اسلاید شو, گزارش ها

اندیشکده «کوئینسی» بررسی کرد؛ اشتباه آمریکا در ترور سردار سلیمانی چه بود؟

پایگاه تحلیلی «ریسپانسیبل استیت کرفت» وابسته به «اندیشکده کوئینسی» در گزارشی تحلیلی به قلم «استیون سایمون» تحلیلگر ارشد این اندیشکده و استاد روابط بین‌الملل کالج «کولبی» آمریکا به بررسی تأثیر شهادت سردار سلیمانی بر منافع آمریکا در عراق پرداخت که بخش‌هایی از آن در ادامه می‌آید؛

من ۲ سال پیش مقاله‌ای برای روزنامه «نیویورک تایمز» در زمینه پیامدهای کنترل تسلیحات سلاح‌های مافوق صوت نوشتم و این فرضیه را مطرح کردم که آمریکا که این سلاح را در اختیار دارد، احتمال آن می‌رود که برای ترور افرادی همچون «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس از آن استفاده کند.

فردای آن روز، سردار سلیمانی به همراه «ابومهدی المهندس» در خارج از فرودگاه بین‌المللی بغداد توسط آمریکا هدف قرار گرفتند. از آن زمان برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی با توسل به تئوری توطئه، من را خائن خطاب کردند که قصد هشدار به سردار سلیمانی داشته ام و تلاش کرده ام که او را از این حمله قریب الوقوع آگاه کنم در حالی که این واقعیت ندارد.

اکثر ناظران آشنا با عملیات نظامی آمریکا در منطقه و نیز آگاه به نقش سردار سلیمانی در طراحی فعالیت‌های نیابتی ایران در خاورمیانه، به این درک مسلم رسیده بودند که او در لیست اهداف مهم آمریکا قرار دارد. به همان اندازه، ناظران تصور نمی‌کردند که او در خاک عراق در حالی که مهمان دولت بغداد بود هدف قرار بگیرد.

حال این پرسش به ذهن می‌رسد که چگونه بحران سیاسی در عراق بر منافع ایالات متحده تأثیر می‌گذارد؟ و اینکه آیا ایالات متحده می‌تواند به حل بحران در این کشور کمک کند، بدون اینکه بر منافع واشنگتن تأثیر بگذارد؟

شماری از افراد مطلع در حوزه سیاسی از قبیل «بلال وهاب» خاطرنشان می‌کنند که شتابزدگی و دست‌پاچگی دولت بایدن در طول این بحران باعث تداوم آن شده است. وهاب به درستی به یادآوری برهه‌ای می‌پردازد که ایالات متحده عمیقاً درگیر تشکیل دولت در عراق بود که مهم‌ترین آن به روی کار آمدن «نوری مالکی» به عنوان نخست‌وزیر در سال ۲۰۰۶ ارتباط می‌یافت.

داعش در سوریه به دلیل شرایط هرج و مرج شکل گرفت و به طور ناخواسته توسط بازیگران خارجی از جمله ایالات متحده مسلح شد. داعش در مقطعی ۱۴ هزار و ۴۹۷ نیرو از کشورهای عربستان سعودی، اردن، تونس و فرانسه به همراه گروه‌های کوچک‌تر از ده‌ها کشور دیگر را جذب کرده بود.

اینکه آیا در سال ۲۰۰۶ زمانی که واشنگتن به نخست وزیری نوری مالکی رضایت داد گزینه‌های بهتری نیز وجود داشت یا خیر، جای بحث دارد. ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ همزمان با سقوط موصل متوجه شد که مالکی گزینه خوبی نبوده است.

بحران کنونی عراق ناشی از اختلافات المالکی و مقتدی صدر است. این روند ما را به همان موضوع نخست یعنی ترور سردار سلیمانی به دست آمریکا در عراق بازمی گرداند. این رخداد صرفاً نقض حاکمیت عراق نبود بلکه عراقی‌ها سلیمانی و المهندس – و کمیته‌های بسیج مردمی را نجات دهندگان خود از ظلم داعش می‌دانستند. ترور سردار سلیمانی مانند سایر اقدامات بی‌ملاحظه ترامپ به‌ویژه خروج او از برجام، پیشبرد منافع آمریکا را دشوار می‌کند.

در شرایط کنونی اگر سیاست در عراق به ایجاد یک دولت منجر نشود، حفظ منافع محدود ایالات متحده دشوارتر خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


9 + سه =