداشتن زندانیان از خوابیدن، مجبور کردن آنها به استفاده از مواد مخدر و اقرار گرفتن متوسل می‌شوند.[15]

ـ دولت آمریکا بیش از 600 نفر را در پایگاه هوایی «بگرام» در افغانستان زندانی کرده است. سازمان ملل متحد در این‌باره گزارش انتقادی را منتشر کرده است که براساس آن بسیاری از زندانیان ادعا کرده‌اند که در معرض شکنجه‌های سخت بودند و در مدت پنج سالی که زندانی بودند بارها مورد آزار جنسی نیز قرار گرفتند و نیروهای آمریکایی 15 تا 20 نفر از آنها را در قفس‌هایی کوچک زندانی می‌کردند که منجر به مرگ چندین تن از زندانیان شده بود[16]

ـ تعدادی از اعضای کادر پزشکی ارتش آمریکا با جعل اسناد پزشکی مختلف بر ضرب، جرح و شکنجه زندانیان عراقی در زندان ابوغریب بغداد هنگام بازجویی‌ها سرپوش گذاشتند و با صدور گواهی فوت جعلی برای کسانی‌که زیر شکنجه و بازجویی‌های سخت در زندان ابوغریب کشته می‌شدند، مرگ آنها را ناشی از سکته قلبی، گرمازدگی و… جلوه می‌دادند.

ـ دولت آمریکا و پنتاگون در برنامه‌ای مشترک افسران بازنشسته و نظامی را به استخدام خود درآورده و به آنها روش‌های کامنت‌نویسی در مطبوعات و روش‌های تفسیر به نفع حکومت را درباره جنگ در افغانستان و عراق به آنها آموزش داده است تا با نوشتن مطالب در رسانه‌ها و گفتن مطالب مورد نظر دولت، افکار عمومی را تحت‌الشعاع خود قرار دهند و ظن مردم را نسبت به اهداف آمریکا از حملات برطرف نمایند. آنالیزهای مثبتی که در رسانه‌ها توسط این مدل کارشناسان مطرح می‌شود کاملاً سازماندهی شده است. مثبت نشان دادن جنگ، توسعه ایدئولوژی به ظاهر ضدتروریسم از دیگر اهدافی است که این نوع افسران باید در رسانه‌ها بدان بپردازند.

ـ دولتمردان آمریکایی در سال‌های اخیر به‌ویژه پس از حادثه 11سپتامبر 2001 در قالب مبارزه با تروریسم به نقض گسترده حقوق بشر در سایر کشورها مانند عراق و افغانستان پرداخته است.

3-2- زندان های مخفی سیا در سایر کشورها و شکنجه و نقض حقوق زندانیان

سازمان سیا در مکانهایی زندان مخفی دارد که هیچ اطلاعی درباره آن وجود ندارد. گفته می شود سازمان سیا بین 50 تا 100 زندان مخفی در حدود 30 کشور جهان دارد. سازمان سیا افراد مدنظرش را در کشورهای مختلف می رباید و به این زندانهای مخفی انتقال می دهد و آنها را شکنجه می کند. [17]در واقع، زندان‌های مخفی سیا در طول این سالها محلی برای اعمال بدترین شکنجه‌ها علیه افرادی بوده که حتی اتهامشان هم اثبات نشده است.فعالان حقوق بشر می گویند سازمان سیا از این زندان ها برای بازداشت مظنونان بدون حکم دادگاه ، بازداشت های بلند مدت و شکنجه مظنونان استفاده می کرده است.[18]

سازمان سیا همواره از افشای محل قرار گرفتن زندان‌های این سازمان خودداری کرده‌است. اما سرویس‌های جاسوسی بین‌المللی ادعا می‌کنند که کشورهای افغانستان ، تایلند، لهستان ، رومانی و اردن از جمله کشورهایی هستند که سازمان سیا در آنها زندان مخفی دارد .لیتوانی اولین کشوری بود که اعلام کرد میزبان زندان های مخفی سازمان سیا بوده و در لهستان و رومانی نیز اگرچه رسانه های این کشور اطلاعاتی را درباره زندان های مخفی سازمان سیا در این کشور، منتشر کردند اما مقامات عالی رتبه این کشور مخالف آشکارسازی تحقیقات انجام شده از زندان های مخفی سازمان سیا شدند. [19]

4-2- حمایت گسترده از بزرگ‌ترین پرونده نقض حقوق بشر در تاریخ معاصر

آمريكا از بزرگ‌ترین فاجعه نقض حقوق بشر که توسط اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین از بیش از 64سال گذشته تاکنون، حمایت مالی، نظامی و سیاسی کرده است. ایالات متحده معمولاً معیارهای دو‌‌گانه‌ای را در رابطه با امور حقوق بشر بین‌المللی دنبال می‌کند و به تعهدات حقوق بشر بین‌المللی خود پایبند نیست.

ـ كمك‌هاي آمريكا به رژيم اسرائيل

-حمايت مطلق و بدون قيد و شرط و نامحدود از رژيم صهيونيستي در همه ابعاد سياسي نظامي تبليغاتي و مالي و تلقي از اسرائيل به‌عنوان تنها متحد استراتژيك ايالات متحده در خاورميانه به‌طوري كه شرکت‌هاي اسرائيلي تنها شرکت‌هايي هستند كه اجازه ورود به مناقصه‌هاي وزارت دفاع آمريكا را براي انعقاد قراردادهاي صنايع تسليحاتي ايالات متحده دريافت مي‌كنند.

-وتوي تمام قطعنامه هايي را كه در شوراي امنيت سازمان ملل عليه جنايت اسرائيل مطرح مي‌گردد. آمريكا مانع اصلي اقدامات كشورهاي مختلف جهان از طريق سازمان ملل عليه ظلم‌هاي مداوم رژيم صهيونيستي است.

– اعطاي كمك‌هاي مالي مستمر به مبلغ حداقل 3 ميليارد دلار در سال و اخيراً پس از جنگ اسرائيل عليه حزب‌الله لبنان كمك ويژه‌اي را براي بازسازي ارتش رژيم صهيونيستي در اختيار وي گذاشت. علاوه‌بر آن اخيراً آمريكا تصميم گرفته است تا يك كمك 30 ميليارد دلار نظامي را نيز در اختيار ارتش اسرائيل قرار دهد.

– فشار سياسي شديد به كشورهايي كه با سياست‌هاي اسرائيل در سركوب فلسطينيان مخالفت مي‌ورزند مثل جمهوري اسلامي ايران و سوريه.

-تروريست شناختن كليه گروه‌هاي مقاومت در فلسطين و لبنان و اقدام‌هاي گوناگون بين‌المللي عليه آنان.

-همسوسازي كشورهاي عربي خاورميانه با سياست‌هاي اسرائيل و استفاده از توان آنها براي فشار به فلسطيني‌هاي مبارز.

-كاهش سطح «مسئله اعراب و اسرائيل» از يك موضوع كلي به «مسئله اسرائيل و گروه‌هاي مقاومت» در فلسطين و لبنان و تلاش براي بي‌طرفي سياسي اعراب در اين منازعه به نفع اسرائيل به‌گونه‌اي كه كشورهاي عربي هرگونه همراهي با انتفاضه فلسطين را برابر با خطر براي خود و خلاف مصلحت خويش تلقي نمايند.

-حفظ برتري نظامي اسرائيل در خاورميانه با دراختيار گذاشتن پيچيده‌ترين فناوري تسليحاتي و نيز تجهيز ارتش اسرائيل به ناوهاي سائر 5 كه مجهز بهM. K و بالگردهاي آپاچي و هواپيماهاي بدون سرنشينF15 وF16 هستند و همچنین مجهز کردن آن به جدیدترین سلاح‌ها و موشك‌هاي پيشرفته پاتريوت و بمب‌هاي خوشه‌اي ضد نفر. لازم به‌ذكر است كه اين‌گونه بمب‌هاي خوشه‌اي به‌گونه‌اي طراحي شده‌اند كه در ميانه راه منفجر شده و تبديل به صدها بمب كوچك مي‌شوند و در نتيجه هر بمب مي‌تواند منطقه‌اي نسبتاً وسيع را نابود كند. معمولاً حدود 20 درصد از اين بمب‌هاي خوشه‌اي بعد از پرتاب در منطقه تهاجم باقي مي‌مانند و پس از خاتمه جنگ به‌عنوان تهديدي جدي براي مردمي كه در آن منطقه به سرزمين‌هاي خود بازمي‌گردند به‌شمار مي‌روند. گفته مي‌شود بعد از جنگ اخير اسرائيل عليه حزب‌الله لبنان حدود 100 هزار بمب خوشه‌اي در جنوب لبنان پراكنده شده است.

-سرمايه‌گذاري در اقتصاد اسرائيل و كمك به توسعه اقتصادي اين رژيم.

-آمريكا اسرائيل را به‌عنوان يكي از اركان مهم امنيت ملي و نيز منافع ملي خود تلقي مي‌كند. در نتيجه هر اقدام عليه اسرائيل را اقدام عليه آمريكا مي‌پندارد و حل مسائل و مشكلات اسرائيل را در دستور كار دولتمردان خود قرار مي‌دهد. براساس اين سياست مبناي دوستي آمريكا با كشورهاي جهان ميزان نزديكي و همكاري آنان با اسرائيل است.

-بازگذاشتن دست اسرائيل براي انجام هرگونه عمليات نظامي عليه فلسطينيان و گروه‌هاي مقاومت و نيز ارتكاب هر نوع جنايات جنگي بدون نگراني از عواقب بين‌المللي آن.

-تلاش براي ايجاد ارتباط سياسي بين اسرائيل و كشورهاي عربي و ارتقا سطح اين روابط را معياري براي همكاري آمريكا با كشورهاي عربي دانستن. هم‌اكنون با حضور مركز فرماندهي آمريكا در قطر اين كشور مجبور شده است تا دفتر نمايندگي اسرائيل را در دوحه باز و روابط تجاري خود را با رژيم صهيونيستي برقرار كند و مسئولين آن اميرنشين هم به‌طور مرتب با سران رژيم صهيونيستي ديدار كنند.

