پیشرفتهای عرصه رسانه، هم به نخبگان امکان تأثیرگذاری بیشتر داده است و هم تسهیلات لازم را برای مردم جهت ارتباطگیری و تعامل فراهم ساخته است؛ لذا نکته حائز اهمیت در این بین، وسعت یافتن امکان ارتباط با انسانهای بیشمار و به همان میزان تأثیرگذاری وسیع در سطح جهانی است.
امروز یکی از تأثیرگذارترین ابزارها برای تصمیم سازیهای بینالمللی، تحرک و فشار افکار عمومی در سطح جهان است. مردم جهان به روشهای مختلف اعتراض و خواستههای خود را به گوش تصمیم گیران و رهبران خود میرسانند؛ و آنها نیز برای اثربخشی و ارتباط مناسبتر با جوامع یا به ناچار و برای حفظ جایگاه خود، ناگزیرند به افکار عمومی توجه کنند، لذا سهولت دسترسی به ابزارهای ارتباطی خارج از کنترل و انحصار رسانههای جهتدار که غالباً در خدمت منافع احزاب و جریانهای خاصی از جمله قدرتهای بزرگ هستند، ما شاهد تأثیرگذاری سازمانهای مردم نهاد نیز هستیم و شکست انحصار رسانهای سازمانهای مردم نهاد را در جایگاه اثرگذاری خوبی قرار داده و آنها میتوانند به عنوان یک تصمیم ساز در سطح بینالمللی ایفای نقش کنند. اما نکته مهمتر آن است که باید توجه داشت که افکار عمومی چگونه ساخته میشود؟
یکی از مهمترین اقشار تأثیرگذار بر شکلگیری افکار عمومی، نخبگان هستند. آنها با استفاده از قدرت بیان و توان استدلالی خود و اعتماد و ارتباطی که جامعه به آنها دارد، میتوانند افکار عمومی را در حوزه صلح و عدالت از دو منظر جهت دهی نمایند.
نخبگان از یک سو با تبیین مبانی و مصادیق صلح و عدالت، این دو ارزش الهی و انسانی را به درستی تبیین و به یکی از خواستههای مهم ملتها تبدیل مینمایند. در چنین شرایطی، توافق بینالمللی روی واژگان مهم و تأثیرگذار در حوزه صلح جهانی، شکل گرفته و تعاریف به هم نزدیک میشود.
پر واضح است که نتیجه ارائه تعریف مشخص و یکسان از عدالت و صلح، در بین ملتها سبب خواهد شد تا نگاه استثناگرایانه به صلح و عدالت روند کاهشی به خود گرفته و تفسیرهای غیر عادلانه از صلح، امنیت و عدالت، جای خود را به دیدگاههای واحد و نزدیک به هم بدهند.
این اتفاق زمینه را برای از بین رفتن یکی از مهمترین آسیبهای عرصه صلح و عدالت که همان تفسیر سلیقهای و منطبق بر منافع از سوی قدرتهای مختلف و بازیگران عرصههای بینالمللی است، ناکام میگذارد.
نمونه آن را میتوان در تلاش غولهای رسانهای وابسته به نظام استکباری صهیونیزم ملاحظه کرد که با قدرت تمام تلاش دارد جای ظالم و مظلوم را باژگونه برای جهانیان نمایش دهد. در این خصوص کافی است نگاهی به تولیدات انبوه رسانهای غرب در ۷ اکتبر داشته باشیم.
واقعیت این است، که صلح حق همه انسانها است و حق بر صلح یکی حقوق شناخته شده بشری در قوانین بینالمللی است. صلح در جهان امروز مواجه با مخاطرات بزرگی شده است. در نقاط مختلف جهان شاهد از بین رفتن آرامش و آسایش هزاران انسان بیگناه هستیم و در منطقه خاورمیانه، روزانه، جان و مال انسانهای بیگناه بسیاری در سرزمین فلسطین و جنوب لبنان با ریزش بمبهای ساخته شده در غرب نابود میشود. در چنین شرایطی نهادهای رسمی بینالمللی به جای عمل به وظایف خود در جلوگیری از کشتار بیگناهان و تنبیه متجاوز، در حداکثر شرایط به محکوم کردن لفظی بسنده کرده و هیچ اقدام مهمی در جهت جلوگیری از نسل کشی رژیم صهیونیستی صورت نمیگیرد، لذا در این شرایط سخت و دشوار، نخبگان وظیفه خطیر آگاهسازی و بسیج افکار عمومی جهانیان برای متوقف کردن ماشین کشتار جمعی و نسل کشی رژیم صهیونیستی را بر عهده دارند.
به تجربه دیدهایم، هرگاه نخبگان و گروههای مردم نهاد برای حمایت از مظلومان وارد عرصه مقابله شدهاند، بر اثر فشارهای دیپلماتیک دولتها و افکار اعتراضی ملتها، ماشینهای کشتار جنگی جلادان کند شده و تن به رعایت حقوق مظلومان دادهاند. امروز قطعاً جهانیان در انتظار تحرک نخبگان برای حفظ صلح و جلوگیری از تضیع حقوق بیگناهان در غزه و جنوب لبنان هستند؛ و تا دیر نشده باید انسانیت خود را به محک در کنار ظالم یا مظلوم بودن بیازمایند.
داود عامری