5-2- اعمال تحریم های اقتصادی علیه سایر کشورها و نقض حقوق بشر در آنان

ـ ایالات متحده نزدیک به 50 سال تحریم مالی، تجاری و اقتصادی خود را علیه کوبا ادامه داده است. وزیر امور خارجه کوبا اعلام داشته است که تحریم آمریکا علیه کوبا صدمه اقتصادی بزرگی ـ مجموعاً 93 میلیارد دلار آمریکا ـ بر اقتصاد این کشور وارد کرده است. از هر 10 نفر کوبایی 7 نفر کل زندگی خودشان را تحت تأثیر تحریم ایالات متحده می‌گذرانند.[21]

ـ اعمال تحريم‌هاي اقتصادي عليه ايران و ايجاد محدوديت‌هاي بسيار در قبال توسعه كشور دراين زمينه تحريم‌هاي اقتصادي و تلاش آمريكا براي مقابله با هرگونه سرمايه‌گذاري خارجي در ايران و يا نقش آن در طرح‌هاي ترانزيت انرژي سبب محدوديت‌هايي براي كشور شده و به‌ويژه تحريم صنعت هواپيمايي ايران و ممانعت از ارائه قطعات هواپيمايي به ايران، تحریم های یکجانبه غیرقانونی برای توقف فعالیتهای هسته ای ایران و… برخلاف مقررات بين‌المللي به امنيت اقتصادی شهروندان ايراني آسيب‌زده است.همچنین در این زمینه می توان به تلاش آمریکا برای راه اندازی جنگ ژئوپلیتیک علیه ایران نیز اشاره کرد.منظور از راه‌اندازی جنگ ژئوپلیتیک علیه ایران مبادرت به مجموعه اقداماتی است که از طرف آمریکا با هدف محروم ساختن ایران از مزایای ناشی از موقعیت ژئوپلیتیک کشورمان در منطقه صورت می‌گیرد. البته تلاش برای انزوای منطقه ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به‌عنوان یک دستورالعمل اصلی در راهبرد کلان آمریکا نسبت به ایران وجود داشته است، اما این قبیل تلاش ها به‌ویژه پس از شکل‌گیری ترتیبات ژئوپلیتیک جدید در منطقه و نظام بین‌الملل که پس از فروپاشی شوروی صورت گرفت ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد. تغییرات حادث در نظام بین الملل ارزش موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را دو چندان کرد و همسایگی با دو منطقه حساس آسیای مرکزی و قفقاز که جمهوری های واقع در آن به تازگی از سیطره کمونیسم رهایی یافته بودند محرکی مؤثر در تقویت این روند بود. موقعیت ممتاز ایران آنگاه ارتقای بیشتری پیدا کرد که اخبار متعددی در مورد وجود ذخائر غنی انرژی و مشخصاً نفت و گاز در حوزه خزر منتشر شد. از این پس بحث استخراج نفت و گاز این منطقه و انتقال آن به بازارهای جهانی در سطحی گسترده مطرح شد. به اعتقاد همه کارشناسان، جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای منطقه بهترین موقعیت را برای تبدیل شدن به مسیر اصلی انتقال انرژی خزر به بازارهای جهانی دارا بود. این ادعا از منطقی سه‌رکنی برخوردار است مبنی‌بر اینکه ایران کوتاه‌ترین، امن‌ترین و اقتصادی‌ترین مسیر ترانزیت انرژی حوزه خزر محسوب می شود.

درست به همین دلیل تلاش سیاسی و سازمان‌یافته‌ای ازسوی آمریکا برای ممانعت از دستیابی ایران به چنین موقعیتی به انجام رسید. آمریکا با سرمایه‌گذاری کلان تلاش کرد تا ژئوپلیتیک خطوط لوله در منطقه را به ضرر ایران سامان دهد. از‌این‌رو از طرح ها و پروژه‌هایی حمایت کرد که متضمن نادیده گرفتن نقش ترانزیتی ایران بوده و زمینه را بر ای انتقال منابع انرژی خزر از مسیرهایی بجز مسیر ایران فراهم می‌کردند. خط لوله نفتی باکوـ تفلیس‌ـ جیهان ازجمله مهمترین نمادهای تلاش آمریکا برای دخالت در ترتیبات ترانزیت انرژی خزر به ضرر ایران است که علیرغم هشدارهای گسترده کارشناسان در مورد ناامن و غیراقتصادی بودن آن با حمایت‌های سیاسی و اقتصادی شدید واشنگتن طراحی گردید. در تمام این سال‌ها استراتژی اصلی آمریکا در قبال معادلات منطقه به‌ویژه در بحث انرژی، پیگیری فرمول «همه چیز بدون ایران» بوده است. آمریکایی‌ها در طرح های جدیدی که در زمینه انتقال انرژی منطقه درحال پیگیری است نیز کماکان سیاست محروم ساختن ایران را دنبال می کنند. از آن جمله می‌توان به سیاست آمریکا در قبال خط لوله ناباکو اشاره کرد که با هدف انتقال گاز منطقه به بازارهای جهانی از طریق ترکیه طراحی شده است. مقامات ایالات متحده در مورد این خط لوله نیز درحال اعمال فشار سیاسی برای جلوگیری از مشارکت ایران در آن هستند. این قبیل اقدامات واشنگتن ضربه زدن به منافع و مزایای ژئوپلیتیکی ایران است که بجز حوزه آسیای مرکزی و قفقاز در حوزه‌های دیگری نیز پیگیری می‌‌شود. ازجمله می‌توان به تلاش آمریکا برای جلوگیری از اجرای خط لوله صلح (خط لوله گازی ایران‌ـ پاکستان‌ـ هند) اشاره کرد.

 

6-2- نقش آمریکا در ایجاد و حمایت از گروههای تروریستی:

یکی از مهمترین مصادیق نقض حقوق بشر در سایر کشورها که به صورت مستقیم و غیرمستقیم توسط آمریکا هدایت می شود، نقش این کشور در شکل گیری گروههای تروریستی و سپس حمایت از آنان در راستای منافع و اهداف آمریکا در سایر مناطق جهان است. در این زمینه می توان به موارد متعددی بویژه نقش امریکا در شکل گیری القاعده و حمایت از آن در دوره جنگ سرد که در راستای منافع آمریکا در حال جنگ با شوروی بود و یا به نقش آمریکا در ایجاد و تقویت گروههای تروریستی علیه دشمنان آن و بویژه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. درواقع، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مجموعه دستگاه­های سیاسی، تبلیغاتی، امنیتی، حقوقی و اقتصادی غرب به­ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه انقلاب اسلامی بسیج شدند. سفارتخانه آمریکا در تهران به ستاد ایجاد هماهنگی میان نیروهای مخالف انقلاب تبدیل گردید. از فردای پیروزی انقلاب یعنی از 23 بهمن 1357 تحرکات تجزیه­طلبانه آغاز گشت. اسنادی وجود دارد که نشان می­دهد دولت آمریکا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به پیشبرد طرح‌های تجزیه‌طلبانه در ایران به‌عنوان یکی از راه­های تضعیف نظام جمهوری اسلامی بی­تمایل نبوده است. در یکی از اسناد به‌دست آمده از سفارتخانه آمریکا در تهران تمایل به استفاده از ظرفیت قومیت‌ها جهت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی به­خوبی بازتاب یافته است. در این سند که در تاریخ 15/5/1358 و با طبقه‌بندی سری منتشر شده آمده است: اگر کردها، آذربایجانی­ها، اعراب و سایر گروه‌های قومی تلاش‌های خود را هماهنگ کنند و در جهت مشترک سرنگونی دولت کنونی با یکدیگر همکاری و از یکدیگر حمایت کنند به عقیده ما امکان موفقیت دارند.

از طرف دیگر «مایلز کاپلند» نیز که در جنگ جهانی دوم با ژنرال «دونوان» در دستگاه امنیتی ارتش آمریکا همکاری کرده و در تدارک کودتای 28 مرداد 1332 نیز با «کرمیت روزولت» همکاری کرده بود، در اوایل سال 1979 (1358)، به‌عنوان عضو گروهی از مشاوران بین‌المللی برای دیدار از مناطق عشایری و بررسی امکان شورش آنها، به ایران سفر می‌کند. اعضای این گروه دارای نام‌های مستعار «سافورد» و «ویزال» و «ماسترسون» و «استفان مید» بودند. پس از مدتی، دو نفر از رؤسای سابق ایل قشقایی به نام‌های خسرو و ناصر قشقایی پس از 25 سال از آمریکا به ایران آمده و بلافاصله به فارس عزیمت و مدعی ریاست ایل قشقایی شدند. برادران قشقایی با حمایت بنی‌صدر، تلاش زیادی کردند تا عشایر فارس را مجدداً زیر پرچم خود گردآورند و یک آشوب تجزیه‌طلبانه جدید را در منطقه حساس کوچ ایل قشقایی (یعنی از جنوب اصفهان تا خلیج فارس) پدید آورند. خسرو قشقایی قبل از بازگشت به ایران، به واشنگتن رفته و طرح عملیات را با مقامات سازمان «سیا» هماهنگ ساخته بود. او در ایران با نام مستعار «اس.دی.راتر» با یکی از مأمورین سازمان سیا به نام «اهرن» تماس داشت و توسط عامل خود (جهان پولاد کشکولی) ماهیانه یک میلیون دلار دریافت می‌کرد. توطئه برادران قشقایی، علیرغم تمهیدات مفصل مادی و فرهنگی به نتیجه نرسید. برخلاف تحقیقات مفصل مؤسسات پژوهشی «سیا» در طی سال‌های 1343 تا 1357 که از طریق یکی از عوامل خود در رأس اداره کل آموزش عشایر کشور، منطقه را تحت پوشش و مطالعه دقیق داشتند، اما دولت آمریکا که در سال 1358 تلاش بسیاری برای حمایت از طرح­های تجزیه‌طلبانه گروهک‌های مختلف به‌عمل آورده بود، با توجه به وضعیت نه چندان مساعد کشور در آن مقطع، آن‌چنان به موفقیت این طرح­ها دل بسته بود که یکی از سناتورهای آمریکایی به نام سناتور «جکسون» در طی مصاحبه‌ای در اکتبر1979 (مهرماه 1358) اظهار می­دارد که: «انقلاب ایران محکوم به شکست است و آن کشور در آستانه تجزیه به قطعات کوچک است». آمریکا در مقابل اقدامات تروریستی نیز عمدتاً موضع سکوت توأم با رضایت را برگزیده بود و این درحالی بود که این کشور در مقابل اعدام عناصری از حکومت شاه و ساواک که در جریان انقلاب فرمان قتل مردم را صادر کرده بودند برآشفت و به موضع­گیری پرداخت. برای مثال مجلس سنای آمریکا در 27 اردیبهشت‌ماه 1358 با صدور بیانیه­ای اعدام عناصر دستگاه شاه را به‌شدت محکوم کرد و اخطار شدیداللحنی به جمهوری اسلامی ایران داد.[22]در عین حال دخالت‌های آمریکا در امور داخلی ایران هر روز ابعاد وسیع‌تری به خود می­گرفت و موضع­گیری مقامات رسمی آمریکا علیه ایران شدت می‌یافت. در 4 خردادماه 1358 به آقای هاشمی رفسنجانی سوء قصد شد که علیرغم اصابت گلوله در 19 خردادماه با به‌دست آوردن سلامتی بیمارستان را ترک گفت. در 4 شهریورماه 1358 حاج مهدی عراقی و فرزندش هدف تروریست­های گروه فرقان قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. سپس آیت‌الله قاضی طباطبایی در تبریز ترور گردید و در 27 آذرماه 1358 دکتر مفتح ترور شد. آمریکا، اسرائیل و غرب نه تنها در برابر این ترورها ساکت بودند و حساسیتی نسبت به این ترورها نشان نمی‌دادند، بلكه از آن زمان تاكنون حمايت سياسي، اقتصادي و اطلاعاتي از گروه‌هاي تروريستي متعددي مانند منافقين، پژاك، جندالله ـ كه عليه نظام جمهوري اسلامي ايران فعاليت مي‌كنند و نقش مؤثري در عمليات‌هاي تروريستي در داخل ايران و شهادت تعداد بسياري از مردم ايران دارند ـ داشته‌اند. در این زمینه می توان به اقدام اخیر این کشور در خروج نام منافقین از لیست گروههای تروریستی که به اذعان گزارشات متعدد منابع رسمی اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، گروهی تروریستی بوده و مدت زمان طولانی در لیست گروههای تروریستی قرار داشته و نقش آن در موارد گسترده ای از اقدامات تروریستی و شهادت هزاران نفر از شهروندان ایرانی و عراقی تایید شده است نیز اشاره کرد.

تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۳
Share/Save/Bookmark
مداخلات نظامی آمریکا و نقض حقوق بشر در جهان
مداخلات نظامی آمریکا و نقض حقوق بشر در جهان
اسلام تایمز:آمریکا بیشترین مداخله نظامی در جهان را تا کنون داشته است. این مساله برخلاف تصور رایج مسلط، تنها به دوره معاصر مربوط نمی شود بلکه این کشور از ابتدای تاسیس تا کنون با مداخلات نظامی متعدد خود در سایر کشورها به نقض حاکمیت ملی آنان و نقض گسترده حقوق بشر در این کشورها دست زده است

آمریکا بیشترین مداخله نظامی در جهان را تا کنون داشته است. این مساله برخلاف تصور رایج مسلط، تنها به دوره معاصر مربوط نمی شود بلکه این کشور از ابتدای تاسیس تا کنون با مداخلات نظامی متعدد خود در سایر کشورها به نقض حاکمیت ملی آنان و نقض گسترده حقوق بشر در این کشورها دست زده است. درواقع، اگرچه آمریکا براساس سیاست بنیانگذاران آن و سپس با تمرکز بر دکترین مونرو در سالهای پس از استقلال تا مداخله نظامی در جنگ اول جهانی و سپس در جنگ دوم جهانی به سنت انزواگرایی در سیاست خارجی خود متمایل بوده اما مداخلات گسترده آن در قاره آمریکا و سپس در آسیا در این دوره و پس از جنگ دوم جهانی در قلمروی جهانی نشان می دهد که این کشور در راستای منافع ملی خود، اولویت مداخله نظامی برای دستیابی به اهداف ملی و فراملی را همواره حفظ کرده است.از سوی دیگر، امریکا فارغ از مداخلات نظامی، از طریق مداخلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی نیز پرونده گسترده ای در نقض حقوق بشر در سایر کشورها دارد. این کشور به عنوان بزرگترین فروشنده تسلیحات نظامی با فروش تسلیحات خود و همچنین نقض کنوانسونها و مقررات بین المللی و اقدامات مداخله و منفعت جویانه در سایر بحرانهای بین المللی به نقض حقوق بشر در جهان پرداخته است . در این گزارش، با توجه به اهمیت مداخلات نظامی آمریکا پس از جنگ دوم جهانی که این کشور به عنوان قدرت برتر جهانی درصدد بسط قدرت هژمونیک خود در جهان برآمده است، در ذیل در ابتدا به مداخلات نظامی آن در جهان در این دوره اشاره شده و سپس نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سایر کشورها مورد بررسی قرار گرفته است.

1- مداخلات نظامی آمریکا در جهان

1-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1945 ـ 1950

1945-1949: اشغال بخشی از آلمان.

1945- 19۵۵: اشغال بخشی از اتریش.

1945-1946: اشغال بخشی از ایتالیا.

1945-1952: اشغال ژاپن.

1945-1946: اشغال مجدد موقتی فیلیپین برای کمک به استقلال این سرزمین.

1945-1949: اشغال کره جنوبی.

۱۹۴۶: ایتالیا ـ در پی تیراندازی نیروهای یوگسلاو به سوی واحد ترابری غیرنظامی آمریکا‌، هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد نیروهای آمریکایی در خط اشغالی مرز مشترک ایتالیا و یوگسلاوی آمریکا افزایش یابد.

۱۹۴۸: فلسطین‌ـ گارد ساحلی برای حفاظت از کنسولگری آمریکا به بیت‌المقدس اعزام شد.

1948-1949: برلین‌ـ برقراری خط هوایی برلین برای کمک‌رسانی به بخش غربی برلین در پی برقراری محاصره این شهر ازسوی نیروهای ارتش سرخ اتحاد شوروی.

1948-1949: چین‌ـ اعزام نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به شهر پکن برای حفاظت از سفارت آمریکا در این شهر در پی وقوع انقلاب کمونیستی چین.

2-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1950-1959

1950-1953: جنگ کره‌ـ اعزام نیروهای آمریکایی در چارچوب نیروهای سازمان ملل متحد به‌منظور دفاع از بخش جنوبی شبه‌جزیره کره در مقابل نیروهای کمونیست کره شمالی و چین. در این جنگ بیش از ۳۶ هزار سرباز آمریکایی کشته شدند.

1950-1955: تایوان‌ـ در ژوئن ۱۹۵۰ هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد ناوگان هفتم آمریکا در میان جزیره تایوان و خاک اصلی چین مستقر شود تا از این طریق مانع حمله احتمالی کمونیست‌ها به این جزیره شوند.

1954-1955: چین‌ـ نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، شهروندان ونظامیان این کشور را از خاک چین تخلیه کردند.

1955-1964: ویتنام‌ـ نخستین مشاوران نظامی آمریکا در ۱۲ فوریه ۱۹۵۵ راهی ویتنام شدند. تا ۱۹۶۴، تعداد نظامیان آمریکایی در ویتنام به ۲۱ هزار تن رسید. در ۷ اوت ۱۹۶۴ کنگره آمریکا قطعنامه خلیج تونکن را به تصویب رساند که رئیس‌جمهوری آمریکا اجازه داد در صورت لزوم اقدامات ضروری را برای حفاظت از کشورهای عضو سیتو به‌عمل آورد.

۱۹۵۶ مصرـ یک ناو نیروی دریایی آمریکا، شهروندان آمریکایی را درخلال جنــــگ سوئز از شهر اسکندریه تخلیه کرد.

۱۹۵۸ لبنان ـ در جریان بحران ۱۹۵۸ لبنان، نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به بهانه دعوت کامل شمعون از آنان وارد این کشور شدند. کنگره ایالات متحده آمریکا از این اقدام حمایت کرد واین الگو بعدها در دیگر مناطق جهان نیز به مرحله اجرا گذاشته شد.

3-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1960-1969

1959-1960: کارائیب‌ـ نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به بهانه حفاظت از شهروندان آمریکایی در جریان انقلاب کوبا در این کشور علمیات انجام دادند.

۱۹۶۲ تایلند ـ در ۱۷ مه ۱۹۶۲، واحد ویژه نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا به بهانه حمایت از این کشور در مقابل تهدید کمونیست‌ها از خارج، وارد تایلند شدند.

۱۹۶۲ کوباـ در ۲۲ اکتبر، در جریان بحران موشکی کوبا، جان کندی رئیس‌جمهور آمریکا فرمان محاصره دریایی کوبا برای جلوگیری از حرکت کشتی‌های اتحاد شوروی به سوی این کشور را صادر کرد.

1962-1975: لائوس ـ از اکتبر ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۵، آمریکا از دولت ضد کمونیست لائوس حمایت نظامی کرد.

۱۹۶۴ کنگو (زئیر)ـ آمریکا ۴ فروند هواپیمای حمل‌ونقل را برای جابجایی نیروهای کنگویی در جریان شورش‌ها در این کشور اعزام کرد.

1959-1975: جنگ ویتنام ـ تعداد مشاوران نظامی آمریکا در ویتنام جنوبی افزایش یافت. در اوت ۱۹۶۴ در جریان ماجرای خلیج تونکن، آمریکا وارد جنگ رسمی با نیروهای ویتنام شمالی شد. تا سال ۱۹۶۹، تعداد نظامیان آمریکایی در ویتنام به ۵۴۳ هزار نفر رسید.

۱۹۶۹: جمهوری دومینیکن‌ـ آمریکا به بهانه حفاظت از جان شهروندان آمریکایی در جمهوری دومینیکن، ۲۰ هزار نیروی نظامی را گسیل داشت تا از فروافتادن این کشور به دامان کمونیسم جلوگیری کند.

۱۹۶۹: کنگو (زئیر)ـ آمریکا ۳ هواپیمای حمل‌ونقل نظامی را برای جابجایی نیروهای عمل‌کننده علیه شورشیان به این کشور اعزام کرد.

۱۹۶۸: لائوس و کامبوج ـ آمریکا بمباران مخفیانه این دو کشور را برای نابودی نیروهای ویتنام شمالی آغاز کرد. این عملیات دو سال ادامه یافت.

4-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1970-1979

۱۹۷۰: کامبوج ـ نیروهای آمریکایی برای پاکسازی مناطق شرقی کامبوج از حضور نیروهای ویتنام شمالی وارد این کشور شدند.

۱۹۷۱: شبه‌قاره هندـ اعزام ناو هواپیمابر اینترپرایز به اقیانوس هند با هدف حمایت از جنگ استقلال بنگلادش.

۱۹۷۴: قبرس‌ـ آمریکا، شهروندان آمریکایی را در جریان درگیری ترک‌ها و یونانیان قبرس از این جزیره خارج کردند.

۱۹۷۵: ویتنام‌ـ در ۳ آوریل ۱۹۷۵، جرالد فورد رئیس‌جمهور آمریکا به نیروی دریایی آمریکا دستور داد آوارگان و شهروندان آمریکایی را از ویتنام خارج کنند.

۱۹۷۵: ویتنام جنوبی‌ـ در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵، جرالد فورد رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد ۱۴۰۰ شهروند آمریکایی و ۵۵۰۰ شهروند ویتنامی را به همراه خانواده‌هایشان از فراز سفارت آمریکا در سایگون خارج کنند.

۱۹۷۵: کامبوج‌ـ در ۱۵ مه، جرالد فورد رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که به نیروهای نظامی آمریکا دستور داده قایق آمریکایی را که توسط کامبوجی‌ها تصرف شده بود، بازپس گیرند.

۱۹۷۶: لبنان‌ـ در ۲۲ و ۲۳ ژوئیه، هلیکوپترهای آمریکایی حدود ۲۵۰ آمریکایی و اروپایی را درجریان نیروهای داخلی در این کشور تخلیه کردند.

۱۹۷۶: کره‌ـ نیروهای بیشتری در پی کشته شدن ۲ سرباز آمریکایی توسط نظامیان کره شمالی به کره جنوبی اعزام شدند. این دو سرباز به‌دلیل قطع درخت در منطقه غیرنظامی میان دو کره کشته شدند.

۱۹۷۸: زئیر (کنگو)ـ از ۱۹ مه تا اواسط ژوئن‌، هواپیماهای نظامی حمل‌ونقل آمریکایی برای کمک به نیروهای بلژیکی و فرانسوی عمل‌کننده در زئیر به این کشور اعزام شدند.

5-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌هاي 1980-1990

۱۹۸۰‌: ایران ـ در ۲۶ آوریل، جیمی کارتر رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد با اجرای عملیات نظامی، گروگان‌های آمریکایی در تهران آزاد شوند . این علمیات در طبس شکست خورد.

۱۹۸۱: السالوادور ـ در پی تشدید حملات چریک‌های ضد دولتی، مشاوران نظامی آمریکا برای آموزش ارتش السالوادور به این کشور اعزام شدند.

۱۹۸۱: لیبی ـ در ۱۹ اوت ۱۹۸۱، هواپیماهای آمریکایی که از ناو هواپیمابر نیمیتس به پرواز درآمــــده بودند، به سوی ۲ فروند هواپیمای جنگنده لیبی شلیک کردند . این ماجرا تحت عنوان «‌حادثه نخست خلیج سیدرت» معروف شد.

۱۹۸۲: لبنان ـ در ۲۱ اوت رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد ۸۰ تفنگدار دریایی برای کمک به نیروهای چندملیتی در لبنان به این کشور اعزام شده‌اند.

1982-1983: لبنان ـ در ۲۹ سپتامبر، رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد ۱۲۰۰ تفنگدار دریایی برای کمک به نیروهای چندملیتی در لبنان به این کشور اعزام شده‌اند. در ۲۹ سپتامبر سال ۱۹۸۳، کنگره آمریکا قطعنامه نیروهای چندملیتی در لبنان را به تصویب رساند که براساس آن فعالیت این نیروها برای ۱۸ ماه بعد تمدید شد.

۱۹۸۳: مصرـ در پی بمباران هوایی مناطقی از خاک سودان توسط هواپیماهای لیبی، آمریکا امکانات الکترونیکی هواپیمای آواکس را در اختیار مصر و سودان قرار داد.

۱۹۸۳: گرانادا ـ با هدف جلوگیری از روی کارآمدن حکومت کمونیستی در گرانادا، آمریکا عملیات کودتا و اشغال این کشور را به مورد اجرا گذاشت.

1983-1989: هندوراس ـ در ژوئیه ۱۹۸۳، آمریکا، آموزش نظامیان هندوراس را برای جنگ با دولت نیکاراگوئه آغاز کرد. در ۲۵ مارس ۱۹۸۶، هلیکوپترهای نظامی آمریکا، نظامیان هندوراسی را به مرز این کشور با نیکاراگوئه منتقل کردند.

۱۹۸۳: چاد ـ در ۸ اوت، رونالد ریگان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا گزارش داد که هواپیماهای آواکس و ۸ فروند هواپیمای F-۱۵ به همراه نیروهای لجستیکی زمینی به دولت چاد در مقابل حمله ارتش لیبی کمک کرده‌اند.

۱۹۸۴: خلیج فارس ـ در ۵ ژوئن هواپیماهای آواکس آمریکا به هواپیماهای جنگی عربستان سعودی کمک کردند تا به هواپیماهای ایرانی شلیک کنند.

۱۹۸۵: ایتالیا ـ در ۱۰ اکتبر، هواپیماهای نیروی دریایی آمریکا یک فروند هواپیمای مسافربری ربوده شد مصر را در جزیره سیسیل مجبور به فرود کرد.

۱۹۸۶: لیبی ـ در ۱۶ آوریل، رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که نیروی هوایی و دریایی آمریکا، مراکز آموزش‌های تروریستی را در تریپولی، پایتخت لیبی بمباران کردند. این عملیات در پاسخ به انفجار در یک کلوپ شبانه آلمانی صورت گرفت که طی آن ۲ سرباز آمریکایی کشته شدند

۱۹۸۶: بولیوی ـ هواپیماها و سربازان آمریکایی در عملیات مبارزه با مواد مخدر در بولیوی شرکت کردند.

1987-1988: خلیج فارس ـ در پی اوج گیری جنگ میان ایران و عراق، آمریکا برنامه انتقال نفتکش‌ها تحت پرچم این کشور را آغاز کرد . نام این عملیات، عملیات اراده جدی بود. رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که کشتی‌های آمریکایی به‌سوی قایق‌های ایرانی در ۲۱ سپتامبر و در روزهای ۸ اکتبر، ۱۹ اکتبر ۱۹۸۶ شلیک نمود و در ۱۸ آوریل ۱۹۸۷ ناوچه سهند را غرق کردند

1987-1988: خلیج فارس ـ در جریان عملیاتی ناوگان دریایی آمریکا، کار حفاظت از تانکرهای نفتکش کویتی را آغاز کردند. این عملیات، بزرگ‌ترین عملیات کاروان نیروی دریایی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بود.

۱۹۸۸: هندوراس ـ عملیات امدادرسانی اضطراری به دولت هندوراس برای مقابله با حملات ارتش نیکاراگوئه به کشور هندوراس آغاز شد.

۱۹۸۸: خلیج فارس‌ـ ناو آمریکایی وینسنس . هواپیمای مسافربری خط هوایی ۶۵۵ ایران را با ۲۹۰ مسافر و خدمه پرواز سرنگون کرد.

۱۹۸۸: پاناما ـ از اواسط مارس و آوریل ۱۹۸۸، نظامیان آمریکایی برای فشار بر مانوئل نوریگا، رئیس‌جمهوری پاناما وارد این کشور شدند. هزار نظامی آمریکا از پشتیبانی ۱۰ هزار نظامی دیگر مستقر در منطقه کانال پاناما، برخوردار شدند.

۱۹۸۹: لیبی‌ـ در ۴ ژانویه، ۲ فروند هواپیمایی ۱۴- fکه از فراز ناو هواپیمابر جان اف کندی به پــرواز در آمده بودند، ۲ فروند هواپیمای جنگی لیبی را سرنگون کردند، این حادثه به نام «دومین حادثه خلیج سیدرت» لقب گرفت.

۱۹۸۹: پاناما ـ در ۱۱ مه، در پی مخالفت مانوئل نوریگا با نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری در پاناما، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا دستور داد ۱۹۰۰ سرباز دیگر به تعداد ۱۱ هزار نظامی آمریکا در منطقه اضافه شود.

۱۹۸۹: کلمبیا، بولیوی و پرو ـ در ۱۵ سپتامبر، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که نظامیان آمریکایی در جنگ کشورهای حوزه آند با قاچاقچیان مواد مخدر شرکت می‌کنند. تا اواسط سپتامبر، ۵۰ تا ۱۰۰ مشاور نظامی آمریکا راهی کلمبیا شدند.

۱۹۸۹: فیلیپین ـ در ۲ دسامبر، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا گزارش داد که نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه هوایی کلارک در روز اول دسامبر به دولت آکینو در شکست یک کودتا کمک کرده‌اند . همزمان ۱۰۰ سرباز نیروی دریایی از پایگاه دریایی سویک برای حفاظت از سفارت آمریکا در مانیل به این مقر اعزام شدند.

1989-1990: پاناما ـ در ۲۱ دسامبر، عملیات اشغال پاناما شروع شد. در پی این اقدام مانوئل نوریگا رئیس‌جمهور پاناما سرنگون شد تا ۱۳ فوریه ۱۹۹۰، نظامیان آمریکایی از پاناما خارج شدند.

۱۹۹۰: لیبریا ـ در ۶ اوت، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که تعدادی از نظامیان آمریکایی برای حفاظت از سفارت آمریکا، راهی مونرویا شده‌اند.

۱۹۹۰: عربستان سعودی ـ در ۹ اوت، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد دستور داده‌است تا نظامیان آمریکایی برای حفاظت از عربستان در پی حمله عراق به کویت (اشغال کویت)، به عربستان نیرو اعزام کرده‌است.

6-1- مداخلات نظامي در خلال سال‌های 1991-2000

۱۹۹۱: خلیج فارس ـ در ۱۶ ژانویه، عملیات توفان صحرا با حمله به عراق و با هدف آزادسازی کویت آغاز شد. این عملیات در ۲۸ فوریه پایان یافت.

۱۹۹۱: عراق ـ در ۱۷ مه، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد که برای نجات کردهای عراقی، عملیات امدادرسانی به این منطقه را آغاز کرده ‌است.

۱۹۹۱: زئیر ـ در 25-27 سپتامبر، درپی هرج و مرج و غارت در کینشازا، هواپیماهای ترابری نظامی آمریکا، ۱۰۰ نیروی بلژیکی را به کینشازا منتقل کردند. هواپیماهای آمریکایی همچنین نیروهای فرانسوی به جمهوری آفریقای مرکزی منتقل و شهروندان آمریکایی را از این کشور تخلیه کردند.

1991-1996: عراق ـ ارسال کمک‌های بشردوستانه به کردهای عراقی

۱۹۹۲: سیرالئون ـ در ۳ مه، هواپیماهای آمریکایی، شهروندان این کشور را از سیرالئون خارج کردند.

۱۹۹۲: کویت‌ـ در ۳ اوت، ایالات متحده برپایی دوره‌های آموزش نظامی را در کویت آغاز کرد تا عراق را به همکاری با سازمان ملل متحد و به رسمیت شناختن مرز کویت وادار نماید.

1992-2004: عراق ـ آمریکا عملیات منطقه پرواز ممنوع را در عراق آغاز کرد. هدف از این عملیات، بازداشتن صدام حسین از حمله مجدد به مناطق کردنشین شمال بود.

1992-1995: سومالی ـ در ۱۰ دسامبر ۱۹۹۲، جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که دستور داده‌است نیروهای آمریکایی برای کمک به امور خدمات‌رسانی در جریان بحران داخلی سومالی از کاروان‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد حفاظت نمایند. عملیات بازگشت امید در ۴ مه، ۱۹۹۳ پایان یافت.

1993: بوسنی هرزگوین ـ حضور در نیروهای حافظ صلح بین‌المللی.

۱۹۹۳: مقدونیه‌ـ در ۹ ژوئیه، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که ۳۵۰ سرباز آمریکایی برای کمک به برقراری ثبات در جمهوری مقدونیه، به این کشور اعزام شده‌اند.

1993-1995: هائیتی ـ کشتی‌های آمریکایی به همراه ۲۰ هزار سرباز به آب‌های هائیتی اعزام شدند تا بر تحریم این کشور نظارت کنند.

۱۹۹۴: مقدونیه ـ در ۱۹ آوریل، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که نیروهای آمریکایی مستقر در مقدونیه با ۲۰۰ سرباز دیگر تقویت می‌شوند.

۱۹۹۵: بوسنی هرزگوین ـ ناتو در عملیاتی بمباران صرب‌های بوسنی را آغاز کرد.

۱۹۹۶: لیبریا ـ در ۱۱ آوریل، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که در ۹ آوریل دستور خارج کردن شهروندان آمریکایی از لیبریا را به ارتش آمریکا صادر کرده‌است.

۱۹۹۶: جمهوری آفریقای مرکزی ـ در ۲۳ مه، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که ارتش کار خروج شهروندان آمریکایی از بانگویی و حفاظت از سفارت آمریکا در این شهر (پایتخت جمهوری آفریقای مرکزی) را آغاز کرده‌است.

۱۹۹۷: آلبانی ـ در ۱۳ مارس نظامیان آمریکایی، کار تخلیه شهروندان آمریکایی از تیرانا را آغاز کردند.

۱۹۹۷: کنگو و گامبیا ـ در ۲۷ مارس، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد در ۲۵ مارس، نیروهای آمریکایی، شهروندان این کشور در کنگو و گامبیا را خارج کرده‌است.

۱۹۹۷: سیرالئون ـ در ۲۹ و ۳۰ مه، نظامیان آمریکایی وارد فری‌تاون پایتخت سیرالئون شدند که بر روند تخلیه شهروندان آمریکایی نظارت کنند.

۱۹۹۷: ‌کامبوج ـ در ۱۱ ژوئن، نیروهای ویژه برای نظارت بر خروج اتباع آمریکایی از کامبوج، در پایگاه هوایی یوتاپو در تایلند مستقر شدند.

۱۹۹۸: عراق ـ بمباران هوایی عراق.

۱۹۹۸: گینه بیسائو ـ در ۱۰ ژوئن، در پی بروز جنگ داخلی، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا دستور داد نیروهای آمریکایی در داکا پایتخت سنگال مستقر شدند و برای تخلیه اتباع آمریکایی درحالت آماده باش قرار گیرند.

1998-1999: کنیا و تانزانیا ـ نیروهای آمریکایی به نایروبی در کنیا اعزام شدند که به درمان مجروحان حادثه انفجار سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا کمک کنند.

۱۹۹۸: افغانستان و سودان ـ در ۲۰ اوت، حملات موشکی آمریکا به افغانستان و سودان آغاز شد.

۱۹۹۸: لیبریا ـ در ۲۷ سپتامبر، نظامیان آمریکایی برای تخلیه ۳۰ تبعه آمریکا در لیبریا به‌حال آماده‌ باش درآمدند.

1999-2001: ‌تیمور شرقی ـ تعدادی از نظامیان آمریکایی در قالب نیروهای سازمان ملل متحد به تیمور شرقی اعزام شدند.

۱۹۹۹: کوزوو ـ بمباران صربستان توسط نیروهای ناتو آغاز شد.

7-1- مداخلات نظامی از سال ۲۰۰۰ تاکنون

۲۰۰۰: سیرالئون ـ در ۱۲ مه، بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که به نیروی دریایی آمریکا دستور داده به سواحل سیرالئون نزدیک شوند و در صورت لزوم برای تخلیه اتباع آمریکایی وارد این کشور شوند.

۲۰۰۰: یمن ـ در ۱۴ اکتبر . بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد که در پی وقوع انفجار در ناو کول در ۱۲ اکتبر، مقامات یمنی به ارتش آمریکا اجازه داده‌اند که در عدن عملیاتی انجام دهند.

۲۰۰۱: افغانستان ـ در پی وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر . آمریکا حمله به افغانستان را در ۷ اکتبر آغاز کردند، ۲۰۰۲: یمن ـ در ۳ نوامبر، هواپیمای آمریکایی به سوی کاروان حامل رهبر القاعده در یمن
شلیک کردند. گفته می‌شود که وی رهبری انفجار در ناو کول را برعهده داشته ‌است.

۲۰۰۲: ساحل عاج ـ در ۲۵ سپتامبر، در پی اوج‌گیری جنگ داخلی در ساحل عاج، نیروهای آمریکایی برای کمک به تخلیه اتباع آمریکایی وارد این کشور شدند.

۲۰۰۳: عراق ـ در ۲۰ مارس، حمله آمریکا به عراق برای سرنگونی صدام حسین آغاز شد.

۲۰۰۳: لیبریا ـ در ۹ ژوئن، جرج واکر بوش رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد نظامیان آمریکایی را در ۸ ژوئن به مونرویا اعزام کرده تا شهروندان آمریکایی نظارت کنند.

۲۰۰۳: گرجستان و جیبوتی ـ نیروهای آمریکایی برای کمک به عملیات جنگ علیه تروریسم وارد گرجستان و جیبوتی شدند.

۲۰۰۴: هائیتی ـ نیروهای آمریکایی برای بازگرداندن دموکراسی و سرنگونی رئس‌جمهور هائیتی برتراند آریستید، به این کشور اعزام شدند.

۲۰۰۶: پاکستان ـ در پی حمله هوایی آمریکا به منطقه‌ای در نزدیکی مرز پاکستان و افغانستان، ۱۷ نفر کشته شدند.

۲۰۰۶: لبنان ـ یگان‌های دریایی آمریکا، تخلیه اتباع آمریکایی در لبنان، در جریان جنگ ۳۳ روزه این کشور آغاز کردند.

۲۰۰۶: سومالی ـ در ۸ ژانویه هواپیماهای آمریکایی مواضع اسلامگرایان سومالیایی را که درحال جنگ با نظامیان اتیوپی بودند، بمباران کردند.

2002-2011: افغانستان و پاکستان ـ در خلال سال‌هاي 2002 تا 2011 آمريكا با استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين با ادعاي حمله عليه القاعده به مداخله نظامي در افغانستان و پاكستان پرداخته و غيرنظاميان بيشماري را هدف قرار داده است.

2011: لیبی ـ در مارس 2011 و در پی بروز انقلاب‌های مردمی در خاورمیانه بر ضد حکام دیکتاتور عرب، ایالات متحده با همکاری فرانسه و انگلیس حمله نظامی گسترده‌ای را از هوا بر ضد لیبی آغاز کردند. اگرچه قطعنامه 1973 سازمان ملل تنها مجوز استفاده از قوه قهریه برای دفاع از شهروندان لیبی را صادر کرده بود، اما این مداخله نظامی عملاً فراتر از این مجوز بود[1].

8-1- اعتبارات و هزينه هاي مداخلات نظامي آمريكا

ـ آمریکا بالاترین سهم در هزینه نظامی جهان را برعهده دارد.

ـ سهم آمریکا از کل هزینه های نظامی جهان 41 درصد یعنی دو پنجم(حدود نصف)کل هزینه های نظامی است

– هزینه‌های نظامی آمریکا 5برابر بیشتر از چین، 10برابر بیشتر از روسیه و 95برابر بیشتر از ایران است.

ـ هزینه‌های نظامی آمریکا 63برابر بیشتر از هزینه‌های 6 کشور کوبا، ایران، لیبی‌، کره شمالی، سودان و سوریه است که آمریکا آنها را خطر و تهدید علیه صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی می‌داند. هزینه نظامی این کشورها در کل حدود 11 میلیارد دلار است(در حالی که لیبی درگیر تحولات پس از سقوط قذافی بوده و سودان به دو کشور تقسیم شده است)

ـ هزینه‌های نظامی آمریکا حداقل بیش از 14 کشور برتری است که به لحاظ هزینه نظامی پس از آن در جهان قرار دارند.

– شش کشور و روسیه و چین که دشمنان بالقوه آمریکا محسوب می شوند 226 میلیارد دلار یعنی 30 درصد از بودجه نظامی آمریکا را دارند.

ـ بحران مالی جهان در سال 2008 و مشکلات اقتصادی در جهان و به‌ویژه در آمریکا اگرچه سبب کاهش هزینه‌های سایر بخش‌های سیاسی و اقتصادی در بودجه آمریکا شد، اما در هزینه نظامی آمریکا همچنان افزایش رشد وجود داشت.

ـ جنگ با تروریسم و مداخلات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق سبب افزایش هزینه‌های نظامی آمریکا شده است، اما باید توجه داشت که بودجه نظامی آمریکا از سال 1998 با افزایش سالیانه مضاعف مواجه بوده است.

ـ اگرچه جنگ سرد نزدیک به دو دهه قبل به پایان رسیده، اما دستور کار جدید مبارزه با تروریسم سبب شده است که در سال‌های اخیر هزینه‌های نظامی آمریکا به‌شدت افزایش یابد.

ـ جنگ‌های افغانستان و عراق که به بهانه مبارزه با تروریسم شکل گرفته جایگاه مهمی در افزایش بودجه نظامی آمریکا داشته‌اند و در این میان براساس آمارهای موجود مجموع هزینه‌های مداخلات نظامی آمریکا در عراق و افغانستان و هزینه‌هایی که به‌منظور گسترش امنیت پس از 11 سپتامبر 2001 تا سال 2010 انجام داده است بالغ بر 121/1 میلیارد دلار است که در این میان، 751 میلیارد دلار آن برای عراق و 336 میلیارد دلار آن برای افغانستان بوده است.

2- نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سایر کشورها

ایالات متحده سابقه‌ای طولانی در زیر پا گذاشتن حاکمیت و نقض حقوق بشر در کشور‌های دیگر دارد.درواقع، جاه‌طلبی آمریکا منجر به تشدید بی‌ثباتی در جهان و بالتبع نقض حقوق بشر در سایر کشورها شده است. در این زمینه تنها تهاجم نظامی آمریکا در کشور عراق بیش از 2 میلیون کشته، 1 میلیون زن بیوه، 4 میلیون کودک یتیم، بیش از 1 میلیون نفر مفقودالاثر بخشی از پیامد حضور نظامیان مدافع حقوق بشر آمریکا در عرصه تلفات انسانی است.[7]

1-2- بزرگ‌ترین فروشنده تسلیحات نظامی جهان

ـ آمریکا بزرگ‌ترین ارتش را در جهان در اختیار دارد و به‌عنوان بزرگ‌ترین فروشنده تسلیحات نظامی، بی‌ثباتی و ناامنی در سراسر جهان را بسیار تشدید کرده و حقوق ملت‌های خارجی را به‌شدت نقض کرده است[8].این کشور با افزایش سه برابری صادرات تسلیحاتی در سال ۲۰۱۱ به بیش از شصت و شش میلیارد دلار یعنی بیش از سه چهارم بازار اسلحه درجهان، نقش مهمی در تشدید درگیری و منازعه در نظام بین الملل را دارد.[9]

ـ ایالات متحده آمریکا به‌واسطه توان نظامی بالایی که در اختیار دارد همواره به‌دنبال تسلط بر تمامی نقاط جهان بوده و برای دستیابی به این هدف به سایر کشورها به دیده تحقیر نگریسته است و حق حاکمیت مستقل و حقوق بشر در این کشورها را نادیده گرفته است.

2-2- نقض کنوانسیون‌های ژنو و شکنجه زندانیان در افغانستان و عراق

ـ آمريكا كنوانسيون‌‌هاي ژنو را به شكل سيستماتيك نقض كرده و رفتار وحشيانه‌اي با اسراي جنگي در عراق و افغانستان دارد.

ـ ویکی‌لیکس با انتشار ۴۰۰ هزار سند در مورد جنگ عراق با پرده برداشتن از زوایای جنایت‌های آمریکا در جریان اشغال این کشور گزارش داده است که از زمان حمله آمریکا به عراق از سال‪۲۰۰۳تا اواخر سال‪۲۰۰۹حدود‪۲۸۵هزار نفر کشته و زخمی شده‌اند که ۶۳ درصد از آنها افراد غیرنظامی بوده‌اند. این آمار، شمار قربانیان حملات آمریکا را‪۱۰۹هزار نفر و مجروحان را ‪۱۷۶هزار نفر برشمرده است. براساس این اسناد، در بین غیرنظامیان کشته شده عراقی، زنان باردار، افراد سالخورده، کودکان و حتی بیماران روانی نیز وجود داشته‌اند که به شکل‌های مختلف ازجمله تیراندازی در مراکز ایست و بازرسی، حملات جنگنده‌های آمریکایی در عراق و یا در شلیک‌های بی‌دلیل نظامیان این کشور به‌سوی مردم کشته شده‌اند[10]شرکت‌های امنیتی خصوصی حدود 6000 مأمور امنیتی خصوصی در عراق اجیر کردند. قربانیان فعالیت‌های این شرکت‌ها همواره از غیرنظامیان عراقی بودند.[11]

ـ طبق گزارش دیده‌بان حقوق بشر در 19 می 2008، ایالات متحده از سال 2003 به بعد حدود 2400 کودک را در عراق بازداشت کرده است که در میان آنها کودکان 10‌ساله نیز به چشم می‌خورند. نیرو‌های آمریکایی همچنین 513 کودک عراقی را تحت عنوان «تهدید‌های ضروری برای امنیت» بازداشت کرده‌اند. کودکان در زندان عراق در معرض خطر سوء‌استفاده جسمی هستند.[12]

ـ اسناد منتشر شده توسط پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که ارتش آمریکا شواهد مربوط به شکنجه و آزار و اذیت غیرنظامیان را نادیده گرفته است. زندانیان در یک بازداشتگاه مخفی در پایگاه اصلی آمریکاییها در افغانستان مورد شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفتهاند، ازجمله ادعاهای زندانیان، «نگهداری در مکان سرد، تحقیر، کتک خوردن مکرر، محرومیت از خواب و برهنه شدن» بوده است. این افراد در فاصله زمانی 2009 ـ 2010 در این زندان به سر برده‌اند. اين مسئله در مورد زندان‌های مخفی آمریکا در پایگاه هوایی بگرام هم مورد تأیید قرار داده است.[13]

ـ در زندان‌های آمریکایی در عراق، افغانستان و گوانتانامو شرایط و اوضاعی برقرار است که شکنجه، رفتار وحشیانه و غیرانسانی و برخوردهای تحقیرآمیز اقدامات زشت را به‌راحتی قابل اجرا می‌سازد و کرامت انسانی، قربانی جنگ آمریکا علیه تروریسم و نیز نظم تحقیقاتی این کشور شده، زیرا دولت آمریکا نه تنها قوانین بین‌المللی و حقوق بشر، بلکه به عمد و از سر اراده قوانین انسانی جامعه جهانی را زیر پا گذاشته شده است.انتشار اسناد جنگ افغانستان و عراق توسط پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس، اعتبار آمریکا را به‌عنوان یک کشور مدعی حمایت از حقوق بشر مخدوش کرده است. اسناد منتشر شده توسط پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که ارتش آمریکا شواهد مربوط به شکنجه و آزار و اذیت غیرنظامیان را نادیده گرفته است. بنابراین علاوه‌بر نقض گسترده حقوق بشر در داخل آمریکا سازمان‌های بین‌المللی و رسانه‌ها از نقض گسترده و رسوایی‌های نظامیان آمریکایی در کشورهای مختلف و زندان‌هایی تحت نظر دولت واشنگتن خبر داده‌اند که رسوایی زندان ابوغریب در عراق و پایگاه دریایی ارتش آمریکا در گوانتانامو واقع در خلیج کوبا از پرسروصداترین آنها بوده است.

ـ عکس‌های منتشر نشده از زندان ابوغریب بغداد، سربازان آمریکایی را هنگام کتک به قصد کشت یک زندانی عراقی، تجاوز به یک زن زندانی، رفتاری غیراخلاقی با جنازه یکی از زندانیان و تشویق زندانبانان بعثی به تجاوز به پسربچه‌ها نشان می‌دهد. بر پایه همین گزارش، زندانبانان در مقابل دیدگان این مادران عراقی و دوربین‌های خود به بچه‌های آنان تجاوز کرده‌اند و بدتر از همه در آن فیلم‌ها که در معرض دید عموم قرار نگرفته صدای جیغ کودکانی است که از درد به خود می‌پیچند[14]. با اینکه زندانبانان ابوغریب اعتراف کردند دستور شکنجه و قتل زندانیان را از مقامات بالا در ارتش آمریکا دریافت کرده‌اند، در جریان محاکمات نمایشی متهمان، تنها تعدادی از سربازان و افسران جزء، به مجازات‌های خفیفی محکوم شدند.

ـ براساس گزارشی که در شصت‌و‌چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل ارائه شد، آمریکا و پیمانکاران خصوصی‌اش مردان مسلمانی را که در عراق و سایر کشورها بازداشت کرده بودند مجبور می‌کردند که به یکدیگر تجاوز کنند.

ـ بازجوهای ایالات متحده در جریان بازجویی از بازداشت‌شدگان در زندان نظامی گوانتانامو به روش‌هایی مثل بازداشتن زندانیان از خوابیدن، مجبور کردن آنها به استفاده از مواد مخدر و اقرار گرفتن متوسل می‌شوند.[15]

ـ دولت آمریکا بیش از 600 نفر را در پایگاه هوایی «بگرام» در افغانستان زندانی کرده است. سازمان ملل متحد در این‌باره گزارش انتقادی را منتشر کرده است که براساس آن بسیاری از زندانیان ادعا کرده‌اند که در معرض شکنجه‌های سخت بودند و در مدت پنج سالی که زندانی بودند بارها مورد آزار جنسی نیز قرار گرفتند و نیروهای آمریکایی 15 تا 20 نفر از آنها را در قفس‌هایی کوچک زندانی می‌کردند که منجر به مرگ چندین تن از زندانیان شده بود[16]

ـ تعدادی از اعضای کادر پزشکی ارتش آمریکا با جعل اسناد پزشکی مختلف بر ضرب، جرح و شکنجه زندانیان عراقی در زندان ابوغریب بغداد هنگام بازجویی‌ها سرپوش گذاشتند و با صدور گواهی فوت جعلی برای کسانی‌که زیر شکنجه و بازجویی‌های سخت در زندان ابوغریب کشته می‌شدند، مرگ آنها را ناشی از سکته قلبی، گرمازدگی و… جلوه می‌دادند.

ـ دولت آمریکا و پنتاگون در برنامه‌ای مشترک افسران بازنشسته و نظامی را به استخدام خود درآورده و به آنها روش‌های کامنت‌نویسی در مطبوعات و روش‌های تفسیر به نفع حکومت را درباره جنگ در افغانستان و عراق به آنها آموزش داده است تا با نوشتن مطالب در رسانه‌ها و گفتن مطالب مورد نظر دولت، افکار عمومی را تحت‌الشعاع خود قرار دهند و ظن مردم را نسبت به اهداف آمریکا از حملات برطرف نمایند. آنالیزهای مثبتی که در رسانه‌ها توسط این مدل کارشناسان مطرح می‌شود کاملاً سازماندهی شده است. مثبت نشان دادن جنگ، توسعه ایدئولوژی به ظاهر ضدتروریسم از دیگر اهدافی است که این نوع افسران باید در رسانه‌ها بدان بپردازند.

ـ دولتمردان آمریکایی در سال‌های اخیر به‌ویژه پس از حادثه 11سپتامبر 2001 در قالب مبارزه با تروریسم به نقض گسترده حقوق بشر در سایر کشورها مانند عراق و افغانستان پرداخته است.

3-2- زندان های مخفی سیا در سایر کشورها و شکنجه و نقض حقوق زندانیان

سازمان سیا در مکانهایی زندان مخفی دارد که هیچ اطلاعی درباره آن وجود ندارد. گفته می شود سازمان سیا بین 50 تا 100 زندان مخفی در حدود 30 کشور جهان دارد. سازمان سیا افراد مدنظرش را در کشورهای مختلف می رباید و به این زندانهای مخفی انتقال می دهد و آنها را شکنجه می کند. [17]در واقع، زندان‌های مخفی سیا در طول این سالها محلی برای اعمال بدترین شکنجه‌ها علیه افرادی بوده که حتی اتهامشان هم اثبات نشده است.فعالان حقوق بشر می گویند سازمان سیا از این زندان ها برای بازداشت مظنونان بدون حکم دادگاه ، بازداشت های بلند مدت و شکنجه مظنونان استفاده می کرده است.[18]

سازمان سیا همواره از افشای محل قرار گرفتن زندان‌های این سازمان خودداری کرده‌است. اما سرویس‌های جاسوسی بین‌المللی ادعا می‌کنند که کشورهای افغانستان ، تایلند، لهستان ، رومانی و اردن از جمله کشورهایی هستند که سازمان سیا در آنها زندان مخفی دارد .لیتوانی اولین کشوری بود که اعلام کرد میزبان زندان های مخفی سازمان سیا بوده و در لهستان و رومانی نیز اگرچه رسانه های این کشور اطلاعاتی را درباره زندان های مخفی سازمان سیا در این کشور، منتشر کردند اما مقامات عالی رتبه این کشور مخالف آشکارسازی تحقیقات انجام شده از زندان های مخفی سازمان سیا شدند. [19]

4-2- حمایت گسترده از بزرگ‌ترین پرونده نقض حقوق بشر در تاریخ معاصر

آمريكا از بزرگ‌ترین فاجعه نقض حقوق بشر که توسط اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین از بیش از 64سال گذشته تاکنون، حمایت مالی، نظامی و سیاسی کرده است. ایالات متحده معمولاً معیارهای دو‌‌گانه‌ای را در رابطه با امور حقوق بشر بین‌المللی دنبال می‌کند و به تعهدات حقوق بشر بین‌المللی خود پایبند نیست.

ـ كمك‌هاي آمريكا به رژيم اسرائيل

-حمايت مطلق و بدون قيد و شرط و نامحدود از رژيم صهيونيستي در همه ابعاد سياسي نظامي تبليغاتي و مالي و تلقي از اسرائيل به‌عنوان تنها متحد استراتژيك ايالات متحده در خاورميانه به‌طوري كه شرکت‌هاي اسرائيلي تنها شرکت‌هايي هستند كه اجازه ورود به مناقصه‌هاي وزارت دفاع آمريكا را براي انعقاد قراردادهاي صنايع تسليحاتي ايالات متحده دريافت مي‌كنند.

-وتوي تمام قطعنامه هايي را كه در شوراي امنيت سازمان ملل عليه جنايت اسرائيل مطرح مي‌گردد. آمريكا مانع اصلي اقدامات كشورهاي مختلف جهان از طريق سازمان ملل عليه ظلم‌هاي مداوم رژيم صهيونيستي است.

– اعطاي كمك‌هاي مالي مستمر به مبلغ حداقل 3 ميليارد دلار در سال و اخيراً پس از جنگ اسرائيل عليه حزب‌الله لبنان كمك ويژه‌اي را براي بازسازي ارتش رژيم صهيونيستي در اختيار وي گذاشت. علاوه‌بر آن اخيراً آمريكا تصميم گرفته است تا يك كمك 30 ميليارد دلار نظامي را نيز در اختيار ارتش اسرائيل قرار دهد.

– فشار سياسي شديد به كشورهايي كه با سياست‌هاي اسرائيل در سركوب فلسطينيان مخالفت مي‌ورزند مثل جمهوري اسلامي ايران و سوريه.

-تروريست شناختن كليه گروه‌هاي مقاومت در فلسطين و لبنان و اقدام‌هاي گوناگون بين‌المللي عليه آنان.

-همسوسازي كشورهاي عربي خاورميانه با سياست‌هاي اسرائيل و استفاده از توان آنها براي فشار به فلسطيني‌هاي مبارز.

-كاهش سطح «مسئله اعراب و اسرائيل» از يك موضوع كلي به «مسئله اسرائيل و گروه‌هاي مقاومت» در فلسطين و لبنان و تلاش براي بي‌طرفي سياسي اعراب در اين منازعه به نفع اسرائيل به‌گونه‌اي كه كشورهاي عربي هرگونه همراهي با انتفاضه فلسطين را برابر با خطر براي خود و خلاف مصلحت خويش تلقي نمايند.

-حفظ برتري نظامي اسرائيل در خاورميانه با دراختيار گذاشتن پيچيده‌ترين فناوري تسليحاتي و نيز تجهيز ارتش اسرائيل به ناوهاي سائر 5 كه مجهز بهM. K و بالگردهاي آپاچي و هواپيماهاي بدون سرنشينF15 وF16 هستند و همچنین مجهز کردن آن به جدیدترین سلاح‌ها و موشك‌هاي پيشرفته پاتريوت و بمب‌هاي خوشه‌اي ضد نفر. لازم به‌ذكر است كه اين‌گونه بمب‌هاي خوشه‌اي به‌گونه‌اي طراحي شده‌اند كه در ميانه راه منفجر شده و تبديل به صدها بمب كوچك مي‌شوند و در نتيجه هر بمب مي‌تواند منطقه‌اي نسبتاً وسيع را نابود كند. معمولاً حدود 20 درصد از اين بمب‌هاي خوشه‌اي بعد از پرتاب در منطقه تهاجم باقي مي‌مانند و پس از خاتمه جنگ به‌عنوان تهديدي جدي براي مردمي كه در آن منطقه به سرزمين‌هاي خود بازمي‌گردند به‌شمار مي‌روند. گفته مي‌شود بعد از جنگ اخير اسرائيل عليه حزب‌الله لبنان حدود 100 هزار بمب خوشه‌اي در جنوب لبنان پراكنده شده است.

-سرمايه‌گذاري در اقتصاد اسرائيل و كمك به توسعه اقتصادي اين رژيم.

-آمريكا اسرائيل را به‌عنوان يكي از اركان مهم امنيت ملي و نيز منافع ملي خود تلقي مي‌كند. در نتيجه هر اقدام عليه اسرائيل را اقدام عليه آمريكا مي‌پندارد و حل مسائل و مشكلات اسرائيل را در دستور كار دولتمردان خود قرار مي‌دهد. براساس اين سياست مبناي دوستي آمريكا با كشورهاي جهان ميزان نزديكي و همكاري آنان با اسرائيل است.

-بازگذاشتن دست اسرائيل براي انجام هرگونه عمليات نظامي عليه فلسطينيان و گروه‌هاي مقاومت و نيز ارتكاب هر نوع جنايات جنگي بدون نگراني از عواقب بين‌المللي آن.

-تلاش براي ايجاد ارتباط سياسي بين اسرائيل و كشورهاي عربي و ارتقا سطح اين روابط را معياري براي همكاري آمريكا با كشورهاي عربي دانستن. هم‌اكنون با حضور مركز فرماندهي آمريكا در قطر اين كشور مجبور شده است تا دفتر نمايندگي اسرائيل را در دوحه باز و روابط تجاري خود را با رژيم صهيونيستي برقرار كند و مسئولين آن اميرنشين هم به‌طور مرتب با سران رژيم صهيونيستي ديدار كنند.

5-2- اعمال تحریم های اقتصادی علیه سایر کشورها و نقض حقوق بشر در آنان

ـ ایالات متحده نزدیک به 50 سال تحریم مالی، تجاری و اقتصادی خود را علیه کوبا ادامه داده است. وزیر امور خارجه کوبا اعلام داشته است که تحریم آمریکا علیه کوبا صدمه اقتصادی بزرگی ـ مجموعاً 93 میلیارد دلار آمریکا ـ بر اقتصاد این کشور وارد کرده است. از هر 10 نفر کوبایی 7 نفر کل زندگی خودشان را تحت تأثیر تحریم ایالات متحده می‌گذرانند.[21]

ـ اعمال تحريم‌هاي اقتصادي عليه ايران و ايجاد محدوديت‌هاي بسيار در قبال توسعه كشور دراين زمينه تحريم‌هاي اقتصادي و تلاش آمريكا براي مقابله با هرگونه سرمايه‌گذاري خارجي در ايران و يا نقش آن در طرح‌هاي ترانزيت انرژي سبب محدوديت‌هايي براي كشور شده و به‌ويژه تحريم صنعت هواپيمايي ايران و ممانعت از ارائه قطعات هواپيمايي به ايران، تحریم های یکجانبه غیرقانونی برای توقف فعالیتهای هسته ای ایران و… برخلاف مقررات بين‌المللي به امنيت اقتصادی شهروندان ايراني آسيب‌زده است.همچنین در این زمینه می توان به تلاش آمریکا برای راه اندازی جنگ ژئوپلیتیک علیه ایران نیز اشاره کرد.منظور از راه‌اندازی جنگ ژئوپلیتیک علیه ایران مبادرت به مجموعه اقداماتی است که از طرف آمریکا با هدف محروم ساختن ایران از مزایای ناشی از موقعیت ژئوپلیتیک کشورمان در منطقه صورت می‌گیرد. البته تلاش برای انزوای منطقه ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به‌عنوان یک دستورالعمل اصلی در راهبرد کلان آمریکا نسبت به ایران وجود داشته است، اما این قبیل تلاش ها به‌ویژه پس از شکل‌گیری ترتیبات ژئوپلیتیک جدید در منطقه و نظام بین‌الملل که پس از فروپاشی شوروی صورت گرفت ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد. تغییرات حادث در نظام بین الملل ارزش موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را دو چندان کرد و همسایگی با دو منطقه حساس آسیای مرکزی و قفقاز که جمهوری های واقع در آن به تازگی از سیطره کمونیسم رهایی یافته بودند محرکی مؤثر در تقویت این روند بود. موقعیت ممتاز ایران آنگاه ارتقای بیشتری پیدا کرد که اخبار متعددی در مورد وجود ذخائر غنی انرژی و مشخصاً نفت و گاز در حوزه خزر منتشر شد. از این پس بحث استخراج نفت و گاز این منطقه و انتقال آن به بازارهای جهانی در سطحی گسترده مطرح شد. به اعتقاد همه کارشناسان، جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای منطقه بهترین موقعیت را برای تبدیل شدن به مسیر اصلی انتقال انرژی خزر به بازارهای جهانی دارا بود. این ادعا از منطقی سه‌رکنی برخوردار است مبنی‌بر اینکه ایران کوتاه‌ترین، امن‌ترین و اقتصادی‌ترین مسیر ترانزیت انرژی حوزه خزر محسوب می شود.

درست به همین دلیل تلاش سیاسی و سازمان‌یافته‌ای ازسوی آمریکا برای ممانعت از دستیابی ایران به چنین موقعیتی به انجام رسید. آمریکا با سرمایه‌گذاری کلان تلاش کرد تا ژئوپلیتیک خطوط لوله در منطقه را به ضرر ایران سامان دهد. از‌این‌رو از طرح ها و پروژه‌هایی حمایت کرد که متضمن نادیده گرفتن نقش ترانزیتی ایران بوده و زمینه را بر ای انتقال منابع انرژی خزر از مسیرهایی بجز مسیر ایران فراهم می‌کردند. خط لوله نفتی باکوـ تفلیس‌ـ جیهان ازجمله مهمترین نمادهای تلاش آمریکا برای دخالت در ترتیبات ترانزیت انرژی خزر به ضرر ایران است که علیرغم هشدارهای گسترده کارشناسان در مورد ناامن و غیراقتصادی بودن آن با حمایت‌های سیاسی و اقتصادی شدید واشنگتن طراحی گردید. در تمام این سال‌ها استراتژی اصلی آمریکا در قبال معادلات منطقه به‌ویژه در بحث انرژی، پیگیری فرمول «همه چیز بدون ایران» بوده است. آمریکایی‌ها در طرح های جدیدی که در زمینه انتقال انرژی منطقه درحال پیگیری است نیز کماکان سیاست محروم ساختن ایران را دنبال می کنند. از آن جمله می‌توان به سیاست آمریکا در قبال خط لوله ناباکو اشاره کرد که با هدف انتقال گاز منطقه به بازارهای جهانی از طریق ترکیه طراحی شده است. مقامات ایالات متحده در مورد این خط لوله نیز درحال اعمال فشار سیاسی برای جلوگیری از مشارکت ایران در آن هستند. این قبیل اقدامات واشنگتن ضربه زدن به منافع و مزایای ژئوپلیتیکی ایران است که بجز حوزه آسیای مرکزی و قفقاز در حوزه‌های دیگری نیز پیگیری می‌‌شود. ازجمله می‌توان به تلاش آمریکا برای جلوگیری از اجرای خط لوله صلح (خط لوله گازی ایران‌ـ پاکستان‌ـ هند) اشاره کرد.

6-2- نقش آمریکا در ایجاد و حمایت از گروههای تروریستی:

یکی از مهمترین مصادیق نقض حقوق بشر در سایر کشورها که به صورت مستقیم و غیرمستقیم توسط آمریکا هدایت می شود، نقش این کشور در شکل گیری گروههای تروریستی و سپس حمایت از آنان در راستای منافع و اهداف آمریکا در سایر مناطق جهان است. در این زمینه می توان به موارد متعددی بویژه نقش امریکا در شکل گیری القاعده و حمایت از آن در دوره جنگ سرد که در راستای منافع آمریکا در حال جنگ با شوروی بود و یا به نقش آمریکا در ایجاد و تقویت گروههای تروریستی علیه دشمنان آن و بویژه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. درواقع، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مجموعه دستگاه­های سیاسی، تبلیغاتی، امنیتی، حقوقی و اقتصادی غرب به­ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه انقلاب اسلامی بسیج شدند. سفارتخانه آمریکا در تهران به ستاد ایجاد هماهنگی میان نیروهای مخالف انقلاب تبدیل گردید. از فردای پیروزی انقلاب یعنی از 23 بهمن 1357 تحرکات تجزیه­طلبانه آغاز گشت. اسنادی وجود دارد که نشان می­دهد دولت آمریکا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به پیشبرد طرح‌های تجزیه‌طلبانه در ایران به‌عنوان یکی از راه­های تضعیف نظام جمهوری اسلامی بی­تمایل نبوده است. در یکی از اسناد به‌دست آمده از سفارتخانه آمریکا در تهران تمایل به استفاده از ظرفیت قومیت‌ها جهت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی به­خوبی بازتاب یافته است. در این سند که در تاریخ 15/5/1358 و با طبقه‌بندی سری منتشر شده آمده است: اگر کردها، آذربایجانی­ها، اعراب و سایر گروه‌های قومی تلاش‌های خود را هماهنگ کنند و در جهت مشترک سرنگونی دولت کنونی با یکدیگر همکاری و از یکدیگر حمایت کنند به عقیده ما امکان موفقیت دارند.

از طرف دیگر «مایلز کاپلند» نیز که در جنگ جهانی دوم با ژنرال «دونوان» در دستگاه امنیتی ارتش آمریکا همکاری کرده و در تدارک کودتای 28 مرداد 1332 نیز با «کرمیت روزولت» همکاری کرده بود، در اوایل سال 1979 (1358)، به‌عنوان عضو گروهی از مشاوران بین‌المللی برای دیدار از مناطق عشایری و بررسی امکان شورش آنها، به ایران سفر می‌کند. اعضای این گروه دارای نام‌های مستعار «سافورد» و «ویزال» و «ماسترسون» و «استفان مید» بودند. پس از مدتی، دو نفر از رؤسای سابق ایل قشقایی به نام‌های خسرو و ناصر قشقایی پس از 25 سال از آمریکا به ایران آمده و بلافاصله به فارس عزیمت و مدعی ریاست ایل قشقایی شدند. برادران قشقایی با حمایت بنی‌صدر، تلاش زیادی کردند تا عشایر فارس را مجدداً زیر پرچم خود گردآورند و یک آشوب تجزیه‌طلبانه جدید را در منطقه حساس کوچ ایل قشقایی (یعنی از جنوب اصفهان تا خلیج فارس) پدید آورند. خسرو قشقایی قبل از بازگشت به ایران، به واشنگتن رفته و طرح عملیات را با مقامات سازمان «سیا» هماهنگ ساخته بود. او در ایران با نام مستعار «اس.دی.راتر» با یکی از مأمورین سازمان سیا به نام «اهرن» تماس داشت و توسط عامل خود (جهان پولاد کشکولی) ماهیانه یک میلیون دلار دریافت می‌کرد. توطئه برادران قشقایی، علیرغم تمهیدات مفصل مادی و فرهنگی به نتیجه نرسید. برخلاف تحقیقات مفصل مؤسسات پژوهشی «سیا» در طی سال‌های 1343 تا 1357 که از طریق یکی از عوامل خود در رأس اداره کل آموزش عشایر کشور، منطقه را تحت پوشش و مطالعه دقیق داشتند، اما دولت آمریکا که در سال 1358 تلاش بسیاری برای حمایت از طرح­های تجزیه‌طلبانه گروهک‌های مختلف به‌عمل آورده بود، با توجه به وضعیت نه چندان مساعد کشور در آن مقطع، آن‌چنان به موفقیت این طرح­ها دل بسته بود که یکی از سناتورهای آمریکایی به نام سناتور «جکسون» در طی مصاحبه‌ای در اکتبر1979 (مهرماه 1358) اظهار می­دارد که: «انقلاب ایران محکوم به شکست است و آن کشور در آستانه تجزیه به قطعات کوچک است». آمریکا در مقابل اقدامات تروریستی نیز عمدتاً موضع سکوت توأم با رضایت را برگزیده بود و این درحالی بود که این کشور در مقابل اعدام عناصری از حکومت شاه و ساواک که در جریان انقلاب فرمان قتل مردم را صادر کرده بودند برآشفت و به موضع­گیری پرداخت. برای مثال مجلس سنای آمریکا در 27 اردیبهشت‌ماه 1358 با صدور بیانیه­ای اعدام عناصر دستگاه شاه را به‌شدت محکوم کرد و اخطار شدیداللحنی به جمهوری اسلامی ایران داد.[22]در عین حال دخالت‌های آمریکا در امور داخلی ایران هر روز ابعاد وسیع‌تری به خود می­گرفت و موضع­گیری مقامات رسمی آمریکا علیه ایران شدت می‌یافت. در 4 خردادماه 1358 به آقای هاشمی رفسنجانی سوء قصد شد که علیرغم اصابت گلوله در 19 خردادماه با به‌دست آوردن سلامتی بیمارستان را ترک گفت. در 4 شهریورماه 1358 حاج مهدی عراقی و فرزندش هدف تروریست­های گروه فرقان قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. سپس آیت‌الله قاضی طباطبایی در تبریز ترور گردید و در 27 آذرماه 1358 دکتر مفتح ترور شد. آمریکا، اسرائیل و غرب نه تنها در برابر این ترورها ساکت بودند و حساسیتی نسبت به این ترورها نشان نمی‌دادند، بلكه از آن زمان تاكنون حمايت سياسي، اقتصادي و اطلاعاتي از گروه‌هاي تروريستي متعددي مانند منافقين، پژاك، جندالله ـ كه عليه نظام جمهوري اسلامي ايران فعاليت مي‌كنند و نقش مؤثري در عمليات‌هاي تروريستي در داخل ايران و شهادت تعداد بسياري از مردم ايران دارند ـ داشته‌اند. در این زمینه می توان به اقدام اخیر این کشور در خروج نام منافقین از لیست گروههای تروریستی که به اذعان گزارشات متعدد منابع رسمی اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، گروهی تروریستی بوده و مدت زمان طولانی در لیست گروههای تروریستی قرار داشته و نقش آن در موارد گسترده ای از اقدامات تروریستی و شهادت هزاران نفر از شهروندان ایرانی و عراقی تایید شده است نیز اشاره کرد.

[1]http://fa.wikipedia.org/wiki/

[2].Global Distribution of Military Expenditure in 2011, Sipri, 2012.

[3]. The 15 countries with the highest military expenditure in 2010, SIPRI, 2011

[4]. U.S. Military Expenditure Since 2001, Center for Arms Control and Non –Proliferation, May, 2010.

[5].Estimated War Funding by Operation: February 2001-2011, War Request, the Cost of Iraq, Afghanistan, and Other Global War on Terror Operation Since 9/11, CRS, 2 September, 2011.

[6].Ibid.

[7]Nick Turs, So many people died, aljazeera.com, Jan 12, 2013

[8]U S. Arms Sales Undermine Global Human Rights, http://sfgate.com

[9]NewYorktimes.com, U.S. Arms Sales Make Up Most of Global Market, August 26, 2012

[10]Wikileaks.org,July 8,2011

[11]Jim Michaels, Private security contractors’ role grows in Iraq, USA Today, 2007

[12]Human Rights Watch Report,2008

[13]IPS, NewYork, 25 February, 2009

[14]Thejusticecampaign.org

[15]Ibid.

[16]IPS, NewYork, 25 February, 2009

[17]Human Rights Watch. February 27, 2007

[18]Josh Clark, Was there a covert CIA prison system, http://science.howstuffworks.com

[19]Poland’s secret CIA prison investigation loses steam, Reuters, January 28, 2013

[20]Jim Zanotti, “Israel: Background and U.S. Relations”, congressional research service, November 7, 2012

[21]Overwhelming International Rejection of U.S. Blockade of Cuba at UN, www.Cubanews.ain.cu

.[22]برای مطالعه بیشتر در این زمینه نک: حسن واعظی، ایران و آمریکا: بررسی سیاست‌های آمریکا در ایران،‌ تهران، انتشارات سروش، 1381.

نویسنده:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


× 3 = بیست چهار